توضیحات
کتاب سرنوشت یک انسان میخائیل شولوخف فایل صوتی توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، میخائیل شولوخف در کتاب صوتی سرنوشت یک انسان، زندگی سرشار از درد و رنج و سختی در دوران جنگ و همچنین مشکلات و دردهای روحی بعد از آن را به تصویر میکشد و بر سرنوشت شکست ناپذیر یک انسان در برابر ظلمات پیاپی دنیوی تاکید دارد.
معرفی کتاب سرنوشت یک انسان میخائیل شولوخف :
کتاب صوتی سرنوشت یک انسان (The fate of a man) روایتگر داستان زندگی مردی است که سرنوشت وی، در طی دو جنگ جهانی بهصورت دردآلودی شکل گرفت زیرا منجر به از دست دادن داراییهای معنوی او مانند خانواده، آزادی توسط نازیها شد. مجتبی مسافرینژاد با صدایی زیبا شما را با درد و رنج سرنوشت یک انسان درگیر جنگ همراه میکند.
داستان این کتاب شرح موجز زندگی شخصی به نام آندره سرکولوف است؛ فرد بسیار عادی روس که همه هستی و خانوادهاش را در جنگ از دست میدهد؛ اما اسارت و بازداشتگاه و آزار زندانبانان هرگز نمیتواند روح و قلب پولادین او را درهم بشکند. سرنوشت یک انسان درباره حوادث جنگ جهانی دوم و برخورد با فاشیسم نوشته شده است. اما در بعدی گستردهتر، سرنوشت انسان را به مفهوم کمی آن دربرمیگیرد.
این داستان نشان میدهد که انسان قهرمان و انسان مبارز هرگز شکست نمیخورد و همیشه پیروز است. حتی مرگش نیز پیروزی است. سرنوشت یک انسان، از داستانهای درخور اعتنای میخائیل شولوخف (Mikhail Sholokhov) است که در آن شیوه حماسی را به کار گرفته است.
کتاب سرنوشت یک انسان داستان سرراست و محبوبی است که تاثیرات و پیامهای خوبی بجا گذاشت. شولوخوف در داستانش نقش وطن پرست و دفاع از هویت روس را به خوبی ایفا کرده و در کوبش ظلمت نازیها ذرهای کم نگذاشته است.
شولوخوف در جنگ دوم جهانی بعنوان خبرنگار جنگی فعالیت داشته که زمینهای برای نوشتن آثار مهم ادبی از جنگ همچون آنها برای کشورشان جنگیدند و شناخت تنفر و البته کتاب محبوب سرنوشت یک انسان شد و تجربیات هرچند تلخ مثل مرگ مادرش در بمباران نازیها و همه خانمانسوزیهای جنگ باعث نگارش این آثار ارزشمند و تاثیرگذاری هرچه بهتر بر مخاطبان کتاب با موضوع جنگ شد.
میخائیل شولوخوف در سال 1905 در روستای کروجلنین در نزدیکی وشنسکایا در حومه جنوبی رود دن از مادری اوکراینی و پدر اهل روستایی از نژاد روس متولد شد. وی در دوران زندگی خود جنگهای زیادی را تجربه کرد. در 17 سالگی اولین کتاب خود «داستان دن» را نوشت و بعد از آن کتابهای دیگری را به رشته تحریر در آورد که «دن آرام» معروفترین اثر وی به شمار میرود. از دیگر آثار وی میتوان به «آنها برای سرزمین پدریشان جنگیدند»، «زمین نوآباد»، «کره اسب» و… نیز اشاره کرد. شولوخوف در سال 1941 جایزه استالین، در سال 1960 جایزه لنین در شوروی و در سال 1965 جایزه نوبل ادبی را به خود اختصاص داد و سرانجام در سال 1984 دیده از جهان فرو بست.
معرفی میخائیل شولوخف :
میخائیل شولوخف (Mikhail Sholokhov) در 24 مهی 1905 در حومهی وشنسکایا در جنوب رود دن به دنیا آمد. پدرش روستاییِ اهل روسیه و مادرش اوکراینی بود. میخائیل شولوخف در سال 1918، به دلیل شدت گرفتن جنگهای داخلی، تحصیل را نیمهکاره رها کرد و به عضویت ارتش سرخ درآمد. سال 1924 بود که به روستای زادگاه خود برگشت.
ردپای تجارب و مشاهدات میخائیل شولوخف از جنگ در اغلب آثار وی به چشم میخورند. او در بیشتر داستانهای واقعگرایانهاش به زندگی مردم پرداخته است و همچنین به انقلاب اکتبر و رویدادهای مرتبط با آن اشارههایی بسیط دارد.
