معرفی جان اشتاین بِک
پست معرفی جان اشتاین بِک ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. جان اشتاین بک، نویسندهی آمریکایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۶۲، خالق کتابهای مطرحی چون «خوشههای خشم» و «موشها و آدمها» است. او یکی از پرخوانندهترین نویسندگان ادبیات داستانی قرن بیستم در سراسر جهان محسوب میشود.
زندگینامه جان اشتاین بک
جان اشتاین بک (John Steinbeck)، با نام کامل جان ارنست استاین بک جونیور، در سال 1902 در کالیفرنیا به دنیا آمد و به یکی از پرمخاطبترین نویسندگان قرن بیستم در آمریکا و جهان تبدیل شد. وی از نژاد آلمانی، انگلیسی و ایرلندی بود.
پدر جان اشتاین بک خزانهدار و مادرش آموزگار بود و رهنمودهای مادرش او را به وادی ادبیات علاقهمند کرد. جان اشتاین بک در کودکی شخصیتی خجالتی ولی باهوش داشت. او در 14سالگی تصمیم گرفت نویسنده شود و زمان زیادی خود را در اتاقش محبوس میکرد و به نوشتن داستان و شعر مشغول میشد.
مسیر زندگی جان اشتاین بک بهتدریج به سمت دیگری سوق پیدا داد. او در سال 1919 تحصیل در دانشگاه استنفورد را آغاز کرد، راهی که برای راضی کردن والدینش طی کرده بود، اما هیچگاه از دانشگاه فارغالتحصیل نشد. جان اشتاین بک از دانشگاه کنارهگیری کرد تا به دنبال رؤیای اصلی خود، یعنی نوشتن، برود. در سال 1925 به نیویورک رفت، جایی که در آن چندین سال کوشید به عنوان یک نویسندهی آزاد خود را به اثبات برساند، اما موفق نشد و به کالیفرنیا بازگشت.
فعالیت در شغلهای مختلف سبب شد جان اشتاین بک با زوایای مختلف زندگی مردم کشورش از جمله مصائب و دغدغههای زندگی کارگری آشنا شود. او مدتی کارگر ساده و سپس مسئول داروخانه بود و شغلهای دیگری از جمله میوهچینی را نیز تجربه کرد. بعد از تغییر پیدرپی شغل، او سرایدار خانهای شد و این شغل به او فرصت کافی برای خواندن و نوشتن داد. در همین دوران بود که نوشتن را به طور حرفهای آغاز کرد. ضمن اینکه وی مدتی هم خبرنگار و روزنامهنگار بود و دستی به قلم داشت.
جان اشتاین بک در مسیر موفقیت
جان اشتاین بک مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرد تا توانست به رؤیای کودکی خود که همان نویسنده شدن بود برسد. نخستین اثر او با عنوان «جام زرین» در سال 1929 منتشر شد. جان اشتاین بک، بعد از انتشار چند رمان و داستان کوتاه، با مجموعهداستانهای طنز «تورتیافلت» در سال 1935 به نویسندهای شناختهشده تبدیل شد و در میان مردم و حتی منتقدان به محبوبیت رسید.
اما کتابی که با استقبال گسترده روبهرو شد اثری نیست جز «موشها و آدمها» که در 35سالگی جان اشتاین بک به چاپ رسید. دو سال بعد از آن نیز این نویسندهی خوشفکر با انتشار «خوشههای خشم» توانست نام خود را برای همیشه در اذهان علاقهمندان به ادبیات ثبت کند.
جان اشتاین بک در طول جنگ جهانی دوم خبرنگار جنگی بود و با نشریهی «هرالد تریبون» نیویورک همکاری میکرد. نوشتههای او در روزهای جنگ نیز سالها بعد جمعآوری و منتشر شدند.
جان اشتاین بک در همان سالها به همراه دوست نزدیکش، ادوارد ریکتس، که زیستشناس بود، به مکزیک سفر کرد که حاصل تحقیقات و مشاهداتش در این سفر کتابی شد به نام «دریای کورتز» که سال 1941 منتشر شد. ریکتس یکی از تأثیرگذارترین افراد زندگی اشتاین بک بود و دانش فلسفیاش دربارهی جهان و طبیعت تأثیر زیادی بر دیدگاههای این نویسندهی آمریکایی گذاشت.
