توضیحات
کتاب واژه نامه ی حزن های ناشناخته جان کونیگ PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، برای بعضی از احساسات انسانی نمیتوانیم واژههای درستی بهکار ببریم و اکثر احساسات را با شادی یا غم تعریف میکنیم. با سایت دانلود کتاب همراه باشید.
کتاب واژهنامه حزنهای ناشناخته به قلم جان کونیگ، کتابی است درباره احساسات مختلف بشر که کمتر درباره آنها شنیدهایم.
این واژهها احساسات مختلف انسان را تعریف میکنند و به شما امکان بیان کردن احساساتی را میدهند که به سختی نامشان را میدانید یا پیش از خواندن این کتاب، به نظرتان این احساسات تعریفنشدنی میآمدند.
واژهنامه حزنهای ناشناخته (The Dictionary of Obscure Sorrows) یکی از آثار پرفروش نیویورکتایمز و اثری متفاوت از جان کونیگ است که در سال 2021 منتشر شده.
این کتاب دریچه احساسات شما را باز میکند و برای بیان حالتهای مختلف، واژههای مناسب پیشنهاد میدهد. شاید برای شما هم پیش آمده که یک احساس مبهمی را تجربه کرده باشید؛ حسی بین دلتنگی و غم که نه کاملا دلتنگی است و نه کاملا غم.
برای بیان چنین احساسی، از چه واژهای استفاده کردهاید؟ پیدا کردن یک واژه درست برای بیان بعضی از احساسات، کار سختی است. اما اگر بتوانیم زبان مشترکی برای بیان احساسات خود با دیگران پیدا کنیم، درک آنها کار آسانی میشود.
این کتاب واژههای بسیار متنوعی را پیشنهاد داده است که با استفاده از آنها میتوانید احساسات مختلف خود را بهتر درک کنید و آنها را به زبان بیاورید.
هرچند شاید به نظر برسد واژهها در بیان احساسات ناکافی هستند و چگونه میتوانند درک ما را از احساسا مختلف بیشتر کنند؟
باید بدانیم که زبان فقط مجموعهای از واژهها نیست؛ بلکه شیوهای از تفکر است. اگر بتوان برای احساسات مختلف یک زبان و یک تفکر مشترک بهوجود آورد، آنوقت بیشتر از قبل میتوان درباره احساسات حرف زد، آنها را درک کرد و از ناکامی رها شد.
جان کونینگ شما را با احساساتتان پیوند میدهد تا حس بهتری پیدا کنید و دیگر برای بیان احساساتتان دچار سردرگمی نشوید.
برشی از کتاب واژه نامه ی حزن های ناشناخته جان کونیگ :
احساس سرگردانی میان زندگیای که میخواهید و زندگیای که دارید. دوروتی دختریتیمی از کانزاس را در نظر بگیرید که درپایان فیلم «جادوگرشهر از» روی تختش نشسته است.
در حین پخش تیتراژ پایانی موسیقی به گوش میرسد و سرزمین اُز هنوز ازپیش چشمانش محو نشده. با خود زمزمه می کند: «هیچ جایی مثل خانه نیست.»
گرچه درنهایت او میداند که باید از رختخواب بلند شود، دمپایی معمولی سیاهرنگش را بپوشد و به زندگی در مزرعه ادامه دهد؛ جوجهها را بشمارد به دامها بدوبیراه بگوید و تخممرغهای خاکستری را درون تابهی چدنی بچیند.
او مثل قبل با توتو بازی میکند و هنگامی که در را می گشاید، به دنیایی سیاهوسفید قدم می گذارد؛ به سرزمین وسیعی که از تمامی جهات به لبهی آسمان میرسد. او خواهد فهمید که دیگر در اُز نیست. او رومشپرینگای خود را داشت و با اینحال بازگشت را برگزید.
این یعنی حالا او دیگر بهراستی اهل کانزاس است. بااینحال حتی وقتی صبح روز بعد راهی مدرسه میشود، حد معینی از آگاهی تزلزل ناپذیر همراه اوست؛
این آگاهی که پیراهن خاکستریرنگش از درون آبی است. اين که گیسوان زغالیاش در واقع بلوطی پررنگ است. اين که وقتی خورشید غروب میکند آسمان آتش میگیرد.
او میکوشد پلکی بزند و رنگها را از چشمانش بیرون براند؛ اما هرگز از یاد نخواهد برد که هر چیز بُعد کاملی در درون خود نهفته دارد.
اکنون همه چیز را سکوتی ناپایدار فراگرفته که تاب تحملش را ندارد. او میداند این دنیای روزمرهی ملالتبار ممکن است بهناگاه از هم بپاشد و با حجمی از رنگ و توانایی و آشوب شکوفا شود.
تنها او میتواند درخشش لرزان طلا را در جادهی سنگریزهی خاکستری و غرش شیری را که در صدای دوستی پنهان شده حس کند.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب نافرمانی به عنوان مساله ای روانی و اخلاقی اریش فروم PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.