میخائیل شولوخف چندین سفر به اروپای غربی داشت. او در سال 1932 به حزب کمونیست پیوست و به عضویت کمیتهی مرکزی درآمد. او همچنین در سال 1939 به عضویت آکادمی علوم شوروی درآمد و بعدها بهعنوان نایبرئیس انجمن نویسندگان شوروی نیز انتخاب شد.
میخائیل شولوخف بهجهت فعالیتهای ادبی و انتشار آثارش برندهی جوایز متعددی از جمله جایزهی استالین در سال 1941، جایزهی لنین در سال 1960، و نوبل ادبیات در سال 1965 شده است.
سیر نویسندگی میخائیل شولوخف :
میخائیل شولوخف نویسندگی را از 17سالگی آغاز کرد. آثار شولوخف در طی زمان و بهکندی به ثمر نشسته و منتشر شدند. اولین کتاب منتشرشده از او مجموعه داستانهای کوتاه «قصههایی از دن» است. میخائیل شولوخف در سال 1925، نوشتن رمان مشهور خود، «دن آرام»، را آغاز کرد. نوشتن این اثر سالها به طول انجامید. چهارده سال بعد بود که این اثر بالاخره منتشر شد.
میخائیل شولوخف رمان مهم دیگر خود، «زمین نوآباد»، را در سال 1932 به انتشار رساند. «آنان برای میهنشان جنگیدند» نام اثر حماسی بلند اما ناتمام اوست که به داستان شجاعتهای مردم خود در طول جنگ جهانی دوم و مواجهه با آلمان اختصاص دارد. این مضمون را میتوان در بسیاری از آثار متأخر میخائیل شولوخف مشاهده کرد. همچنان که «سرنوشت یک انسان» نیز به همین موضوع پرداخته است.
شناختهشدهترین اثر میخائیل شولوخف دن آرام است. این اثر به دلیل ملموس بودن و به تصویر کشیدن مبارزات قهرمانانه و استقلالطلبانه و گاه حتی تراژیک قزاقهای دن علیه بلشویکها قابل توجه است. این رمان پس از انتشار به یکی از پرخوانندهترین آثار اتحادیهی جماهیر شوروی تبدیل و بهعنوان نمونهی قدرتمند و عالی از رئالیسم سوسیالیستی معرفی شد.
دن آرام توانست در سال 1941 جایزهی استالین را از آن خود کند. میخائیل شولوخف در نوشتن این اثر تلاش کرده تا خواستههای واقعی و آرمانهای راستین مردم و رویدادهای تاریخی آن دوران را منعکس کند و به این جهت، از ادبیات حماسی لئو تولستوی و نیکلای گوگول الهام گرفته است؛ چنان که گاه دن آرام را با «جنگ و صلح» اثر تولستوی مقایسه میکنند.
بهترین کتابهای میخائیل شولوخف :
- کتاب دن آرام (And Quiet Flows the Don): دن آرام بهزعم بسیاری از پژوهشگران، اثر مهمی در حوزهی معرفی فرهنگ، آدابورسوم و مردمشناسی روسیه است. این اثر حماسی، در چیزی نزدیک به دو هزار صفحه، تصویری جامع از زندگی در روسیه در اوایل قرن بیستم ارائه میدهد و نگاهی اجمالی به شیوهی گذران زندگیِ قزاقها در هنگامهی جنگ و ویرانی روسیه دارد. دن آرام توسط بسیاری از مترجمان برجستهی ایرانی به فارسی برگردانده شده است که از جملهی آنان میتوان به احمد شاملو، محمود اعتمادزاده (م ا به آذین) و منوچهر بیگدلی خمسه اشاره کرد. میخائیل شولوخف به دلیل قدرت هنری و آفرینش این رمان حماسی، در سال 1965 موفق به دریافت جایزهی نوبل ادبیات شد.
- کتاب زمین نوآباد (Virgin Soil Upturned): داستان زمین نوآباد در دهکدهی کوچک قزاقی رخ میدهد؛ دهکدهای که خود نمادی از تمام آن سرزمین پهناور روس است و مردمانش نمادی از کل ملتی که بحرانیترین و دشوارترین روزهای آن سرزمین را شاهدند. میخائیل شولوخف با نگاهی انسانگرایانه، عیوب، رنجها، تلاشها و شادی و غم یک کشور را به تصویر کشیده است.
- کتاب سرنوشت یک انسان (Fate of a Man): در لحن نوشتار میخائیل شولوخف در این اثر، ردی آشکار از اندوه را میتوان مشاهده کرد. گویی به خواننده هشدار میدهد که خواندن این کتاب آنقدرها هم که فکر میکند آسان نیست. در بهاری که پس از اتمام جنگ سر رسیده، سرباز آندری سوکولوف داستان زندگی خود را شاید برای اولین و آخرین بار برای کسی تعریف میکند. سرنوشت یک انسان شرح دشواریها، اندوه و آرزوهای سوکولوف و همینطور رنجی است که مشاهدهگر آن بوده است.