جان اشتاین بک سه بار ازدواج کرد و از همسر دومش صاحب دو فرزند شد که هر دو پسر نیز در حرفهی نویسندگی مشغول به کار شدند، اما هیچیک نتوانستند جا پای پدر بگذارند.
جان اشتاین بک که به او لقب «نویسندهی محرومین» هم دادهاند در حال نوشتن رمانی به نام «آرتور شاه و دلاوران میزگرد» بود که مرگ به سراغش آمد و کتابش نیمهتمام ماند، با این حال این اثر نیز به عنوان یکی از یادگارهای نویسندهی مطرح آمریکایی در سال 1976، یعنی هشت سال بعد از مرگش، منتشر شد.
جان اشتاین بک بیستم دسامبر سال 1968 بر اثر عارضهی قلبی در منزلش در نیویورک آمریکا درگذشت.
بهترین کتابهای جان اشتاین بک
جان اشتاین بک بیش از 30 کتاب نوشت که «موشها و آدمها»، «خوشههای خشم» و «شرق بهشت» شناختهشدهترین آثار وی هستند.
کتاب موشها و آدمها (Of Mice and Men) که در سال 1937 منتشر شد یکی از بهترین کتابهای جان اشتاین بک به شمار میآید که همانند خوشههای خشم به دغدغهی کارگران مهاجر در دوران رکود بزرگ و مشکلات زندگی طبقهی کارگر در ایالات متحدهی آمریکا میپردازد. موضوع این کتاب حول محور رؤیای دو کارگر مهاجر در کالیفرنیا میچرخد که اوج آرزویشان در زندگی داشتن یک مزرعه است.
کتاب خوشههای خشم (The Grapes of Wrath) جایزهی ادبی پولیتزر را برای جان استاین بک به ارمغان آورد. درخشش این اثر در نهایت موجب شد جایزهی ادبی نوبل سال 1962 به این نویسندهی آمریکایی اهدا شود. جان اشتاین بک در این رمان روایتگر مهاجرت خانوادهای تنگدست و فقیر در اوکلاهما است که امید دارند بعد از مهاجرت به کالیفرنیا بتوانند زمینی برای کار کردن و گذران زندگی بیابند.
کتاب شرق بهشت (East of Eden) اثر ارزشمند دیگری از این نویسندهی برجستهی ادبیات آمریکا است. این رمان را میتوان شاهکار این نویسنده در سالهای پایانی عمرش دانست. شرق بهشت داستان زندگی دو خانواده و دو نسل است که با وجود زبان ساده و روان، مملو از مفاهیم فلسفی و انسانی است.
سبک نگارش و دیدگاههای جان اشتاین بک
زبان بسیاری از داستانهای جان اشتاین بک همراه با شوخی و طنز است، با این حال او یکی از نویسندگان آمریکایی است که همیشه تلاش کرده نسبت به مشکلات اجتماعی و اقتصادی واکنش نشان دهد و از دغدغهها و مصائب قشر فرودست جامعه بنویسد. از همین رو او را یکی از تأثیرگذارترین نویسندههای کلاسیک آمریکایی میدانند. ضمن اینکه جان اشتاین بک به عنوان نویسندهای معناگرا شناخته میشود که توانسته نقش مهمی در رشد جنبش رمانهای معناگرا ایفا کند.
جوایز و افتخارات جان اشتاین بک
جان اشتاین بک در طول زندگی 66سالهاش، جوایز ادبی متعددی دریافت کرده و از نویسندگانی است که موفق شده نام خود را در فهرست برندگان جایزهی نوبل ماندگار کند. «غول کلمات آمریکایی» لقبی است که جان اشتاین بک در محافل ادبی با آن شناخته میشود.
کتاب خوشههای خشم اشتاین بک سال 1939 منتشر شد و این نویسنده را صاحب جایزهی پولیتزر کرد، اما افتخار مهمتر برای این نویسنده و کتاب پرفروشش به همین جایزه محدود نشد و آکادمی نوبل نیز جایزهی ادبی خود را به دلیل «نوشتههای واقعگرایانه و تخیلی و تلفیق آن با شوخطبعی و ادراک بالای اجتماعی» در سال 1962، یعنی چهار سال پیش از مرگش، به جان اشتاین بک اهدا کرد.
علاوه بر کسب افتخارات در دنیای ادبیات، جان اشتاین بک در حوزهی دیگری نیز مورد تجلیل قرار گرفت. این نویسندهی برجستهی آمریکایی که تجربهی حضور در جنگ را نیز داشت در سال 1964 مدال آزادی را از دستان رئیسجمهور وقت ایالات متحدهی آمریکا گرفت.
