معرفی لائوتسه
پست معرفی لائوتسه ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. لائوتسه از فیلسوفان چین باستان و بنیانگذار آیین تائوییسم است. اگر چه برخی او را شخصیتی افسانهای میدانند اما قابل انکار نیست که مکتب او تأثیر بسیاری بر مردم چین و به مرور بر مردم تمام دنیا گذاشته است. کتاب «دائو د جینگ» شاهکار لائوتسه است که آیین و نظریات آیین تائوئیسم در آن ارائه شده است.
زندگینامه لائوتسه
لائوتسه (Lao Tzu) که در برخی از متون با شیوهی نگارش لائوتزو نیز از او یاد شده، در قرن پنج یا ششم قبل از میلاد در ایالت چو در چین باستان پا به این دنیا گذاشت. روز تولد او را پانزدهمین روز از دومین ماه تقویم چینی میدانند. اطلاعات چندان دقیقی از زندگی این فیلسوف در دست نیست اما آنچه در باب زندگی او ذکر میشود اغلب با تکیه بر وقایعنگاریهای سیما چیان، اولین تاریخنگار بزرگ چینی است.
بر این اساس نام اصلی لائوتسه، لی اِر بوده و در روستایی در ناحیهی هو واقع در ایالت چو که امروزه بخش شرقی ایالت هنان محسوب میشود، متولد شده است. نام لائوتسه یک نام شخصی نیست بلکه عنوانی افتخاری و بهمعنای «استاد پیر» است.
گفته میشود که او در وانگچنگ (لوئویانگ امروزی) بهعنوان کتابدار به دربار سلسلهی چو (ژو) خدمت میکرد. بهنظر میرسد او از عالمان چین باستان بوده که در طالعبینی و پیشگویی تخصص داشته و مسئول نگهداری از کتابهای مقدس بوده. بهنظر میرسد که لائوتسه با کنفسیوس که در آن زمان فیلسوفی جوان بوده ملاقات داشته است.
هرچند این موضوع در میان تاریخنگاران بسیار مورد بحث قرار گرفته و متناقض بودن مستندات نیز بر این شبههها دامن میزند. در هر صورت بر طبق برخی منابع این ملاقات اتفاق افتاده و در طی آن لائوتسه کنفوسیوس را بهسبب غرور و حس جاهطلبیاش مورد سرزنش قرار داده است. بر اساس روایاتی، کنفسیوس در این دیدار بسیار تحت تأثیر لائوتسه قرار گرفت و او را همچون اژدهایی توصیف کرد که قادر است بر بادها و ابرها سوار شود.
لائوتسه با بنیان نهادن مکتب تائوئیسم (دائوئیسم) تمام تلاش خود را کرد تا مردم و حکومت را به راه تائو و به سمت این نیروی هماهنگکننده که به گفتهی او در سراسر جهان وجود دارد، راهنمایی کند تا جلوی خشم، ناامیدی و تخاصم را بگیرد اما آموزههای او مبنی بر اینکه مردم میتوانند با همسو شدن با جریان طبیعی تائو، شادتر و رضایتبخشتر زندگی کنند چندان مورد توجه قرار نگرفت.
برای همین در نهایت تصمیم گرفت بشریت را به حال خود بگذارد و با تبعیدِ خود، انزوا را برگزید. او در دورانی که به دربار چو خدمت میکرد پی برد که این سلسله رو به زوال و نابودی است، به این ترتیب در سن هشتادسالگی به سمت گذرگاهی در مسیر ورودی ایالت کین قرار داشت رفت تا به سمت غرب رهسپار شود. در این مسیر، نگهبان این گذرگاه از لائوتسه تمنا کرد تا قبل از رها کردن بشریت، کتابی بنویسد و حکمت خود را برای صلاح کشور به ثبت برساند.
لائوتسه خواهش او را بیجواب نگذاشت و کتابی در دو بخش به رشتهی تحریر درآورد و در آن نظریات و دیدگاههایش را به ثبت رساند. لائوتسه نام «دائو د جینگ (Tao Te Ching)» به معنای راه فضیلت را برای این کتاب انتخاب کرد و به این ترتیب مبانی آیین تائوئیسم را مکتوب کرد. پس از آن لائوتسه رفت و به گفتهی سیما چیان هیچکس نمیداند پس از آن چه بر سر او آمده است.
