توضیحات
کتاب پسرک وکیل جان گریشام PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب تئودور بون پسرک وکیل اولین کتاب از مجموعه ی تئودور بون است که جان گریشام آن را در سال 2010 منتشر کرد.
این کتاب داستان جستوجوهای پسری است که به دنبال عدالت است و آرزوی وکیل شدن را در سر دارد.
کتاب حاضر بعد از انتشار، مقدمه ی نوشتن شش کتاب دیگر هم شد که آخرین کتاب این مجموعه سال 2019 با عنوان «تئودور بون، شریک جرم» راهی بازار شد.
جان گریشام با نوشتن داستان های مرتبط به فضای دادگاه برای نوجوانان در این مجموعه سعی دارد گروه سنی نوجوانان را با علم حقوق آشنا کند.
داستان تئودور بون پسرک وکیل مربوط به خانواده ای است که تنها یک فرزند پسر به نام تئودور دارند.
مادر و پدر تئودور هر دو از وکلای پرمشغله و موفق شهرشان هستند که بیشتر اوقات زمان خود را در محل کارشان می گذرانند.
تئودور نیز به تاثیر از خانواده اش علاقه دارد که وکیل سرشناسی شود تا بتواند عدالت را در جامعه برقرار کند.
این کودک خردسال ۱۳ساله که پسری باهوش است در پی علاقه اش درگیر پرونده ی قتلی می شود که در آن ماجرا آقای دافی مظنون است.
قاضی گانتری در جریان این پرونده ی قتل که هیچ شاهدی برای آن وجود ندارد تصمیم می گیرد آقای دافی را تبرئه کند تا این که تئودور با مدارک تازه ای به سراغ این پرونده ی جنایی می رود.
برشی از متن کتاب پسرک وکیل جان گریشام :
تئو همچنین میدانست که اعضای هیات منصفه به متهمی که برای نجات جان خود حاضر به شهادت دادن نمیشوند، بسیار مشکوک میشوند. اما تئو نمیتوانست تشخیص دهد که آیا به پیت دافی مشکوکند یا نه. همه با دقت حرکات دافی را زیر نظر داشتند. او را نگریستند که روی صندلی شاهد نشست، دست راستش را بلند کرد، و سوگند یاد کرد که چیزی جز حقیقت نگوید.
تئو خیلی خوب میتوانست همه چیز را ببیند چون به لطف دستور قاضی گانتری در ردیف دوم و پشت سر میز وکیل مدافع نشسته بود.
آیک در سمت راستش نشسته بود و پدرش در سمت چپش. مادرش به دفتر برگشته بود تا به ملاقاتهایش برسد.
گفته بود که نمیتواند تمام بعدازظهرش را هدر دهد و محاکمه را تماشا کند، در حالیکه هر سه بون مطمئن بودند واقعا دوست داشت که این کار را بکند.
کلیفورد نانس گلویش را صاف کرد و متهم خواست که نامش را بگوید. اگر چه براساس قانون باید این کار را میکرد اما در این مورد خاص بسیار احمقانه به نظر میرسید.
همه کسانی که در سالن بودند، نه تنها پیت دافی را میشناختند، بلکه خیلی چیزها در مورد او میدانستند.
آقای نانس شروع به پرسیدن سلسله سوالهای سادهای کرد. از وقتش نهایت استفاده را میبرد تا تمام مسائل کوچکی که میخواست را بشنود.
مانند تاریخچه خانواده دافی، میزان تحصیلات، شغل عدم داشتن سابقه، و این چیزها. ساعتها با هم در مورد این سوالها تمرین کرده بودند و اکنون شاهد خیلی عادی به این سوالات پاسخ میداد. هرازچندگاهی به هیات منصفه نگاه میکرد تا به نوعی با آنها ارتباط برقرار کند. به نظر میرسید که میخواست بگوید :بهمن اعتماد کنین.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام زهرا اسلامی فرد PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.