اقتباسهای سینمایی از آثار جان اشتاین بک
بسیاری از کتابهای جان اشتاین بک مورد اقبال فیلمسازان مختلف قرار گرفتند و با اقتباس از آنها، فیلمهای سینمایی مختلفی ساخته شد. برای مثال، در سال 1940، جان فورد، کارگردان مطرح آمریکایی، یکی از مشهورترین فیلمهای خود را بر اساس رمان خوشههای خشم ساخت و برندهی جایزهی اسکار شد.
موشها و آدمها، شرق بهشت، ذرت داغ، اسب سرخ و مروارید برخی از آثار جان اشتاین بک هستند که بر اساس آنها فیلمنامه نیز نوشته شده است.
حقایقی جالب درباره جان اشتاین بک
چند سال قبل از اینکه جان اشتاین بک به یکی از محبوبترین نویسندگان آمریکا تبدیل شود، حداقل سه رمان نوشته بود که البته هیچگاه منتشر نشدند. دو عنوان از این رمانها توسط این نویسنده در سنین جوانی نابود شد اما رمان دیگر که «قتل در ماه کامل» نام داشت بعد از اینکه از سوی ناشران اجازهی انتشار نیافت، در آرشیو باقی ماند. این رمان در ژانر جنایی نوشته شده و دربارهی چندین قتل زنجیرهای است که سبب ایجاد ترس و وحشت در میان مردم محلی شده است.
خوشههای خشم که مهمترین و مطرحترین اثر جان اشتاین بک به شمار میآید مخالفان سرسختی داشت و تا مدتها یکی از کتابهای ممنوعهی آمریکا محسوب میشد. تا سال 1941 ارائهی این کتاب در مدارس دولتی و کتابخانهها ممنوع شده بود.
نگاه سیاسی به مسائل روز بخشی جداییناپذیر از آثار جان اشتاین بک هستند.
او که در نوشتههایش مسائلی چون دخالت نظامی ابرقدرتهای جهان و زورگویی این کشورها بر ملل دیگر را محکوم کرده بود، در سالهای پایانی عمر ناگهان تغییر موضع داد و از حضور ارتش آمریکا در ویتنام دفاع کرد؛ گرچه به نظر میرسد دو دلیل عمده برای این حمایت وجود داشت: نخست، حضور پسرش در ویتنام به عنوان سرباز آمریکایی، و دوم، رفاقت این نویسندهی سرشناس با رئیسجمهور وقت آمریکا.
زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای جان اشتاین بک
جان اشتاین بک در میان ایرانیان
جان ارنست استاین بک جونیور که او را در زبان فارسی اغلب با نام جان اشتاین بک میشناسند، نویسندهای محبوب در میان ایرانیان است و آثارش بارها توسط مترجمان و ناشران مختلف به فارسی برگردانده شده است. پرویز شهدی، اسدالله امرایی، سیروس طاهباز، محمد قاضی و عبدالحسین شریفیان برخی از مترجمان مطرحی هستند که به سراغ آثار این نویسنده رفتهاند.
کودکی جان اشتاین بک
جان اشتاین بک جونیور در 27 فوریه سال 1902 در شهر «سالیناس» ایالت کالیفرنیا (Salinas, California) متولد شد. اشتاین بک با زندگی فروتنانهای بزرگ شد. پدر وی، کارهای مختلفی برای تأمین زندگی خانواده انجام داد؛ او یک فروشگاه خوراک و غلات داشت، یک کارخانه آرد را مدیریت کرد و همچنین مدتی به عنوان خزانهدار شهرستان «مونتری» (Monterey County) مشغول به کار بود.
