توضیحات
کتاب آلیس در سرزمین عجایب لوییس کارول PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب آلیس در سرزمین عجایب نوشته لوئیس کارول، داستان هیجانانگیز و جذاب دختری را به تصویر میکشد که کاملاً اتفاقی، به دنبال یک خرگوش بازیگوش وارد سوراخی در زمین میشود و دنیای دیگری با ماجراهای عجیب را تجربه میکند.
معرفی کتاب آلیس در سرزمین عجایب لوییس کارول :
این کتاب که در فهرست برترین رمانهای انگلیسی گاردین قرار دارد، پس از سالها از زمان اولین انتشارش همچنان یکی از آثار خیالانگیز و جذاب برای کودکان و نوجوانان به شمار میرود که هیچگاه فراموش نمیشود.
آلیس مانند بسیاری از دختران، کنجکاو، خیالپرداز و عاشق اتفاقات هیجانانگیز بود. او تا پیش از راه یافتن به سرزمین جادویی به عنوان یک دختر معمولی شناخته میشد.
داستان از آن جا آغاز میشود که آلیس به همراه خواهرش در بیرون از منزل نشسته بودند که ناگهان چشم آلیس به یک خرگوش سفیدرنگ میافتد که یک ساعت جیبی دارد، دنبال کردن خرگوش همانا و وارد شدن به سرزمینی جادویی همانا! در این سرزمین ملکهای بدجنس حکومت میکرد.
این مکان سحرآمیز جایی بود که هر اتفاق عجیب و غریبی در آن رخ میداد. سرزمینی که در آن موجوداتی خارقالعاده وجود داشتند؛ هزارپایی که حرف میزد، تولهسگی که به اندازه یک اسب بزرگ بود و گربهای که در یک چشم به هم زدن غیب و دوباره ظاهر میشد.
داستان کتاب آلیس در سرزمین عجایب (Alice’s adventures in wonderland) با حادثهای کاملاً تصادفی شروع میشود و با میل بچهگانه آلیس برای رد شدن از یک در کوچک و وارد شدن به باغی سرشار از گل و گیاه ادامه مییابد. آرزوهای دستنیافتنیای که به واقعیت میپیوندند و موجودات عجیب و غریبی که در این سرزمین هستند، ادبیات تخیلی داستان را شکل میبخشند و مفاهیمی قابل تأمل را به شکل داستانی کودکانه بازگو میکنند.
برشی از کتاب آلیس در سرزمین عجایب لوییس کارول :
راحت میشود نوشت «مرا بنوش» ولی آلیس کوچولو عاقلتر از آن بود که عجله کند. «نه، اول باید نگاه کنم ببینم ننوشته باشد: “سم”.» آخر آلیس داستانهای جالب زیاد خوانده بود. از بچههایی که تنشان سوخته بود یا خوراک جانوران وحشی شده بودند، یا بلاهای دیگری سرشان آمده بود و همهاش به خاطر اینکه قواعد سادهای را فراموش کرده بودند که ورد زبان دوستانشان بود: مثل اینکه اگر سیخ داغ بخاری را زیادی تو دست نگه داری، دستت میسوزد، یا اگر انگشتت را با کارد ببری خون میآید. یک چیز هم هیچ وقت از یادش نمیرفت: اگر از شیشهای که علامت «سم» دارد زیادی بنوشی، حتماً دیر یا زود کلهپا میشوی.
اما این بطری علامت «سم» نداشت، پس آلیس دل به دریا زد و آن را چشید و چون خیلی خوشمزه به نظرش آمد (در واقع، مزهٔ کیک آلبالویی، فرنی، آناناس، کباب بوقلمون، کارامل و نان برشتهٔ کرهمالیده را میداد) فوری دخلش را آورد.
با خودش گفت: «چه حال عجیبی! انگار دارم مثل لولهٔ تلسکوپ تو هم میروم!»
همین هم بود: قدش شده بود 25 سانت و از تصور اینکه حالا میتواند از در کوچک بگذرد و وارد آن باغ قشنگ شود، گل از گلش شکفت. اما اول کمی صبر کرد ببیند قدش باز هم آب میرود یا نه: کمی هم از این بابت کلافه بود. با خودش گفت: «آخر میدانی، شاید آب بشوم، مثل شمع. آن وقت چه ریختی میشوم؟» سعی کرد یادش بیاید شعلهٔ شمع بعد از خاموش شدنش چه ریختی است. هیچ یادش نمیآمد همچو چیزی دیده باشد.
کمی بعد که اتفاق دیگری نیفتاد تصمیم گرفت بیمعطلی برود توی باغ. ولی حیف! به در کوچک که رسید، تازه فهمید فراموش کرده کلید طلایی را بردارد. برگشت سراغ کلید، دید دستش به آن نمیرسد. از پشت شیشه کلید را خوب میدید، سعی کرد از پایههای میز برود بالا، اما پایه خیلی صاف بود. طفلک از این همه تقلا خسته شد و نشست روی زمین و زد زیر گریه!
بعد یکهو به خودش نهیب زد: «ببین، اینجور آبغوره گرفتن بیفایده است! به حرفم گوش کن و فوری دست بردار!» بیشتر وقتها خودش را نصیحت میکرد (هرچند کمتر به کارشان میبست) و بعضی اوقات چنان جدی به خودش سرکوفت میزد که اشکش در میآمد.
یادش آمد یک دفعه میخواست سیلی محکمی بخواباند تو گوش خودش، چون وقتی داشت تنهایی، با خودش، گوی و حلقه بازی میکرد تقلب کرده بود. چون این بچهٔ عجیب خیلی دوست داشت وانمود کند دو نفر است. طفلکی آلیس، با خودش گفت: «ولی حالا بیفایده است وانمود کنم دو نفرم! قد یک آدم هم از من نمانده!»
در این بین، چشمش افتاد به جعبهٔ شیشهیی کوچکی زیر میز. بازش کرده و کیک کوچولویی دید که رویش با دانههای کشمش خیلی خوشخط نوشته بودند: «مرا بخور» آلیس گفت: «خب، میخورمش، اگر بزرگتر شدم دستم به کلید میرسد، اگر هم کوچکتر شدم از زیر در رد میشوم. در هر دو صورت به باغ میرسم، حالا هرچه بادا باد!»
فهرست مطالب کتاب آلیس در سرزمین عجایب لوییس کارول :
فصل 1: افتادن در گودال خرگوش
فصل 2: دریای اشک
فصل 3: مسابقه و قصهی موش
فصل 4: دستور خرگوش سفید
فصل 5: توصیه کرم هزارپا
فصل 6: فلفل و بچه خوک
فصل 7: مهمانی چای عجیب
فصل 8: زمین بازی گلف ملکه
فصل 9: قصهی لاکپشت خندهدار
فصل 10: رقص خرچنگ دریایی
فصل 11: دزد شیرینیها
فصل 12: شهادت دادن آلیس
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب تاریخ چیست ن. آ. یروفه یف ترجمه محمد تقی زاد PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.