معرفی ویلیام فاکنر
پست معرفی ویلیام فاکنر ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. ویلیام کاتبرت فالکنر زاده ی ۱۸۹۷ و درگذشته ی ۱۹۶۲، رمان نویس آمریکایی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات بود. فاکنر در سبک های گوناگون شامل رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، شعر و مقاله صاحب اثر است.فاکنر در نیو آلبانی، می سی سی پی به دنیا آمد. در ۱۹۰۲ خانواده اش به آکسفورد، مرکز دانشگاهی می سی سی پی، نقل مکان کرد.
به دلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد ولی به عنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نام نویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ به عنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد.فاکنر وارد دانشگاه می سی سی پی شد و در سال ۱۹۲۴ از دانشگاه انصراف داد و در ۱۹۲۵ همراه با دوستش با یک کشتی باربری به ایتالیا رفت و از آنجا پای پیاده رهسپار آلمان و فرانسه شد. در ژوئن ۱۹۲۹ با استل اولدم ازدواج کرد. سفرهایی به هالیوود و نیویورک داشت و در این فاصله چندین فیلمنامه و نمایشنامه نوشت.
مطالعات در مورد فاکنر در ۱۹۴۶ به صورت جدی توسط ملکم کاوی آغاز شد. در ۱۹۴۹ جایزه ی نوبل ادبیات به او داده شد و خطابه ی مشهور خود را در آنجا خواند. بعدا نیز جایزه ی پولیتزر را برای کتاب شهر در سال ۱۹۵۷ دریافت نمود. او در ۶ ژوئیه ۱۹۶۲، سه هفته بعد از آنکه از اسب افتاد، بر اثر سکته ی قلبی در بیهالیا، می سی سی پی در گذشت.
شهرت فاکنر به سبک تجربی او و توجه دقیقش به شیوه ی بیان و آهنگ نوشتار است. در مقابل شیوه ی مینیمالیستی نویسنده ی معاصرش، ارنست همینگوی، فاکنر در نوشته هایش مکرر از جریان سیال ذهن بهره می گیرد و اغلب داستان های عمیقا عاطفی، ظریف، پیچیده، و گاه گوتیک با شخصیت های گوناگون شامل برده های آزاد شده، یا اعقاب برده ها، سفیدپوستان تهی دست، جنوبی های طبقه ی کارگر و یا اعیان می نوشت.
زندگینامه ویلیام فاکنر
ویلیام فاکنر (William Faulkner)، با نام کامل ویلیام کاتبرت فاکنر، بیستوپنجم سپتامبر سال 1897 در شهری کوچک به نام نیوآلبانی در میسیسیپی آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادرش نام ویلیام را بهخاطر جد پدریاش، ویلیام کلارک فاکنر، برای او انتخاب کردند. ویلیام کلارک مردی ماجراجو و باهوش بود که سیاستمدار، کشاورز، تاجر و وکیل محسوب میشد و کتابی به نام «رز سفید ممفیس (The White Rose of Memphis)» را نوشته بود. ابهت او در ذهن فرزندان و نوههایش برجستهتر از آن بود که بر زندگی آنان تأثیری نگذارد. تامپسون، پسر ویلیام کلارک، اولین بانک ملی آکسفورد را افتتاح کرد. پسر تامپسون، موری، مدیر بازرگانی دانشگاه میسیسیپی بود، اما پسر موری، ویلیام فاکنر، به میراث جد بزرگش وفادار ماند و به نویسندهای مشهور بدل شد.
ویلیام فاکنر در نوجوانی، به نقاشی میپرداخت و از خواندن و نوشتن شعر نیز فارغ نبود. دوازدهساله بود که بهتقلید از نویسندگان و شعرای رمانتیک، دست به نوشتن زد. ویلیام فاکنر با وجود هوش قابل توجه، به آموزشهای رسمی چندان علاقهای نشان نداد و مدرسه را نیمهکاره رها کرد. پس از ترک تحصیل، به نجاری و منشیگری در بانک پدربزرگش مشغول شد.
