توضیحات
کتاب سیاه خان امیر عشیری PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، رمان “سیاه خان” یک عنوان خیالی و واقعیتپردازی شده است که توسط نویسندهای خلق شده است. به دلیل اینکه من یک هوش مصنوعی هستم و نمیتوانم به رمانها و داستانهایی که در دنیای واقعی وجود ندارند، مستقیماً ارجاع دهم، نمیتوانم درباره رمان “سیاه خان” اطلاعاتی را ارائه دهم.
برشی از کتاب سیاه خان امیر عشیری :
پس از حمله متفقین به ایران در سوم شهریورماه 1320 عناصر ماجراجو ، در شرق ، غرب و جنوب ایران دست به اسلحه بردند، و در گردنه ها و راههای صعب العبور لانه کردند و به راهزنی پرداختند . دولت های وقت با همه درگیریهائی که داشتند یک یک آن ها را سرکوب و دستگیر کردند ، و پاره ئی از آنها نیز بهنگام فرار از برابر مامورین ، بضرب گلوله کشته شدند .
“سیاه خان ” قهرمان داستانی بهمین نام ، از ماجراجویان شمال خراسان بود . او نه راهزن بود نه یاغی. آدمی بود حادثه ساز و ماجراجو، زورگوئی خان ها، باعث شده بود که زندگی آرامش بهم بریزد ، او در کوهها و دشت ها زندگی میکرد . پنداشته بود که با گلوله های سربی داغ میتواند بزندگی خود دوام و بقا بخشد . هر سایه متحرکی را که در تعقیبش میدید، با اولین گلوله او را به خاک میکشید .
اسمش ” بیک محمد” بود ، ولی همه او را به اسم سیاه خان می شناختند و به همین نام صداش میکردند. او از پدر ثروت زیادی به ارث برده بود ، ولی به ماجراجوئی کشانده شد .چرا سیاه خان ؟ … شاید به این دلیل که آفتاب دشت ها ، و کوھها ، رنگ چهرہ اش را عوض کردہ بود ، شاید هم این اسم را خودش انتخاب کرده بود ، تا رعب و هراس ، بیشتری به دلها بیفکند.
همه از شنیدن اسم “سیاه خان ” بر خود میلرزیدند چه رسد به اینکه رو در روی او قرار می گرفتند با اینحال دشمنانش بقصد کشتن او از پای نمی نشستند . نقشه ها میکشیدند و بر سر راهش دام می گذاشتند و به انواع حیل متوسل می شدند تا جوان سیاه چهره و جسور را که در تیراندازی نظیر نداشت و مرگ را به بازی گرفته بود ، به خاک بکشند ، و خاک سرد گورش را با خون گرم رنگین کنند .
و این سیاه خان بود که پایش را جای پای دشمنان مسلحش میگذاشت رو در روی آنان می ایستاد و ماشه تفنگ پنج تیر خود را میچکاند، امکان نداشت تیرش بخطا رود.صفیر ھر گلوله اش ، آدمها را بر خاک و خون می غلطاند ، او در سواری و تیر اندازی جسور و بی همتا بود ، یار و یاوری نداشت و همیشه از روبرو شلیک میکرد .
برای او همه چیز در تفنگش خلاصه میشد. او به تفنگ و قطار فشنگش عشق میورزید و بر لوله تفنگش تکیه میکرد.و این داستان زندگی پر ماجرای اوست که بسان رعد می غرید و لرزد بر اندام دشمنانش میانداخت .
معرفی امیر عشیری :
امیر عشیری (زاده 1303 در تهران – درگذشته 27 خرداد 1395 در تهران) نویسنده ایرانی بود. برخی وی را پایهگذار ادبیات پلیسی در ایران میدانند. او همچنین در موضوعات تاریخی مینوشت. امیر عشیری، شهرت خود را با نوشتن پاورقی در دهههای سی تا پنجاه خورشیدی به دست آورد.
پاورقیهای عشیری در مجلاتی چون سپید و سیاه، روشنفکر و تهران مصور به چاپ میرسید، اما عمده پاورقیهای او در اطلاعات هفتگی منتشر میشد.
امیر عشیری در سال 1303 در تهران متولد شد. او جزو نسل دوم پاورقینویسان ایرانی و از پیروان سبک حسینقلی مستعان بود. عشیری از دورهٔ نوجوانی به مسائل جاسوسی علاقهمند بود و ظاهراً همین موضوع وی را به سمت نوشتن داستانهای جنایی کشاند.
از زندگی عشیری اطلاعات چندانی در دست نیست. او کارمند وزارت صنایع و معادن بود، اما عمدهٔ درآمد خود را از راه روزنامهنگاری و نویسندگی تأمین میکرد.عشیری دو دختر به نامهای «ریما» (بزرگترین فرزندِ او) و «یگانه» و یک پسر به نام «عبدالرضا» داشت.
پسرِ او به عنوان وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای دادگستری تهران فعالیت دارد. عشیری در دورهٔ نخستوزیری محمد مصدق از کشور خارج شده و مدتی در آلمان تحصیل کرد. اما پس از کودتای 28 مرداد به کشور بازگشت.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب سکس و دموکراسی اکبر کرمی PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.