توضیحات
کتاب نغمه یخ و آتش جرج آر آر مارتین 2 نزاع شاهان سحر مشیری PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب آوای یخ و آتش ۲ (بازی تاج و تخت ۲) نوشتهٔ جورج آر.آر. مارتین و ترجمهٔ رکسانا شیرزادی است. طرفداران این مجموعهکتاب وقتی ابتدا سریال بازی تاج و تخت را دیدند و بعد کتاب را خواندند ، متوجه شدند کسانی که کتاب را نخوانده یا نشنیدهاند لذت بزرگی را از دست دادهاند؛ چون کتاب یک سر و گردن از سریالش بالاتر است.
معرفی مجموعه کتاب آوای یخ و آتش
آیا شما هم از طرفداران پروپاقرص سریال پرهیجان و نفسگیر بازی تاج و تخت بودید؟ حتما میدانید که این سریال از کتابی چند جلدی نوشتهٔ جورج آر.آر. مارتین ساخته شده و لابد این نقل قول را شنیدهاید که هیچ فیلم و سریالی به پای کتابش نمیرسد؛ چون کتاب به اقتضای فرمش ، کاملتر است و تمام جزئیات را درون خود دارد.
وقایع داستان آوای یخ و آتش در دو سرزمین خیالی به نامهای «وِستروُس» و «اِسوُس» با تاریخی چند هزارساله رخ میدهد. قارهٔ وستروس تحت یک نهاد سیاسی بزرگ به نام هفت پادشاهی اداره میشود. یک دیوار بزرگ از یخ و جادو ، هفت پادشاهی را از منطقهٔ شمالی جدا میکند. قارهٔ اسوس در شرق وستروس قرار دارد. والریا هم که خانهٔ سابق نیاکان خاندان تارگین است، در جنوب اسوس جای گرفته است. داستان همانگونه که از نامش پیداست ، نبرد میان چند خاندان بر سر تصاحب تاج و تخت وستروس است.
«زمستان در راه است.» این جملهٔ معروف کتاب بازی تاج و تخت است. بعد از تابستانی طولانی که نمایانگر صلح درون این سرزمین بزرگ است ، زمستانی سخت و نفسگیر از راه میرسد که از جنگی هولناک خبر میدهد. اکنون و در این وضعیت ، موجوداتی یخی که فقط در زمستان زیست میکنند (آدرها) ، تهدیدی برای سرزمین به حساب میآیند. از طرف دیگر ، «دِینِریس تارگَرین» دختر جاهطلبِ پادشاه سابق وستروس (که در خلال جنگی ، قبل از تولد دخترش به قتل رسید) برای بازپسگیری تاج و تخت ازدسترفتهٔ پدرش ، به هر دری میزند.
معرفی جورج آر.آر. مارتین
جرج ریموند ریچارد مارتین 20 سپتامبر 1948 در ایالت نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. او نویسنده و نمایشنامهنویس در سبکهای فانتزی ، علمی تخیلی و وحشت است. خانوادهاش کارگر بودند و زندگی سادهای داشتند. او از همان کودکی عاشق داستانهای «ابرقهرمانی» شد. چند سال بعد هم کمیکهای ابرقهرمانی دههٔ 60 تمام ذهن او را درگیر کرد. علاقهاش به کمیک استریپ «چهار شگفت انگیز» و توجهی که از سردبیر مجلهٔ کمیک استریپ در آن زمان گرفت باعث شد شغل آیندهاش را پیدا کند: نویسندگی.
در سال 1965 ، مارتین نوجوان برای داستان ابرقهرمانیاش با نام «مرد قدرتمند در برابر حصار آبی» برندهٔ جایزه آلی شد. مارتین در سال 1970 در رشتهٔ خبرنگاری از یکی از دانشگاههای ایالت ایلینوی مدرک کارشناسی گرفت.
مارتین نوشتن داستان های کوتاه علمی تخیلی را از اوایل دههٔ 1970 آغاز کرد. اولین داستانش که نامزد دو جایزهٔ هوگو و نبیولا شد ، در سال 1973 در مجلهٔ آنالوگ به چاپ رسید. او در دههٔ 1980 ، نوشتن برای تلویزیون را شروع کرد و همچنین به ویراستاری کتاب پرداخت.
برشی از کتاب آوای یخ و آتش ۲ (بازی تاج و تخت ۲)
«کال دروگو که دستانش تا آرنج از خون سرخ بود قلب داغ و خامی را جلوی دنریس گذاشت. در آن هوای خنک عصرگاهی از روی قلب بخار بلند میِشد. پشت سر کال ، جان نثارانش با چاقوهای سنگی کنار جسد اسب وحشی روی شنها زانو زده بودند. زیر روشنایی سرخ مشعلهای روی دیوارها خون اسب سیاه دیده میشد.
دنی روی برجستگی اندک شکمش دست کشید. عرق کرده بود و از پیشانیاش چکه میکرد. تمام پیرزنان به او خیره بودند. عجوزههای وس دوتراک که با صورتهای چینخورده و چشمان سیاهی که چون سنگ چخماقی صیقلخورده میدرخشیدند. نباید برایش مشمئزکننده باشد یا هراسش را ببینند. به خودش نهیب زد که از تبار اژدهایان است. قلب اسب را با دو دست گرفت. به دهان برد و دندان بر گوشت سفتش گذاشت.
دهانش از خون گرمش پر شد و از چانهاش جاری شد. از مزهاش تهوع گرفت. بهسختی جوید و قورتش داد. به باور دوتراکیها این قلب پسرش را نیرومند و جسور و چابک میکرد. فقط به شرطی که مادر تمامش را میخورد. اگر چندش از خون مانع خوردنش میشد یا بالا میآورد ، بدشگون بود. اگر هم مزهاش را عوض میکردند ممکن بود به بچه آسیب بزند. شاید هم ناقص یا حتا دختر میشد.
ندیمههایش کمکش کردند تا آماده شود. با وجود معدهٔ حساسش در دوران بارداری ، دنی یک عالمه خون نیمه لخته خورده بود تا به مزهٔ خون عادت کند و حتا ایری او را وادار کرده بود گوشت اسب را آنقدر بجود تا آروارههایش درد بگیرند. یک شبانه روز قبل از مراسم چیزی نخورده بود. شاید گرسنگی باعث بشود بتواند گوشت خام را زودتر ببلعد.
قلب اسب وحشی فقط عضله بود. دنی مجبور بود با دندانهایش پارهاش کند و هر لقمه را بجود و ببلعد. در محدودهٔ کوهستان مادر وس دوتراک ، حمل هر نوع سلاح تیزی ممنوع بود. مجبور بود از دست و دندانش کمک بگیرد. وجودش آشوب بود. با این وجود ادامه داد. صورتش خونین بود و انگار قلب هر بار روی لبانش میترکید.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب سنجه های زیبایی شناسی و داروی سلیقه حمید محوی PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.