ویلیام فاکنر طی این مدت با استل اولدهام ملاقات کرد و به او علاقهمند شد، اما ارتباط میان آنها به نتیجهای نرسید. سرخوردگی از نامزدی استل اولدهام، فاکنر را بهسمت همصحبتی با فیل استون، یک وکیل محلی که تحت تأثیر اشعار او بود، سوق داد. استون از فاکنر دعوت کرد تا با او به نیوهیون در کنتیکت نقل مکان کند. ویلیام فاکنر در آنجا اشتیاق خود به نوشتن را پرورش داد و در عین حالی که به مطالعه و نگارش میپرداخت، در یک شرکت تولیدکنندهی اسلحه نیز کار میکرد. او به شرکت در جنگ علاقه داشت اما به دلیل لاغری بیشازاندازه و کوتاهی قد در ارتش پذیرفته نشده بود. ویلیام فاکنر در نهایت به دانشگاه افسری رفت و بهعنوان خلبان آموزش دید، اما پیش از آنکه به جبهههای نبرد بپیوندد، جنگ به پایان رسید!
زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای ویلیام فاکنر
سیر فعالیتهای ادبی ویلیام فاکنر
ویلیام فاکنر در سال 1919 در دانشگاه میسیسیپی ثبتنام کرد. او برای نشریات دانشجویی مطالبی مینوشت. پس از گذراندن سه ترم از دانشگاه، تحصیل را رها کرد و دیگر تا پایان عمر، علاقهای به دریافت آموزشهای آکادمیک از خود نشان نداد. ویلیام فاکنر در نیویورک برای مدت کوتاهی بهعنوان دستیار کتابفروش و مدیر پست دانشگاه کار کرد.
در سال 1924، فیل استون به ویلیام فاکنر کمک کرد تا مجموعهای از اشعارش را در کتابی به نام «فان مرمر (Marble Faun)» به انتشار برساند. ویلیام فاکنر در 1926 اولین رمان خود با عنوان «مُزد سربازان (Soldiers’ Pay)» را منتشر کرد. بلافاصله پس از آنکه این رمان برای چاپ پذیرفته شد، به اروپا سفری داشت و مدتی را در ایتالیا و فرانسه گذراند. او در طول اقامتش در فرانسه، دربارهی باغهای لوکزامبورگ که در فاصلهی کمی از آپارتمانش قرار داشت، داستانی نوشت.
شروود اندرسن، دیگر نویسندهی آمریکایی که ویلیام فاکنر در لوئیزیانا با او دوست شده بود، به نویسندهی جوان توصیه کرد تا در مورد زادگاهش، میسیسیپی، مکانی که فاکنر بهحتم بهتر از شمال فرانسه آن را میشناخت، بیشتر بنویسد. فاکنر با گوش سپردن به این توصیه، از مکانها و افرادی که در کودکی آنان را میشناخت و شخصیتهای مختلفی که با آنها بزرگ شده ـ مانند پدربزرگش ـ و یا داستانهایی از آنان شنیده بود نوشت و به این ترتیب، برترین آثار خود را خلق کرد.
ویلیام فاکنر و خلق شاهکارهایش
ویلیام فاکنر در سال 1929، «خشم و هیاهو» و در سال 1930، «گور به گور» را به رشتهی تحریر درآورد. فاکنر به دلیل تصویر غنی و دقیقی که از زندگی در جنوب ارائه میداد و همینطور جسارت در بیان مسائلی که دیگر نویسندگان آمریکا آنها را مسکوت گذاشته بودند، به شهرت و محبوبیت رسید. در سال 1931، فاکنر پس از تأمل فراوان تصمیم گرفت داستان «حریم (Sanctuary)» را منتشر کند که روایتی بود از ربودن و تجاوز به زنی جوان. این داستان برخی خوانندگانش را شوکه کرد، اما در نهایت موفقیت تجاری و پیشرفت مهمی را در مسیر او ایجاد نمود. ویلیام فاکنر سالها بعد، دنبالهای بر این داستان بهشکل نمایشنامه نوشت و آن را تحت عنوان «رکوئیم برای یک راهبه» منتشر کرد.
ویلیام فاکنر در اثنای انتشار آثار خود، با استل اولدهام که از همسر خود جدا شده بود، دوباره ارتباطی برقرار کرد و این بار آن دو با یکدیگر ازدواج کردند. آنها صاحب فرزندی به نام آلاباما شدند که در یکهفتگی از دنیا رفت. مجموعه داستانهای کوتاه فاکنر با عنوان «این اعداد سیزده (These 13)» به استل و آلاباما اختصاص دارد.