برخی روایتها حاکی از آنند که نگهبان چنان تحت تأثیر حکمتهای لائوتسه قرار میگیرد که همراه او میرود و شاگردش میشود. بعضی دیگر از روایتها نیز نشان میدهند که لائوتسه به هند سفر کرده است و معلم سیدارتا گَوتاما بودا بوده است برخی دیگر پا را فراتر گذاشته و ادعا میکنند او خود بودا بوده است. روایتهای بسیاری نشان میدهد که لائوتسه هیچگاه یک مدرسهی رسمی برای آموزش نظریات و تفکراتش تأسیس نکرده اما تعداد زیادی دانشآموز و شاگرد را به خود جذب کرده است.
با اینکه از مکان و زمان مرگ لائوتسه اطلاع دقیقی در دست نیست اما گفته میشود لائوتسه احتمالاً 150 سال عمر کرده است و به اعتقاد برخی حتی ممکن است عمرش به 200 سال هم رسیده باشد. چراکه مردم چین باستان بر این عقیده بودند که مردان برتر این توانایی را دارند که سالهای بسیار طولانی زندگی کنند. بنایراین عجیب نیست که تائوتیستها، عمری غیرمعمول را به مراد خود نسبت دهند.
نظر ویل دورانت، فیلسوف و تاریخنگار آمریکایی، در این باره جالب است، او میگوید: «لائوتسه بزرگترین فیلسوف پیش از کنفسیوس و عاقلتر از تِنگ شی (Teng Shih) است. او کسیست که حکمت سکوت را میدانست و با اینکه مطمئنیم تا سنین پیری زیسته است اما با این وجود چندان مطمئن نیستیم که اصلاً زندگی کرده باشد.»
سیما چیان، مورخ چینی در توضیح اینکه چرا زندگی لائوتسه تا این حد مبهم است، اظهار میکند: «او مردی نجیبزاده و گوشهگیر بوده که به آموزههایی همچون سکون، آرامش درون و پاکی ذهن اعتقاد داشت». در طول تاریخ چین، همیشه گوشهنشینانی بودهاند که از زندگی دنیوی دوری میجستند، نویسندهی کتاب دائو د جینگ نیز به احتمال زیاد چنین فردی بوده و به همین خاطر اثر چندانی از زندگی خود به جا نگذاشته است.
با اینکه ویل دورانت در پی بررسیهای علمی خود بیان میکند که لائوتسه ممکن است شخصیتی ساختگی باشد که برای تجسم مفهوم حکیم و استاد خلق شده است اما بر طبق سنت چینی او یک شخصیت تاریخی واقعی بوده و در مذهب تائوئیسم او را در مقام الوهیت میدانند.
بهترین کتابهای لائوتسه
در طول تاریخ چین، فقط نگارش یک کتاب به لائوتسه نسبت داده شده که آن هم دائو د جینگ نام دارد. کتاب دائو د جینگ یک رسالهی ضداقتدارگرایی است که راه فضیلت را در عمل به بیعملی (wei wu wei) و از طریق شناخت نیروی طبیعی و جهانی نهفته بهنام تائو میداند. بر اساس مفاهیم این رساله، تائو بدون تلاش جریان دارد و مانند جریان آب، بی هیچ زور و فشاری به جایی که میخواهد میرود و بر فرآیند رشد و تغییر اثر میگذارد.
بر طبق آموزههای کتاب دائو د جینگ، بشر برای داشتن فضیلت باید مثل تائو عمل کند و تحمیل یک اثر یا نتیجه را کنار بگذارد. بر اساس نظریات مکتب تائوئیسم قوانینِ ساختهی بشر قادر نیستند فرد را به فضیلت برسانند و نمیتوانند به ایجاد رفتار خوب، آرامش درونی و همدلی کمکی کنند، زیرا با جریان طبیعت همخوانی ندارند.
شخصیت «استاد» در کتاب دائو د جینگ هویت مشخصی ندارد اما در حقیقت زن یا مردی است که در توزان و هماهنگی کامل با واقعیت است و بدون غالب شدن بر طبیعت، با آن یکی شده است. لائوتسه در این کتاب از هنر اداره کردن و مدیریت هم میگوید و ادارهی مملکت یا یک کودک برایش تفاوتی ندارد. همچنین به سعادت بشر و زیست بهتر در جامعه توجه دارد و بر قدرت نرمش، انعطافپذیری، ملایمت و شکیبایی تأکید میکند.
