معرفی تنسی ویلیامز

معرفی تنسی ویلیامز

پست معرفی تنسی ویلیامز ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. تنسی ویلیامز نمایشنامه‌نویس آمریکایی است که آثارش به زبان‌های مختلفی ترجمه شده و در کشورهای گوناگون به روی صحنه رفته. از بهترین کتاب‌های تنسی ویلیامز می‌توان به «باغ‌وحش شیشه‌ای» و «شباهت جعبه‌ی ویولون با تابوت» اشاره کرد.

زندگینامه تنسی ویلیامز

زندگینامه تنسی ویلیامز

تنسی ویلیامز (Tennessee Williams) در 26 مارس سال 1911 در آمریکا به دنیا آمد. تنسی ویلیامز در زمان دانشجویی در دانشگاه‌های میسوری و واشنگتن به نمایشنامه‌نویسی علاقه‌مند شد. او نمایشنامه‌نویسی را حتی در زمانی که در یک کارخانه‌ی کفش‌سازی کار می‌کرد، ادامه داد. گروه کوچکی که نمایشنامه‌های کوتاه ویلیامز را اجرا می‌کردند او را تشویق کردند که به دانشگاه آیووا برود و در دانشگاه، رشته‌ی تئاتر و نمایشنامه‌نویسی را دنبال کند.

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های تنسی ویلیامز

زمانی که گروه بلوز آمریکایی به جایزه دست یافت، تنسی ویلیامز برای اولین بار شناخته شد. این گروه نمایشنامه‌های تک‌پرده‌ای اجرا می‌کرد که نمایشنامه‌های تنسی ویلیامز از جمله‌ی آن‌ها بود. تنسی ویلیامز تلاش خود را در عرصه‌های مختلف ادامه داد؛ او تئاتر به صحنه برد و حتی در استودیوهای هالیوود به کار مشغول شد، تا اینکه متنی نوشت که نام او را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌نویسان معاصر تثبیت کرد.

تنسی ویلیامز در سال 1944 نمایشنامه‌ی «باغ‌وحش شیشه‌ای» را به نگارش درآورد. این نمایشنامه محبوبیت بسیاری بین مردم و منتقدان پیدا کرد. تنسی ویلیامز نمایشنامه‌ی بعدی خود را با نام «اتوبوسی به نام هوس» نوشت. این نمایشنامه جایزه‌ی پولیتزر را برای او به ارمغان آورد.

تنسی ویلیامز در طول دهه‌ی 1960 با مشکلات جسمی بسیاری دست‌وپنجه نرم می‌کرد که اکثر آن‌ها به دلیل اعتیاد او به قرص و مواد مخدر ایجاد شده بود. او در طی این دهه نمایشنامه‌های ضعیفی نوشت که با نقدهای تند منتقدان مواجه شد. تنسی ویلیامز در 25 فوریه‌ی سال 1983 در آمریکا درگذشت.

بهترین کتاب‌های تنسی ویلیامز

بهترین کتاب‌های تنسی ویلیامز

تنسی ویلیامز یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌نویسان معاصر آمریکاست. در این بخش، به بهترین کتاب‌های تنسی ویلیامز خواهیم پرداخت:

کتاب باغ‌وحش شیشه‌ای (The Glass Menagerie): این نمایشنامه درباره‌ی خانواده‌ای است که مرد خانواده آن‌ها را رها کرده و مادری به نام آماندا و دخترش لورا و پسرش تام در یک خانه زندگی می‌کنند. در حالی که آن‌ها از فقر در عذاب‌اند، در رؤیاهای خود به سر می‌برند. این نمایشنامه برای اولین بار در سال 1944 منتشر شد. شما می‌توانید نسخه‌ی صوتی و الکترونیکی این کتاب را در کتابراه بشنوید و بخوانید.

کتاب شباهت جعبه‌ی ویولون با تابوت (The Resemblance Between a Violin Case and a Coffin): شخصیت اصلی این اثر مردی است که درباره‌ی رابطه‌ی خود با خواهر بزرگ‌ترش در نوجوانی سخن می‌گوید. شما می‌توانید نسخه‌ی صوتی این کتاب را در کتابراه بشنوید. کتاب شباهت جعبه‌ی ویولون با تابوت برای نخستین بار در سال 1951 به دست دوستداران ادبیات رسید.

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های تنسی ویلیامز

کتاب اتاق تاریک: در این کتاب، تعدادی از داستان‌های کوتاه تنسی ویلیامز گردآوری شده است که از این داستان‌ها می‌توان به عناوینی چون «تمام‌شده»، «شن» و «تصویر دختری در شیشه» اشاره کرد. تنسی ویلیامز برای نوشتن داستان‌های این کتاب از تجربه‌ی شخصی خود استفاده کرده است.

کتاب‌هایی که در اینجا معرفی کردیم از بهترین آثار تنسی ویلیامز به شمار می‌روند. این نویسنده‌ی ادبیات آمریکا کتاب‌های دیگری نیز دارد که از آن‌ها می‌توان به «هر بیست دقیقه» (Every Twenty Minutes) و «نمی‌دونم فردا چی می‌شه» (I Can’t Imagine Tomorrow) اشاره کرد. 