ویلیام فاکنر در آثارش به مضامین مختلفی از جمله مخالفت با نژادپرستی، جنگهای داخلی آمریکا و مشکلات مردم طی آن، بردهداری و… پرداخته است. «روشنایی در اوت»، «ناخوانده در غبار»، «برخیز، ای موسی»، «سرخپوست میرود»، «آبشالوم، آبشالوم!»، «آبادی» و… عناوین تنها برخی از کتابهای ویلیام فاکنر هستند. او به دلیل فعالیتهای ادبی خود، جوایز زیادی را دریافت کرده که از جملهی آنها میتوان به جایزهی نوبل ادبیات، جایزهی ملی کتاب داستانی و جایزهی پولیتزر اشاره کرد.
در ژانویهی سال 1961، ویلیام فاکنر تمام دستنوشتههای اصلی و بسیاری از مقالات و نوشتههای شخصی خود را به بنیاد ویلیام فاکنر در دانشگاه ویرجینیا اهدا کرد. او ششم ژوئیهی 1962 و همزمان با روز تولد جد بزرگش، بر اثر حملهی قلبی درگذشت.
بهترین کتابهای ویلیام فاکنر
کتاب خشم و هیاهو (The Sound and the Fury): خشم و هیاهو را شاید بتوان مهمترین و برجستهترین اثر ویلیام فاکنر دانست. این کتاب روایت زوال خانوادهی کامپسون است که برخی از بهیادماندنیترین شخصیتها را به ادبیات جهان معرفی کرده است. خشم و هیاهو چهار روز از زندگی خانوادهی کامپسون را از زبان چهار شخصیت متفاوت داستان روایت میکند. از این اثر، اقتباسهای مختلفی انجام شده که بهعنوان مثال میتوان به ساختههای سینمایی مارتین ریت و جیمز فرانکو اشاره کرد. خشم و هیاهو همچنین به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شده است. بهمن شعلهور، صالح حسینی و محمد ثقفی از جمله مترجمانی هستند که این داستان را به فارسی برگرداندهاند.
کتاب گور به گور (As I Lay Dying): گور به گور، یکی از برجستهترین کتابهای ویلیام فاکنر، را میتوان بهلحاظ ساختار و سبک از تأثیرگذارترین رمانهای ادبیات آمریکا دانست. زاویههای دید متفاوت، پرداختن به موضوع مرگ، بهکارگیری نماد و استعاره برای بیان مقصود از عوامل مؤثر بر شهرت و محبوبیت این کتاب نزد مخاطبان هستند. کتاب گور به گور توسط نجف دریابندری، از چیرهدستترین مترجمان ایرانی، به فارسی برگردان شده است.
کتاب روشنایی در اوت (Light in August): کتاب روشنایی در اوت که در سال 1932 توسط ویلیام فاکنر منتشر شد، به زندگی در جنوب آمریکا اختصاص دارد و بهلحاظ سبک، از رمانهای گوتیک و مدرنیستی جنوبی محسوب میشود. روشنایی در اوت از آثار مهم در ادبیات قرن بیستم آمریکا به شمار میرود. ویلیام فاکنر در این کتاب، شهری خیالی به نام جفرسون و تراژدیای را که در آن رخ میدهد به تصویر میکشد. بهزعم بسیاری، نشانههایی از ناتورالیسم در آن قابل مشاهده است. ویلیام فاکنر همانند بسیاری از آثار دیگر خود، در این اثر نیز از زاویههای دید متفاوتی استفاده کرده و به مضامین مختلف و مهمی از جمله مسائل نژادی، اجتماعی، مذهبی و قومیتی پرداخته است.
کتاب رکوئیم برای یک راهبه (Requiem for a Nun): ویلیام فاکنر دنبالهی جذاب رمان حریم را بیست سال بعد به رشتهی تحریر درآورد، اما در کتاب، از زندگیِ تمپل داستانِ حریم تنها هشت سال گذشته است. او اکنون با گوان استیونز ازدواج کرده است. کتاب از جایی شروع میشود که حکم اعدام پرستار بهخاطر قتل صادر میگردد. رکوئیم برای یک راهبه که بخشی به نثر و بخشی در قالب نمایشنامه آورده شده، کاوشی دلهرهآور در تأثیر گذشته بر زمان حال است.