«اولیو همیلتون اشتاین بک» (Olive Hamilton Steinbeck)، مادر وی، هم زمانی معلم مدرسه بود. اغلب دوران کودکی اشتاین بک (با سه خواهر دیگرش) دوران شادی بودند. او خجالتی و در عین حال باهوش بود. او از همان دوران ارزش زمین، مخصوصا ارزش روستای سالیناس ایالت کالیفرنیا را درک کرد؛ مکانی که بعدها بهطور قابل توجهی در نوشتن به او کمک کرد. بنابر مستندات، اشتاین بک از سن 14 سالگی، نویسندگی را انتخاب کرد. در آن زمان اغلب در اتاق را به روی خود میبست و به نوشتن داستان و سرودن شعر مشغول میشد.معرفی جان اشتاین بک
جوانی جان اشتاین بک
وی در سال 1919 با اصرار خانواده در دانشگاه استنفورد (Stanford University) ثبت نام کرد. هرچند این نویسنده طی چند سال بعدی ثابت کرد که به درد دانشگاه نمیخورد. طی شش سال بعدی او چندین بار از دانشگاه رفت و بازگشت تا این که در سال 1925 بدون کسب مدرکی از دانشگاه اخراج شد. بعد از ماجرای استنفورد، اشتاین بک تصمیم گرفت تا به عنوان یک نویسنده «فریلسنر» مشغول به کار شود.
او به نیویورک رفت و در آنجا به عنوان یک کارگر ساختمانی و خبرنگار روزنامه استخدام شد. اما بعد از مدتی به کالیفرنیا برگشت و به عنوان مستحفظ «دریاچه تاهو» (Lake Tahoe) مشغول به کار شد. در همین زمان، کار نویسندگیاش را هم آغاز کرد. البته شغلهای اشتاین بک به همین جا ختم نمیشوند و با آغاز جنگ جهانی دوم، به عنوان یک خبرنگار جنگ در روزنامه «New York Herald Tribune» مشغول بهکار شد.
در همین دوران، به همراه دوست خود «ادوارد ریکتس» (Edward F. Ricketts)، زیستشناس ارتش، برای جمعآوری اطلاعات از زندگی یک سرباز نیروی دریایی به مکزیکو سفر کردند. این سفر به نوشتن کتاب «Sea of Cortez» در سال 1941 منجر شد؛ روایتی از زندگی یک سرباز نیروی دریایی در خلیج کالیفرنیا (Gulf of California).شرح حال جان اشتاین بک
ازدواج جان اشتاین بک
جان اشتاین بک سه بار ازدواج کرد و دو فرزند پسر داشت. آشنایی و ازدواج او با اولین معشوقهاش، «کارول هنینگ» (Carol Henning)، در سال 1930 اتفاق افتاد. طی یک دههی بعدی، اشتاین بک با کمک و حمایتهای مالی همسرش توانست خود را وقف نوشتن کند تا این که در سال 1942 این زوج از هم جدا شدند.
ازدواج وی با دومین همسرش، «Gwyndolyn Conger»، تنها برای پنج سال (از سال 1943 تا 1948) دوام آورد. دو فرزند پسر حاصل این ازدواج بودند؛ «توماس» (Thomas) در سال 1944 و «جان» (John) در سال 1946 بهدنیا آمدند. در سال 1950، اشتاین بک با سومین همسر خود، «الین اندرسون اسکات» (Elaine Anderson Scott)، ازدواج کرد. این ازدواج تا فوت نویسنده در سال 1968 دوام آورد.
مرگ جان اشتاین بک
جان اشتاین بک در بیست دسامبر سال 1968 بهخاطر بیماری قلبی در خانهی خود در شهر نیویورک درگذشت.
سبک نگارش جان اشتاین بک
بزرگترین توانایی اشتاین بک در نویسندگی، استعداد او در شخصیتپردازی داستانهایش است. مخاطب در تمامی رمانهای او احساس میکند که واقعا کاراکترها را میشناسد؛ در واقع ایجاد حس همدردی با شخصیتها در مخاطب، ویژگی بارز آثار جان اشتاین بک است. هنر دیگ اشتاین بک، ایجاد موقعیتهایی است که خوانندگان از خود میپرسند «اگر من بهجای او بودم چه؟».
توانایی او در استفاده از ایدههای مدرن در داستانهایی که بعد از هفتاد سال کماکان جذابند، دلیلی است که بعد از گذشت سالها هنوز مخاطبین از خواندن آثار جان اشتاین بک لذت میبرند. در کنار اینها، نکتهای که سبک نگارش جان اشتاین بک را شکل میدهد، استفاده همزمان او از روایت «دانای کل» (Omniscient Narration) به همراه یک همدلی واقعی برای شخصیتهایش است.