اقتباس‌های سینمایی از آثار تنسی ویلیامز
به دلیل کشش‌های دراماتیک و جذابیت آثار تنسی ویلیامز، فیلم‌های اقتباسی مختلفی از کتاب‌های او ساخته شده. در این بخش، به این فیلم‌ها خواهیم پرداخت:

فیلم اتوبوسی به نام هوس (A Streetcar Named Desire): در این فیلم که در سال 1951 اکران شد، بازیگر مشهور تاریخ سینما، مارلون براندو، به ایفای نقش پرداخته است. داستان این فیلم در جایی آغاز می‌شود که زنی به نام بلانش دبوآ پس از اخراج از مدرسه‌ای که در آن کار می‌کرده، پیش خواهر و شوهرخواهرش می‌آید، اما در این میان گذشته‌اش نزد شوهرخواهرش افشا می‌شود.

فیلم گربه روی شیروانی داغ (Cat on a Hot Tin Roof): ریچارد بروکس این فیلم را با اقتباس از اثری به همین نام نوشته‌ی تنسی ویلیامز کارگردانی کرد. فیلم گربه روی شیروانی داغ در سال 1958 بر پرده‌ی نقره‌ای سینماها نقش بست. در این فیلم، بازیگران سرشناسی چون پل نیومن و الیزابت تیلور حضور دارند. داستان فیلم درباره‌ی مزرعه‌‌دار ثروتمندی است که روزهای آخر عمر خود را سپری می‌کند، اما فرزندانش این موضوع را از او مخفی می‌کنند.
زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های تنسی ویلیامز

فیلم ناگهان تابستان گذشته (Suddenly, Last Summer): این فیلم به دلیل بازی‌های درخشان بازیگرانش در مراسم اسکار تحسین شد و الیزابت تیلور و کاترین هپبورن برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شدند. فیلم ناگهان تابستان گذشته با اقتباس از نمایشنامه‌ای به همین نام اثر تنسی ویلیامز و در سال 1959 ساخته شد. این فیلم درباره‌ی مرگ پسر جوانی است که زندگی خانواده‌اش را از هم می‌پاشد.
فیلم شب ایگوانا (The Night of the Iguana): جان هیوستون این فیلم را کارگردانی کرد و بینندگان برای نخستین بار در سال 1964 به دیدن این فیلم نشستند. از بازیگران این فیلم می‌توان به ریچارد برتون و اوا گاردنر اشاره کرد. این فیلم داستان مردی است که به‌تازگی شغل جدیدی پیدا کرده و برای حفظ آن باید تلاش کند.

جملات برگزیده تنسی ویلیامز

جملات برگزیده تنسی ویلیامز

تنسی ویلیامز از طریق دیالوگ و جملات آثار خود، ما را با شخصیت‌هایش همراه می‌کند. در این بخش، به جملات برگزیده‌ی آثار تنسی ویلیامز خواهیم پرداخت:

زمان بیشترین فاصله میان دو مکان است. (کتاب باغ‌وحش شیشه‌ای)
مستقیم چیه؟ یه خط می‌تونه مستقیم باشه. یه خیابون می‌تونه مستقیم باشه.

اما قلب انسان، اوه، نه، اون مثل جاده‌ی منحنی می‌مونه که به کوهستان ختم می‌شه. (کتاب گربه روی شیروانی داغ)
موفقیت گربه‌ای که روی شیروانی داغ نشسته چیه؟ من فکر کنم بدونم… فقط روش بشینه تا جایی که می‌تونه. (کتاب گربه روی شیروانی داغ)
من همیشه به محبت غریبه‌ها وابسته هستم. (کتاب اتوبوسی به نام هوس)
من واقعیت رو نمی‌خوام. من معجزه می‌خوام. (کتاب اتوبوسی به نام هوس)
تو نمی‌تونی شخصی رو که عاشقش هستی توصیف کنی. (کتاب اتوبوسی به نام هوس)

قسمتی از نمایشنامه‌ی باغ‌وحش شیشه‌ای نوشته تنسی ویلیامز:
تام: فکر می‌کنی من چی کار می‌کنم؟ یا اینکه خیال می‌کنی حوصله‌ی من حق نداره سر بره؟ بله می‌دونم، برای تو بی‌تفاوته که من چی کار می‌کنم! خیلی بی‌تفاوت‌تر اینه که من میل دارم چی کار بکنم. تو بین این دو تا فرق نمی‌ذاری، هیچ وقت فکر اینو نمی‌کنی که… آماندا: من این فکرو می‌کنم که سرکار کارایی کردین که خودتون از اونا شرم دارین! برای همینه که اینطور رفتار می‌کنی.