سبک نگارش و دیدگاههای ویلیام فاکنر
ویلیام فاکنر میراث ادبی چشمگیری خلق کرده است. او در آثار خود به زندگی و آداب و رسوم مناطق مختلف جنوب آمریکا پرداخته و پیچیدگیهای فراوان گذران زندگی در آن ناحیه را با جزئیات و مهارت به تصویر کشیده است. بیشتر داستانهای ویلیام فاکنر پیچیده، ظریف و دربردارندهی شخصیتهای مختلفی از بردههای آزادشده، سفیدپوستان تهیدست، کارگران و طبقهی اعیان جامعه هستند.
آثار ویلیام فاکنر راویان متعددی دارند. در نوشتههای او، گاه میتوان نشانههایی از بدبینی وی نسبت به زندگی و رویدادهای آن را مشاهده کرد. فاکنر اغلب داستانهای خود را بدون رعایت ترتیب زمانی روایت میکند و بیشتر اوقات، روایت را از آخر به اول شرح میدهد. ویلیام فاکنر بهصورت مکرر از تکنیک سیال ذهن برای نوشتههایش بهره میبرد.
ده کتاب ویلیام فاکنر، نویسندهی نوبلیست آمریکایی، که باید بخوانید
۱. کتاب «خشم و هیاهو»
کتاب «خشم و هیاهو»، اولین شاهکار ادبی «ویلیام فاکنر» است. این کتاب اثر موردعلاقهی خود نویسنده نیز بوده و ویلیام آن را درخشانترین کتابش میداند. این رمان، داستان افول خانواده ی کومپسون را روایت میکند و به چهار بخش تقسیم میشود که هر بخش، یک راوی دارد. قسمت اول توسط فردی عقب افتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و اولین اتفاقات رمان را با بازگشت به گذشته به مخاطب میگوید. بنجی بهرهی هوشی بالایی ندارد و برای همین با زبانی ساده و خیلی کوتاه و سرراست صحبت می کند. قسمت دوم، از سوی کوئنتین کومپسون بیان میشود. داستان این قسمت، حدود هجده سال قبل از وقایع قسمت اول رخ میدهد و بخش سوم توسط سومین برادر کومپسون ها، جیسون گفته میشود. جیسون بر خلاف دیگر برادرانش، بسیار بیشتر بر روی زمان حال تمرکز دارد و کمتر به گذشته ارجاع میدهد؛ بخش پایانی کتاب «خشم و هیاهو»، توسط راوی دانای کل روایت شده و به خاطر نقش عمده شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات به آن بخش دیلسی هم میگویند؛ البته او تنها شخص نقشآفرین در داستان نیست و افراد دیگری نیز در داستان وجود دارند. این اثر به لیست صد کتاب قرن نشریه لوموند راه پیدا کرده است و ترجمههای زیادی از آن به زبان فارسی وجود دارد. ترجمههای «صالح حسینی» و «بهمن شعلهور» در بین آنها شهرت بیشتری دارند. برای خواندن کامل کتاب «خشم و هیاهو» به ۷ ساعت زمان نیاز است.
۲. کتاب «گور به گور»
کتاب «گور به گور»، ۱۵ راوی و ۵۹ بخش دارد و یک اثر کلاسیک برجسته است. در این داستان، روند کاملا مشخص است؛ خانوادهای فقیر قصد دارند به وصیت عزیز از دست رفتهشان عمل کنند و آن را در منطقه جفرسن به خاک بسپارند. در هر یک از ۵۹ بخش داستان، روایتی از سوی ذهن یا زبان یکی از ۱۵راوی ارائه میشود که بسیار جذاب و خواندنی است. فاکنر در یکی از مصاحبههای خود عنوان کرد که برای نوشتن این رمان، شش هفته زمان را اختصاص داده است که این موضوع توانایی بالای نویسنده در نوشتن کتاب را نشان میدهد. کتاب «گور به گور» یک اثر کلاسیک برجسته به شمار میآید. «نجف دریابندری» این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است. کتاب «گور به گور» در سال ۱۹۳۰ به چاپ رسید و برای خواندنش به ۵ ساعت زمان نیاز داریم.