هرچند تا به امروز هویت نویسنده یا نویسندگان این اثر محل بحث و مناقشات بسیاری بوده است و با اینکه پژوهشهای اخیر نظریهی نگارش دائو د جینگ به قلم لائوتسه را رد میکنند اما در هر حال این کتاب در هر زمان یا توسط هر کسی که نوشته شده باشد همچنان بهعنوان یکی از آثار مهم و کهن ادبیات فلسلفی – مذهبی چین شناخته میشود که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است.
سبک نگارش و دیدگاههای لائوتسه
بسیاری از آثار فلسفی چین باستان، ایدهی خود را با کمک آرایههایی مثل قیاس، تکرار، قافیه و ریتم و در قالب جملات قصار شرح میدادند، کتاب دائو د جینگ هم نمونهای از این فرم است. با این وجود بر خلاف آثار مشابه در سنت ادیان شرقی، کتاب دائو د جینگ فاقد یک شخصیت استاد اصلی و محوری است و به ندرت به افراد یا رویدادهای تاریخی اشاره میکند. همین ویژگی این کتاب را به یک اثر فرازمانی تبدیل میکند.
لائوتسه در کتاب دائو د جینگ، تائو در مکتب تائوئیسم را نیرویی کیهانی و منبع و ایدهآلِ تمام هستی معرفی میکند. در نگاه لائوتسه، تائو نادیده است اما متعالی نیست. همچنین در عین قدرت بسیار، بیانداره فروتن است و همه چیز از او ریشه میگیرد.
توصیهی اصلی لائوتسه «بازگشت به طبیعت» و «وو وی» مفهوم مرکزی دائو د جینگ است که معانی متعددی همچون عمل نکردن، کاری نکردن، اجبار نکردن، هیجآفرینی، ناخودآگاه عمل کردن و شناور بودن در لحظه از آن برداشت میشود.
بر طبق نظریات لائوتزه و مفاهیم تائوئیسم، وقتی کسی با جریان طبیعیِ انرژیهای جهان همسو و همساز میشود میتواند از طریق عدم مقاومت یا عدم اقدام، راحتتر با خودش و دیگران زندگی کند. از نظر او، در این طریقت، انسان در برابر دیدگاهها یا مفاهیم جدید مقاومت نمیکند، بلکه همچون آب روان با آنها جریان مییابد، آنچه را که مفید است برمیدارد و میبرد و آنچه را که ارزش ندارد رها میکند و سنگینیاش را به دوش نمیکشد.
چنانکه این بیت از کتاب دائو د جینگ: «تسلیم شوید تا غلبه کنید/ خم شوید تا راست شوید/ خالی شوید تا پُر شوید» به کوتاهترین شکل پیام لائوتسه و تائوئیسم را عیان میکند.
دیدگاه لائوتسه و مفاهیم تائوئیسم فلسفهی کنفسیوس را که اصرار بر آموزش داشت و دانش را بهعنوان قدرت تلقی میکرد و همچنین پایبندی به عرف، مناسک و قوانین را در بهبود شخصیت و کیفیت زندگی مؤثر میدانست، رد میکند. از اینرو ادعای لائوتسه مبنی بر اینکه «بشر هرچه قوانین بیشتری وضع کند، جنایتکاران بیشتری ایجاد میکند» درست در نقطهی مقابل ادعای کنفسیوس است که اظهار میکرد: «پیروی از تشریفات و قوانین، شهروندان بهتری تولید میکند.»
جملات برگزیدهی لائوتسه
آنگاه که چیزی را زیبا بدانیم، چیزهای دیگر زشت میشوند. آنگاه که چیزی را خوب بدانیم، چیزهای دیگر بد میشوند. بودن و نبودن یکدیگر را میآفرینند. سخت و آسان پشتوانهی یکدیگرند. بلند و کوتاه معرف هماند. بالا و پایین بسته به یکدیگراند.
کاسهات را تا لبه پر کنی سرریز میشود. چاقویت را مرتب تیز کنی، کند میشود. پی پول و امنیت بدوی قلبت هرگز گشوده نمیشود. به تأیید دیگران که اهمیت دهی اسیر آنها میشوی. کار خود را انجام بده و سپس کنار بکش. تنها راه آرامش همین است.