سبک نگارش و دیدگاههای میخائیل شولوخف :
میخائیل شولوخف را از نظر تفکرات و رویکردهایش یکی از مبهمترین نویسندگان شوروی میدانند. او در نامههایی که به ژوزف استالین، رهبر شوروی، مینوشت، با جسارت از هموطنان خود دفاع میکرد، با وجود این حکمی که پس از محکومیت نویسندگانی مانند آندری سینیاوسکی و یولی دانیل به اتهام براندازی در سال 1966 صادر شد و نیز شکنجه و آزار الکساندر سولژنیتسین را تأیید کرد!
ویژگیهای هنری بزرگترین اثر میخائیل شولوخف، یعنی رمان دن آرام، در مقایسه با ضعف و کیفیت نهچندان قابل توجه سایر آثار منتشرشده از وی، چنان برجسته و منحصربهفرد است که تردیدها و پرسشهایی را دربارهی این اثر و هویت نویسندهی واقعیاش برانگیخته است.
بسیاری از نویسندگان و منتقدان، از جمله سولژنیتسین، آشکارا او را به سرقت ادبی متهم کرده و ادعا میکنند که این اثرْ بازسازی نوشتههای نویسندهای دیگر است و فئودور کریوکوف، نویسندهای از منطقهی دن که در سال 1920 درگذشت، را بهعنوان منبع اصلی این رمان معرفی میکنند.
با وجود برخی تحلیلها و قیاسهای آماری و کیفی که در تطابق زبانی میان دن آرام و دیگر آثار میخائیل شولوخف انجام شده و تا حدودی، تأییدکنندهی شولوخف بهعنوان نویسندهی این اثر است، همچنان تعداد قابل توجهی از شخصیتهای برجستهی ادبی امروز نیز معتقدند که این اثر حاصل سرقتی ادبی بوده است.
علاوه بر بزرگان ادبیات روسیه نظیر تولستوی و گوگول، میخائیل شولوخف به آثار ماکسیم گورکی نیز توجهی ویژه داشت و او را بسیار میستود. شولوخف همهجا از گورکی بهعنوان انسانی برجسته و نویسندهای توانا یاد میکرد و همزمان با تلاش برای پیروی از سنت نوشتاری او در ادبیات و زیباییشناسی، به جهانبینی او در خصوص ارزشمندی انسان، لزوم مبارزه برای رسیدن به عدالت، و پیروزی نهاییِ کارگران و زحمتکشان نیز بسیار معتقد بود.
برشی از کتاب سرنوشت یک انسان میخائیل شولوخف :
«بعضی شبها خوابم نمیبرد. فقط در ظلمت شب خیره میشوم و به فکر فرو میروم. از خود میپرسم: چرا این کار را کردی؟ به خاطر زندگی بود؟ چرا این طور فلجم میکنی؟ چرا شکنجهام میکنی؟ ولی جوابی برای این سوالات خود نه در ظلمت شب و نه در روشنایی روز نمییابم… نه، جوابی نمییابم. مسلما جوابی نیز نخواهم یافت.»
«واقعا که بشر سرنوشت عجیبی دارد. مضحک اینجاست که در آن لحظه کوچکترین اثری از ترس در من وجود نداشت. به وی نگاه میکردم و در فکر لحظه ای که او مرا میکشت بودم. میخواستم بدانم که گلوله را به کدام نقطه از بدنم میزند؟ در قلبم یا در مغزم؟ مثل این که فرقی داشت بدانم گلوله لعنتی به کجای بدنم میخورد!»
«وقتی رنجهایی را که در خاک آلمان مجبور به تحمل آنها بودیم به خاطر میآورم، هنگامی که دوستانم را که تا سرحد مرگ در اردوگاه شکنجه میشدند با یاد میآورم، احساس میکنم قلبم از جا کنده میشود و در گلویم گیر میکند و نفس کشیدن را بر من مشکل میسازد.»
«وقتی از آنجا بیرون میآمدم سرم گیج میرفت، چون در طی این دو سال حتی ماهیت انسانیت نیز از یادم رفته بود. در بازداشتگاه آلمانها به ما آموخته بودند که بایستی همیشه گردنمان را به جلو بزرگترها خم کنیم. مدتها صرف وقت نمودم تا این عادت زشت را از خود دور کردم.»
«این مردانی که موی سیاه خود را در جنگ سفید کردهاند تنها شبها نمیگریند. آنها روزها نیز میگریند. مهم اینجاست که نباید قلب کوچک طفلی، با نظاره اشک های غیرارادی آنان، که گونههای مردانهشان را میسوزانند، جریحه دار گردد.»
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب خسته ام خسرو شکیبایی فایل صوتی
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.