۳. کتاب «حرامیان»
کتاب «حرامیان» یکی از شاهکارهای پیکارسک و اثری جذاب از «ویلیام فاکنر» است. این کتاب در سال آخر زندگی فاکنر به چاپ رسید و برای این نویسندهی برجسته آمریکایی، دومین جایزهی پولیتزر داستان را به همراه آورده است. او پیش از به چاپ رساندن این کتاب گفته بود که دارد اثری شایسته درباره سرزمین یوکناپاتافا مینویسد و پس از آن برای همیشه نویسندگی را کنار میگذارد. داستان کتاب فوق در دههی اول قرن بیستم میلادی اتفاق میافتد. لوسیوس شخصیت یازدهسالهی کتاب به روستایی در میسیسیپی تعلق دارد. خانواده وی بسیار متمول هستند و اولین اتومبیل شهر توسط آنها به این منطقه آورده شده است. او با اصرار یکی از دوستان خانوادگیشان میپذیرد تا اتومبیل پدربزرگش را بدزدد. آنها قصد دارند با این خودرو به ممفیس سفر کنند. آن دو در مسیر متوجه حضور یکی از کارگران اصطبل در اتومبیل میشوند. این سه نفر سفرشان را ادامه میدهند، درحالیکه نمیدانند چه اتفاقات ناخوشایندی در کمین آنهاست. لوسیوس برای نخستین بار از جامعه اشرافی و متمول پایش را بیرون گذاشته است و وارد دنیایی میشود که کاملا فرق دارد و متفاوت است. او در مسیر این سفر با شخصیتهای مختلفی روبهرو میشود، مواجهه او با این شخصیتها به تدریج باعث رشد و پختگیاش میشود.
فاکنر در این کتاب دنیای بسیار جذابی را به تصویر میکشد. قدمهای اولیه برای تغییر یک جامعه روستایی دارد رقم میخورد و خودرویی که نماد رشد و پیشرفت است به محیطی روستایی میآید. نویسنده این کتاب را در سال ۱۹۶۲ نوشته است. ترجمه آن را میتوانیم به قلم «تورج یاراحمدی» از انتشارات نیلوفر بخوانیم. خواندن کتاب «حرامیان» حدودا شش ساعت از زمانمان را میگیرد.
۴. کتاب «ابشالوم، ابشالوم!»
کتاب «ابشالوم، ابشالوم!» ساختاری غیرخطی و مدرن دارد و اثری بسیار جذاب و خواندنی است. برخی از منتقدان این کتاب «ویلیام فاکنر» را برترین اثر او به شمار میآورند. شخصیت اصلی داستان مردی فقیر به نام توماس ساتپن است. او به مال و ثروتی میرسد و با خانوادهای بامنزلت و آبرومند ازدواج میکند. جاهطلبی توماس باعث میشود که زندگی او و خانوادهاش به سمت تباهی پیش برود. داستان این زندگی توسط راویان مختلفی ارائه میشود و آنها سعی میکنند که از زوایای گوناگون زندگی این خانواده را به تصویر بکشند و دربارهاش سخن بگویند. این کتاب بر روی زندگی خانوادههای دیگری نیز در سه بازه زمانی قبل، حین و پس از جنگ داخلی آمریکا نیز تمرکز میکند. فاکنر در این داستان ظرایف ادبی گوناگونی به کار میگیرد و از اسطورهها و نمادهای گوناگونی برای تاثیرگذاری بیشتر داستان استفاده میکند. ممکن است در جاهایی خواندن این کتاب ابهامآور باشد اما «ویلیام فاکنر» کاملا عامدانه داستان را به این شکل نوشته است. کتاب «ابشالوم، ابشالوم!» در سبک گوتیک جنوبی نوشته شده است. در این سبک، عشق و خشونت با یکدیگر میآمیزند. محل وقوع داستان نیز در جنوب آمریکا است. ابشالوم طبق روایتهای عهد عتیق پسر داود نبی بوده است که یکی از برادران ناتنی خود را میکشد و در نهایت علیه پدر خود طغیان میکند تا جایگاه او را تصاحب کند. در نهایت سپاهیان ابشالوم از سپاهیان داود نبی شکست میخورند. در این داستان نیز به اسطورههای زیادی اشاره میشود. کتاب فوق در سال ۱۹۳۶ نوشته شده است. ترجمه آن به فارسی را به قلم «صالح حسینی» و از انتشارات نیلوفر میتوانیم بخوانیم. مطالعه کامل این کتاب به ۸ ساعت زمان نیاز دارد.