از نظر فرم محتوا در طرف دیگر، اشتاین بک همیشه از زیبایی غنایی روستای سالیناس نوشته است؛ جریان زیبایی که همیشه در پسزمینه آثارش وجود دارد، بدون توجه به این که چقدر داستان آن تراژدی و غمانگیز باشد. «رویای آمریکایی» در نهایت ویژگی دیگر آثار جان اشتاین بک است که به فکر تمام شخصیتهای مرد و زن داستانهایش بست پیدا میکند.سبک جان اشتاین بک
کتابهای جان اشتاین بک
آثار برجسته جان اشتاین بک
کتاب موشها و آدمها
کتاب موشها و آدمها روایتی از دو کارگر مهاجر فقیر به نامهای «جرج» و «لنی» است که برای دست یافتن به رویای آمریکایی طی دوران رکورد بزرگ در کالیفرنیا کار میکنند. لنی از یک ناتوانی ذهنی خفیفی رنج میبرد و به دوست خود، جرج، اعتماد کامل دارد، اما او عادت دارد خود را به دردسر بیاندازد. هدف نهایی آنها، داشتن یک هکتار زمین و یک کلبه است. وقتی که این دو کاری در زمینهای روستای سالیناس (وطن اشتاین بک) پیدا میکنند، رویایشان از همیشه دستیافتنیتر بهنظر میرسد. با این حال، تمایلات لنی در نهایت دوباره او را به دردسر میاندازند؛ دردسری که در نهایت به یک نتیجه غمانگیز برای این دو دوست تبدیل میشود. این کتاب در سال 1937 چاپ، و بعدها یک نمایش و سه فیلم سینمایی از آن اقتباس شدند.
کتاب خوشههای خشم
رمان خوشه های خشم عموما به عنوان بهترین و بلندپروازانهترین اثر اشتاین بک شناخته میشود. این کتاب روایتی از ماجرای یک خانواده اوکلاهامی است که محل زندگی خود را ترک کرده و بهدنبال آغازی جدید در ایالت کالیفرنیا طی دوران رکود بزرگ هستند. این کتاب به خوبی روحیه و عصبانیت مردم را در آن سالها به تصویر میکشد. کتاب خوشههای خشم در محبوبترین دوران خود، هفتهای صد هزار جلد فروش داشت.
کتاب مروارید
داستان رمان مروارید (The Pearl) اقتباسی از یکی از قصههای محلی مکزیکی است که به کشف ذات و طبیعت انسان و پتانسیل عشق میپردازد. «کینو»، غواص فقیری که از کف دریا مروارید جمع میکند، با همسرش «جوانا» و پسر شیرخوارشان، «کویوتیتو» (Coyotito)، در کنار دریا زندگی میکنند. روزی کویوتیتو توسط یک عقرب گزیده میشود و دکتر شهر بخاطر وضعیت مالی خانواده، از درمان وی روی برمیگرداند. در همان روز، کینو طی غواصیاش بزرگترین مرواریدی که تا به حال دیده را کشف میکند. این مروارید که پتانسیل عوض کردن زندگی این خانواده را دارد، خیلی زود به عامل حسادت همسایهها، و در نهایت یک بدبختی برای خانواده کینو تبدیل میشود. رمان کوتاه مروارید در سال 1947 به چاپ رسید.
بهترین کتاب جان اشتاین بک
همانطور که در بخش قبلی اشاره شد، کتاب خوشههای خشم توسط بسیاری به عنوان بهترین کتاب جان اشتاین بک شناخته میشود. این اثر به همراه دو رمان دیگر، کتاب موشها و آدمها و در نبردی مشکوک سری رمانهایی بودند که با نام سری رمانهای کالیفرنیا شناخته شدند و حول داست بول و زندگی آدمها در زمان رکود بزرگ جریان داشتند.
بعد از موفقیتهای کتاب موشها و آدمها، رمان خوشههای خشم به بلندای موفقیت اشتاین بک تبدیل شد. این کتاب در سال 1939 بهعنوان پرفروشترین کتاب سال معرفی شد و تا فوریه 1940، مجموعا 430 هزار نسخه از آن به چاپ رسیده بود. در همین ماه، جایزه ملی کتاب برای بهترین کتاب داستان سال 1939 به کتاب خوشههای خشم رسید. اشتاین بک در این کتاب از اطلاعات جمعآوری شده توسط «سنورا بب» (Sanora Babb)، نویسنده و کارمند«farm Security Administration »، در سال 1938 استفاده کرد.
بب در حال جمعآوری اطلاعات درباره داستانها و زندگی مهاجران بدون خانه برای رمان خودش بود. «تام کولینز» (Tom Collins)، ارشد او، گزارشهای بب را با اشتاین بک که در آن زمان در روزنامه «سان فرانسیسکو» کار میکرد، به اشتراک گذاشت.
