معرفی یوگنی زامیاتین
پست معرفی یوگنی زامیاتین ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. یوگنی زامیاتین، نویسنده و روزنامهنگار اهل کشور روسیه در قرن بیستم میلادی است که بهخاطر نوشتن کتابهایش، در هر دو حکومتِ روسیهی تزاری و اتحاد جماهیر شوروی، مورد غضب رهبران روس قرار گرفت.
این نویسنده که بابت نوشتن کتاب «ما» شهرت دارد، به دلیل انتقادهایش از سرکوب سیستماتیک در نظامهای توتالیتر، الهامبخش نویسندگانی مانند جورج اورول، مارگارت اتوود و آلدوس هاکسلی بود.
زندگینامه یوگنی زامیاتین
یوگنی زامیاتین (Yevgeni Zamyatin)، روز یکم فوریه 1884 میلادی در شهر لبدیان، از توابع استان تامبوف در روسیهی تزاری به دنیا آمد. پدرش، ایوان دمیترویچ زامیاتین، یک کشیش ارتدوکس روسی و مدیر مدرسه بود و مادرش، ماریا الکساندرونا، یک معلم پیانو. این نویسنده در املاک بزرگ خانوادهی زامیاتین به دنیا آمد و در رفاه بزرگ شد.
او روزها با اشتیاق فراوان به مطالعه میپرداخت و هر غروب نیز غرق در لذت شنیدن موسیقی محبوبش از فردریش شوپن میشد که مادرش برای او مینواخت. این نویسنده در دورهی تحصیل در مدرسه، استعدادی فراوان در ریاضیات و ادبیات از خود نشان داد و در سال 1902 با کسب عنوان شاگرداول از مؤسسهی آموزشی ورونژ فارغالتحصیل شد.
یوگنی زامیاتین در سالهای ملتهب ابتدای قرن بیستم در روسیه، به حزب بلشویک پیوست و در سال 1905 بهخاطر حضور در تظاهرات دانشجویان علیه تزار نیکلاس دوم، بازداشت و محکوم به یک سال تبعید شد. او در این سالها در دانشگاه پلیتکنیک سنپترزبورگ در رشتهی مهندسی نیروی دریایی مشغول به تحصیل بود.
این نویسنده پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، به نیروی دریایی امپراتوری روسیه پیوست و در بخش معماریِ دریایی به کار مشغول شد. یوگنی زامیاتین در دو سال پایانی جنگ جهانی اول به انگلستان فرستاده شد و مسئولیت طراحی و ساخت بزرگترین یخشکن روسی با نام «سنت الکساندر نوسکی» را در کارخانههای کشتیسازی شهرهای لندن و گلاسکو بر عهده گرفت.
سیر نویسندگی یوگنی زامیاتین
یوگنی زامیاتین اولین داستانهای خود را با عنوانهای «تنها (Odin)» و «خدمتکار (Devushka)» در سالهای 1908 و 1909 میلادی در مجلات ادبی شهر سنپترزبورگ به چاپ رساند. این نویسندهی ادبیات روسیه، اولین کتاب خود را با عنوان «قصهی ایالتی (Uezdnoe)» در سال 1912 منتشر کرد.
او در این کتاب که با تحسین بعضی از نویسندگان برجستهی آن زمان مانند ماکسیم گورکی مواجه شد، زندگی مردم روسیه را با زبان و لحنی طنزآمیز روایت میکند. زامیاتین یک سال بعد دومین کتاب خود را با نام «در پایان جهان (Na Kulichkah)» به چاپ رساند؛ هرچند این رمان به دلیل انتقادهای طنزآمیز این نویسنده نسبت به ارتش روسیه، کمی بعد از انتشار ممنوعه اعلام شد و حکومتِ وقت روسیه همهی نسخههای آن را از بین برد.