۵. کتاب «برخیز ای موسی»
کتاب «برخیز ای موسی» قرار بود که مجموعه داستان کوتاه باشد اما پیوند گستردهای که میان داستانهای آن وجود دارد باعث شده است که به عنوان یک رمان شناخته شود. این کتاب از ۷ داستان به نامهای بود، آتش و اجاق، دلقک داغدار، پیران قوم، خرس، پاییز دلتا و برخیز از موسی تشکیل شده است. برخیز ای موسی از یکی از سرودههای مذهبی سیاهپوستان آمریکایی برگرفته شده است. در این سرود، سیاهان آرزوی ظهور منجی را دارند تا به کمک نیروی او از رنج، درد و تبعیض رهایی پیدا کنند. شخصیت محوری داستانهای این کتاب، اسحاق مکازلین نام دارد و بیشتر داستانها از زبان او روایت میشود. او را در شهر عمو صدا میزنند. اسحاق عمری طولانی دارد و همین باعث میشود تا بسیاری از چیزها را ببیند. کتاب «برخیز ای موسی» اثری جذاب و خواندنی درباره نژادپرستی در آمریکا است و به مواجهه میان سیاهپوستان و سفیدپوستان اشاره میکند. این کتاب در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسید و در زمان خود اثری رادیکال محسوب میشد. زیرا کماکان در برخی از ایالتهای جنوبی آمریکا، تبعیض نژادی برچیده نشده بود. به همین دلیل «برخیز ای موسی» مورد توجه قرار گرفت و به کتابی تبدیل شد که درباره درد و رنج مردمان مظلوم و گرفتار تبعیض سخن میگوید. این کتاب توسط «صالح حسینی» و به همت انتشارات نیلوفر به فارسی برگردانده شده است. برای مطالعه کامل اثر فوق به حدودا شش ساعت زمان نیاز داریم.
۶.کتاب «یک گل سرخ برای امیلی»
کتاب «یک گل سرخ برای امیلی»، در نگاه اول داستان زندگی زنی به نام امیلی را روایت میکند. امیلی گریرسن، زنی متعلق به طبقه اشرافی در جنوب آمریکاست. او از آخرین خانوادههای ثروتمند این ناحیه است که پس از جنگ داخلی این کشور دوام پیدا کرده است. ثروت پدر به امیلی میرسد اما از دست میرود؛ شخصیت اول داستان به همراه تنها خدمتکار خود که سیاهپوست است در خانهای بزرگ زندگی میکند. خانم امیلی با مردی به نام هومر بارون که اهل شمال است؛ آشنا میشود. این دو به یکدیگر دل میبندند و عشقی در میانشان شکل میگیرد. روزی هومر ناپدید میشود و پس از این اتفاق امیلی دیگر پایش را از خانه خود به بیرون نمیگذارد. بعد از مرگ امیلی مردم وارد خانه او میشوند و جنازه هومر را به همراه تار موی سپیدی از امیلی پیدا میکنند. داستان «یک گل سرخ برای امیلی» با حذف کردن توالی زمانی و همزمان با مرگ امیلی و ورود اهالی شهر جفرسن پس از ده سال به این خانه آغاز میشود. نویسنده در تمامی سطور این داستان تلاش میکند تا امیلی را به ما بشناساند. اما در پایان چیزی جز یک تصویر نیمهتمام از امیلی در ذهن ما باقی نمیماند. هر کدام از راویان از دیدگاه خود امیلی را توصیف و بررسی میکنند. برخی از این روایتها ماهیتی همدلانه و تحسینآمیز دارند و تعدادی نیز اینگونه نیستند. امیلی در نیمه اول کتاب زنی قدرتمند و شکستناپذیر با پیشینهای اشرافی است اما در ادامه داستان بت شکستناپذیری او نیز فرو میریزد.