من فکر نمی‌کنم تو هر شب به سینما بری. هیچ‌کس هر شب به سینما نمی‌ره. هیچ آدم عادی اون‌قدر که تو ادعا می‌کنی به سینما نمی‌ره. آدم دیگه نصف شب به سینما نمی‌ره. اصلاً هیچ سینمایی تا دو بعد از نصف شب باز نیست. هر شب با قدم‌های لرزون می‌آی خونه. مثل دیوونه‌ها با خودت حرف می‌زنی! سه ساعت می‌خوابی و بعد باید بلند شی و بری سرکار. من می‌تونم در نظرم مجسم کنم که تو کارتو با چه وضعی انجام می‌دی. خواب‌آلود، خسته، و مرتب هم با این حال نزارت چرت می‌زنی. تام: بله حال من خیلی نزاره.

آماندا: تو چه حقی داری طوری رفتار کنی که شغلت به خطر بیفته؟ تأمین معاش همه‌ی ما به خطر بیفته؟ فکر می‌کنی اگه تو شغلتو از دست بدی زندگی ما چطوری… تام: لابد تو… تو خیال می‌کنی من از کارم در انبار خیلی راضی هستم. (تند تند قدم می‌زند) خیال می‌کنی من عاشق این هستم که برای کفاشی کنتینانتال کار کنم؟ خیال می‌کنی می‌خوام پنجاه و پنج سال عمر خودمو توی اون زیرزمین مدرن‌تر از مدرن بگذرونم و زیر چراغ‌های مهتابی کار کنم؟ من ترجیح می‌دم یه نفر یه دیلم برداره و با اون مغز منو خرد کنه، تا اینکه هر روز صبح برگردم سرکارم.

هر روز صبح که تو می‌آی به اتاق منو بیدارم می‌کنی و می‌گی: بلند شو جگر گوشه‌ی من مثل خورشید بدرخش، من پیش خودم می‌گم: چه خوشبختن کسانی که مرده‌ان. اما بازم بلند می‌شم و به سر کارم می‌رم. برای این پنجاه دلار کوفت و زهر ماری باید از تموم اون چیزایی که آرزوشونو دارم صرف‌نظر کنم. از تموم کارایی که دلم می‌خواد بکنم و از تموم چیزایی که توی زندگیم می‌خوام به اون برسم.

اون وقت تو مرتب می‌گی من خودخواهم و همه‌اش به فکر خودمم. تو نمی‌تونی بفهمی که اگه من به فکر خودم بودم، اگه تا حالا یه بارم به فکر خودم افتاده بودم، حالا مدت‌ها بود همون جایی بودم که اون هست. یعنی منم مثل اون فرار می‌کردم. (با سرعت از جلوی مادرش عبور می‌کند) به من دست نزن مادر. آماندا: من به تو دست نمی‌زنم. کجا می‌ری؟ تام: سینما. آماندا: دروغه. (آماندا عقب‌عقب می‌رود)

با این ۱۰ دانستنی تنسی ویلیامز را بهتر بشناسید

با این ۱۰ دانستنی تنسی ویلیامز را بهتر بشناسید

۱-تنسی برای تحصیل در رشته‌ی روزنامه‌نگاری وارد دانشگاه شد اما در ۲۴ سالگی گرفتار افسردگی شد. او تحصیلاتش را در دانشگاه‌های گوناگون ادامه داد.

۲-در سال ۱۹۳۹ او از اسم تنسی ویلیامز به جای نام اصلی خود استفاده کرد.

۳-تنسی در دهه‌ی ۱۹۳۰ برای اینکه حین نوشتن نمایشنامه بتواند از پس مخارجش هم بربیاید به کارهای مختلفی می‌پرداخت، مثلا کار در مرغداری.

۴-مدیر برنامه‌های تنسی ویلیامز توانست به خاطر نگارش نمایشنامه‌ی نبرد فرشتگان قراردادی هزار دلاری برای او دست و پا کند.این نمایش در سال ۱۹۴۰ اجرا شد اما چندان توجهی دریافت نکرد.

۵-با انتشار نمایشنامه‌ی اتوبوسی به نام هوس در سال۱۹۴۷ ، تنسی ویلیامز توانست شهرتی برای خودش دست و پا کند.

۶-تا سال ۱۹۵۹ تنسی ویلیامز برنده‌ی ۲ جایزه‌ی پو‌لیترز شده بود. او جوایز بسیار دیگری نیز کسب کرده است.

۷-در دهه‌ی ۱۹۵۰، هم اتوبوسی به نام هوس و هم باغ وحش شیشه‌ای به فیلم تبدیل شدند.

۸-در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تنسی مشکل سوء مصرف الکل و مواد مخدر پیدا کرد و از همین رو نوشتنش تحت تاثیر منفی قرار گرفت.

۹-تنسی ویلیامز در ۲۵ فوریه‌ی ۱۹۸۳ در سن ۷۱ سالگی درگذشت. به افتخار او تئاتری را در فلوریدا نامگذاری کردند.

۱۰-در سال ۱۹۸۴، تمبری هم به افتخار او در آمریکا چاپ شد.

📚✨ مقالات پیشنهادی جزوه پرو
برچسب ها
دیدگاه ها

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کابین وردپرس قالب وردپرس آموزش وردپرس