رمان بب به نام کسانی که نامشان ناشناخته است (Whose Names Are Unknown) در سال 1939 تحتتأثیر موفقیت رمان خوشههای خشم دیده نشد و تا انتشار آن در سال 2004 (یک سال قبل از مرگ نویسنده) طبقهبندی شده بود. در ماه ژانویه سال 1939، سه ماه قبل از انتشار کتاب خوشههای خشم، اشتاین بک نامه طولانی به «پاسکال کوویسی» (Pascal Covici)، ویراستار او در «Viking Press»، نوشت تا ارزش این اثر را به او متذکر شود:
«در تمام مدت سعی کردم خواننده را با واقعیت آشنا کنم. برداشت خواننده از این کتاب به میزان عمق ]فکری[ خودش برمیگردد. پنج لایه در این کتاب وجود دارند و خواننده به اندازه خودش متوجه این لایهها میشود و نمیتواند بیش از آنچه در خودش است، چیزی از این کتاب پیدا کند.»
اشتاین بک زمانی که آماده نوشتن کتاب خوشههای خشم میشد نوشت:
«میخواهم یک برچسب شرم روی تمام حرامزادههایی که مسئول این وضعیت هستند (اشاره به رکود بزرگ) بگذارم.»
او همچنین در جمله معروف درباره این کتاب به تلاشش برای آگاه ساختن خواننده اشاره میکند:
«من لعنتیترین کارم را انجام دادم تا اعصاب خواننده را بههم بریزم.»
این کتاب بخاطر همدردی نویسنده با جنبش مهاجران و کارگران و نثر روانش، طرفداران بسیاری میان طبقه کارگر پیدا کرد. این کتاب بهخاطر محتوای تاریخی و میراث ماندگارش در اکثر دانشگاهها و دبیرستانهای آمریکا تدریس میشود
جوایز و افتخارات جان اشتاین بک
اولین موفقیت اشتاین بک با کتاب تورتیلا فلت (Tortilla Flat) در سال 1935 بود. این رمان برندهی مدال طلایی باشگاه مشترک المنافع کالیفرنیا (Commonwealth Club of California) شد. اولین جایزهی بزرگ او، جایزه پولیتزر برای رمان خوشههای خشم در سال 1940 بود. اشتاین بک در سال 1962 برندهی جایزه نوبل ادبیات شد و در زمان دریافت جایزه گفت: «وظیفهی یک نویسنده این است که برای پیشرفت، رویاهای خطرناک و تاریک را زیر نور لایروبی کند.»
نظر سایر نویسندگان در مورد جان اشتاین بک
«چارلز پور»، که یک منتقد است، یک روز بعد از مرگ اشتاین بک در «نیویورک تایمز» نوشت:
«اولین کتاب بزرگ اشتاین بک آخرین کتاب خوبش بود. اما خدای بزرگ، عجب کتابی بود و آن چیزی نیست جز خوشههای خشم. گویی نیمی از ارث ادبی او از بهترینهای «مارک توین» (Mark Twain) و نیم دیگر آن از بدترینهای «کوتن مادر» (Cotton Mather) بود.»
پور در ادامه نوشته بود:
«اشتاین بک به جایزه نوبل نیازی نداشت، داوران نوبل به او نیاز داشتند.»
«بری لوپز» (Barry Lopez) درباره او گفته:
« جان اشتاین بک قلب آدمی و سرزمین را در کنار هم جمع میکند.»
دربارهی جان اشتاین بک
چرا باید آثار جان اشتاین بک را بخوانیم؟
اشاره به وضعیت قشر ضعیفتر جامعهی آمریکا در آن زمانها و حمایت از کارگران و کشاورزان، از ویژگیهای بارز اغلب کتابهای اشتاین بک هستند. اگر بهدنبال نویسندهای هستید که دغدغه وضعیت اقشار پایینی جامعه را داشته باشد و از یک طرف به خوبی به وصف سرزمینهای مختلف در داستانهایش بپردازد، جان اشتاین بک همانی است که دنبالش میگردید. یک دلیل دیگر برای خواندن آثار اشتاین بک، مهارت او در پرداختن به شخصیتهای مختلف داستانهایش است. مطمئن باشید هنگام خواندن آثار اشتاین بک او از همذاتپنداری با شخصیتهای متعدد داستانهایش شگفتزده خواهید شد.