نویسنده در این کتاب تلاش میکند که تحت عنوان شناخت امیلی، ما را با آداب، عقاید و باورهای شهر جفرسن- شهری خیالی در جنوب ایالات متحده آمریکا- آشنا کند. این شهر نیز یک بازنمایی از واقعیت جنوب آمریکاست که در دوره بازسازی پس از جنگ داخلی اتفاق میافتد. با اینحال داستان «ویلیام فاکنر» ار مرزهای زمان و مکان عبور میکند و اکنون نیز جذاب و خواستنی است. هر کدام از ما میتوانیم جای شخصیتهایی باشیم که خانم امیلی را توصیف میکنند. کتاب یک گل سرخ برای امیلی در سال ۱۹۳۰ به چاپ رسید. انتشارات نیلوفر به همت «نجف دریابندری» این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است. برای مطالعه اثر فوق به ۴ ساعت زمان نیاز داریم.
۷. کتاب «روشنایی در اوت»
کتاب «روشنایی در اوت» یک داستان تراژیک و خارقالعاده است. رمان درباره دختری سفیدپوست به نام لینا گرو سخن میگوید که از معشوقهاش باردار است و برای دیدن و یافتن او از آلاباما به محل وقوع داستان میآید. در خلال این داستان یک مثلث عشقی نیز اتفاق میافتد. شخصیتهای این کتاب بسیار قوی و مقاوم هستند. یکی از آنها کشیشی به نام گیل هایتاور است که در داستان شخصیتی تنها و منزوی دارد و میخواهد در یک منازعه پیروز شود. یکی دیگر از شخصیتهای مهم این داستان جو کریسمس نام دارد که بسیار اسرارآمیز است. روند کتاب به گونهای پیش میرود که میان این شخصیتهای مختلف ارتباط پیچیده و عجیبی شکل میگیرد. داستان فلشبکهای زیادی را در خود دارد و از یک خط زمانی واحد تبعیت نمیکند اما به شکلی نیست که خواننده کتاب آشفته شود و روند کتاب را گم کند. در کتاب «روشنایی ماه اوت»، درباره مسائل مختلفی نظیر نژاد، مذهب، جنسیت و طبقه اجتماعی در جنوب آمریکا سخن گفته میشود. تمامی شخصیتهای اصلی این کتاب افرادی هستند که از جامعه رانده شدهاند و فاکنر تلاش میکند تا بر آنها تمرکز کند و به نحوی هوشمندانه باورهای حاکم بر جامعه جنوب آمریکا را به چالش بکشد چون این باورها موجب شده است تا درد و رنج زیادی برای انسانها ایجاد شود و آنها زندگی همراه با طرد و انزوا را بگذرانند. در این داستان مواجههای میان افراد بیگانه با یک جامعه روستایی و سنتی نیز رقم میخورد که باعث میشود کتاب جذابتر و خواندنیتر باشد. در ابتدای چاپ این کتاب، از آن استقبال زیادی نشد و برخی منتقدین نگرش منفیای نسبت به آن داشتند. اما با گذر زمان نگاه منتقدین هم تغییر پیدا کرد و امروزه کتاب «روشنایی در اوت» را یکی از مهمترین آثار «ویلیام فاکنر» به شمار میآورند. این کتاب در سال ۱۹۳۲ در آمریکا به چاپ رسید. ترجمه آن توسط «صالح حسینی» و به همت انتشارات نیلوفر صورت گرفته است. برای مطالعه این اثر به حدودا ده ساعت زمان نیاز داریم.
