توضیحات
کتاب زندان ذهن علی ولایی PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب زندان ذهن رمانی خاطرهگونه نوشتهی علی ولایی است که از وقایع دوران کودکیِ سیاه پسری به نام علی شروع میشود و بر حفرههای روانی شخصیت او تمرکز دارد. زخمهای روان او به سبب مشاهدهی دعواهای خانوادگی و بیتوجهی والدین نسبت به فرزندشان ایجاد شده و به حدی به او آسیب رسانده، که موجب شده تا در همان سنین کودکی به فکر خودکشی بیفتد!
معرفی کتاب زندان ذهن علی ولایی :
کتاب زندان ذهن، رمانی خاطرهگونه نوشتهی علی ولایی است و با جملهای آغاز میشود که نه ملموس است و نه مفهوم: «پوچی از همان ابتدا سرآغاز را نمیگویم … رحمی که در آن گذاشته شدم را میگویم.» اما این جمله در آغاز داستان، قرار است خواننده را با دنیای ذهنی بسته و آشفتهی راوی آشنا کند. داستان زندان ذهن، دربردارندهی وقایع دوران کودکی پسری به نام علی است که در ذهن او بازیابی و یادآوری میشوند. جدالها، چالشها و درگیریهای درون خانواده، کودکی راوی را به درون خود کشیده است و این وقایع سبب شدهاند تا آسیبهای بسیار زیادی در روح و روان او بروز کند.
علی به خاطر درگیریهایی که هر روز در خانواده مشاهده میکرده و بیتوجهیهای پدر و مادرش نسبت به فرزندشان و همچنین برای رها شدن از ترسها و کلافکیهایش، روزی تصمیم به خودکشی میگیرد، اما جرئت این کار را ندارد. او کمکم با همین خلأهای روحی بزرگ میشود و به زندگی ادامه میدهد و خاطرههایش را به ذهن میسپرد تا روزی آنها را تعریف کند.
نویسنده در کتاب زندان ذهن به شیوهای قابل قبول از پس توصیف دنیای ذهنی و عینی برآمده و خواننده را تا حدودی با علی همراه میکند. رمان زندان ذهن بیشتر شبیه به دفترچهی خاطرات پیوستهای است که شخصی برای رهایی از دغدغههای ذهنی و تخلیهی روانی، آن را پر کرده باشد. بنابراین، نباید توقع عجیبی از این داستان داشت. زندان ذهن به نحوی اولین تجربهی جدی علی ولایی در حوزهی نوشتن است که حاکی از استعدادهای نهفتهی ذهن اوست.
کتاب حاضر برای کسانی که به خواندن داستان و رمانها علاقهمند هستند، مناسب است.
برشی از کتاب زندان ذهن علی ولایی :
سالهای نخست زندگیام؛ یعنی دوران کودکی، بیشتر نگرانیهایم از این بود که کسی بهخوبی مراقب من نیست. کسی نبود که به من توجه کند. میترسیدم در این دنیای پر از گرگ تنها بمانم. از تنهایی میترسیدم و بسیار دستان کوتاهی داشتم.
خیالم راحت نبود؛ چون خانواده و اطرافیانم آنطور که باید مرا هدایت نمیکردند. همیشه ترس اینکه در افکارشان گم شوم، مرا پوچ میساخت. شب و روز میدیدم که سرگردان شدهام. پیش خودم میگفتم: خدایا اگر کامل مرا فراموش کنند، چگونه باید دوباره توجه آنها را جلب کنم؟ توجه جلبکردن به هر طریقی میتواند باشد.
پس من هرکاری میکردم که جلوی چشم آنها باشم. حتی شده کاری خلاف میل آنها بکنم که فراموش نشوم. بعد از مدتی که از شر کودکیام خلاص شدم و نوجوان شدم. غم و ترس من از این بود که نمیتوانم پشتوانه خوبی برای خانواده و دوستانم باشم.
ترسم از این بود که نتوانم شخص مفیدی برای اطرافیانم باشم. این انسانبودن است. یا میخواهی تنها نباشی یا تنها نگذاری. زمان تو را میان این کشمکش خواهد گذاشت، هر کس که باشی و هرچه بخواهی.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب تناسب مفهومی و قرابت معنایی هامون سبطی PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.