۸. کتاب «رکوئیم برای یک راهبه»
کتاب «رکوئیم برای راهبه» در امتداد دیگر داستانهای خلقشده توسط «ویلیام فاکنر» است و تلاش میکند که به دنیای فاکنر روشنایی بیاندازد و آنها را به ما نشان بدهد. کتاب «رکوئیم برای یک راهبه» را به نحوی ادامه رمان حریم این نویسنده میدانند. این کتاب یکی از تاثیرگذارترین آثار فاکنر است به طوری که «آلبر کامو» با الهام از نام آن یک نمایشنامه مینویسد. در این رمان میتوان ارجاعات و اشارات نویسنده به دیگر کارهایش را دید به همین دلیل توصیه میکنیم که برای درک بهتر رکوئیم برای یک راهبه دیگر کتابهای این نویسنده مطالعه شود. با اینحال داستان فوق ماهیتی مستقل دارد. این کتاب هم در ناحیه خیالی یوکناپاتافا که استعارهای از زادگاه نویسنده است؛ اتفاق میافتد. کتاب فوق دارای بخشهای مختلفی است؛ قسمتی از آن مانند رمان نوشته شده است و بخشهایی از آن به شکل نمایشنامه تالیف شدهاند. شکلگیری کاپیتول، دادگاه و زندان در این کتاب شرح داده میشود. شخصیت اصلی کتاب تمپل نام دارد. تمپل زنی جوان است که گذشتهای سخت و هولناک دارد. او علیه خدمتکارش نانسی شهادت دروغ داده است. تمپل شهادت میدهد که نانسی، در قتل نوزاد ششماههاش دست دارد و به خاطر همین شهادت دروغ نانسی به زندان میافتد.
کتاب «رکوئیم برای یک راهبه» نخستین بار در سال ۱۹۵۱ و دو سال پس از اینکه فاکنر جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد به چاپ رسید. این کتاب سه پیشدرآمد و هفت بخش نمایشنامهای دارد که داستان را توضیح میدهد. کتاب رکوئیم برای یک راهبه از این جهت اهمیت دارد که نویسنده پیشینه شکلگیری دنیای خیالی خود را در آن آورده است. کتاب فوق توسط «شاپور بهیان» و انتشارات نیلوفر به چاپ رسید. برای خواندن کامل آن به حدودا ۶ ساعت زمان نیاز داریم.
۹. کتاب «میس جینی و زنان دیگر»
کتاب «میس جینی و زنان دیگر» مجموعهاین خاص از داستانهای کوتاه «ویلیام فاکنر» است. در هشت داستان موجود در این کتاب، تمامی شخصیتهای محوری زن هستند. این نوع نگارش داستان در زمانه «ویلیام فاکنر» نوعی ساختارشکنی محسوب میشد. در خلال داستانهای این کتاب با مشکلات و رنجهای زنان آشنا میشویم و میبینیم که آنها چگونه شرافتمندانه و همراه با شجاعت در برابر ظلم و تعدی جامعه مردسالار میایستند و تلاش میکنند تا به موفقیت و خوشبختی دست یابند. این مجموعه ارزشمند و خواندنی در سلف ۱۹۵۰ به چاپ رسید و با استقبال زیادی روبرو شد زیرا روایتگر رنج و مقاومت زنان بود و از مشکلات آنها میگفت. داستانهای کوتاه این کتاب بسیار تاثیرگذار هستند و جنبههای اجتماعی قدرتمندی دارند. مجموعه داستانهای کوتاه میس جینی و زنان دیگر توسط «احمد اخوت» و انتشارات افق به فارسی ترجمه شده است برای خواندن کامل این ۸ داستان، به ۵ ساعت زمان نیاز داریم.
۱۰. کتاب «این یازدهتا»
کتاب «این یازدهتا» مجموعهای از یازده داستان «ویلیام فاکنر» است که مترجم آنها را جمعآوری کرده است. مترجم در ابتدای هر داستان، توضیحاتی را به صورت مختصر درباره آن داستان کوتاه داده است که خواندنش به فهم بهتر کتاب کمک میکند. علاوه بر این، کتاب این یازدهتا مقدمهای مفصل درباره داستانهای کتاب و سبک نویسنده دارد. فصل پایانی این یازده تا نیز به زندگینامه و آثار ویلیام فاکنر میپردازد. گزینش و ترجمه داستانهای این یازدهتا توسط «احمد اخوت» صورت گرفته است. این داستانهای کوتاه در دورههای مختلف زندگی ادبی «ویلیام فاکنر» نوشته شدهاند. این نویسنده در طول حیات خود بالغ بر صد داستان کوتاه تالیف کرده است. برای خواندن کتاب فوق به ۵ ساعت زمان احتیاج داریم. این کتاب توسط نشر ماهی به فارسی به چاپ رسیده است.