یوگنی زامیاتین در سالهای ابتداییِ قرن بیستم، جزو انقلابیها به شمار میرفت و به همین دلیل، تا زمانی که نیکلای دوم بر سر کار بود، آثار او اجازهی چاپ نداشتند؛ اما بلافاصله بعد از انقلاب کمونیستیِ مردم روسیه در سال 1917، کتاب «در پایان جهان» تجدید چاپ شد و مورد توجه قرار گرفت.
این نویسنده در سالهای ابتداییِ انقلاب اکتبر، با نویسندههای مطرح روسیه در آن زمان، مانند ماکسیم گورکی، الکساندر بلاک و نیکولای گومیلوف در پروژهای با عنوان «ادبیات جهان» همکاری نموده و آثاری از نویسندههای بزرگ دنیا مانند جک لندن و اُ.هنری را ترجمه و ویرایش کرد.
یوگنی زامیاتین فردی آزادیخواه بود و تصور میکرد با وقوع انقلابِ اکتبر، ارزشهای انسانی بر صدر مینشیند، اما وقتی با ارعاب و ترور روشنفکران و زندگی زیر سایهی ترس در حکومت جدید مواجه شد، ساکت ننشست و به انتقاد علنی از سیاستهای فرهنگی و اجتماعی دولت اتحاد جماهیر شوروی پرداخت.
زامیاتین با هدف نقد حکومت، کتاب مشهور «ما» را سه سال بعد از انقلاب نوشت؛ اما چون امیدی به انتشار این رمان علمی – تخیلی در روسیه نداشت، آن را برای انتشار به کشور آلمان فرستاد. چهار سال بعد، کتاب «ما» برای اولینبار به زبان انگلیسی و در ایالات متحدهی آمریکا منتشر شد، اما تا زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1988، اجازهی انتشار در روسیه را پیدا نکرد.
یوگنی زامیاتین بعد از انتشار رمان سیاسی «ما»، نهتنها در کشور روسیه تحت فشار قرار گرفت، بلکه در خارج از کشور نیز از سوی نویسندگان هوادار اتحاد جماهیر شوروی طرد شده و انتشار نوشتهها و نمایشنامههایش از سوی آنها تحریم شد.
این اتفاق او را از نظر مالی و روانی در تنگنایی سخت قرار داد و باعث افسردگیاش شد. این نویسنده حدود یک دهه در انزوای حاصل از فشارهای حکومت و طرد روشنفکرانِ کمونیست زندگی کرد، تا آنکه با وساطت ماکسیم گورکی، ژوزف استالین (رهبر شوروی از سال 1922 تا 1953) به زامیاتین اجازهی خروج از کشور داد. او نیز بلافاصله به همراه همسرش، لیودمیلا اوسووا به پاریس رفت و در آنجا اقامت گزید.
یوگنی زامیاتین بعد از مهاجرت به فرانسه، تلاش کرد بار دیگر نوشتن را از سر بگیرد و یک فیلمنامه بر اساس کتاب مشهور «آناکارنینا» اثر جاودانهی لئو تولستوی، و همچنین یک نمایشنامه به نام «مصوبهی خدا (Bich Bozhy)» نوشت؛ اما انزوای دهساله در شوروی چنان آثار ناخوشایندی بر این نویسنده گذاشته بود که حتی خروج از روسیه و اقامت در فرانسه نیز باعث بهبود حالش نشد.
سرانجام یوگنی زامیاتین در روز 10 مارس 1937 و در سن پنجاهوسهسالگی، بر اثر سکتهی قلبی درگذشت و در گورستان مشهور تیاس، در شهر پاریس به خاک سپرده شد. نیمقرن بعد از مرگ این نویسنده، اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و جهان با او و آثارش بیشتر آشنا شد.
بهترین کتابهای یوگنی زامیاتین
بهترین و شناختهشدهترین اثر یوگنی زامیاتین کتاب ما (به روسی: MY، به انگلیسی: We) نام دارد؛ اثری که تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اجازهی چاپ در روسیه را پیدا نکرد و انتشارش به زبان انگلیسی نیز باعث واردآمدن فشارهای شدید اجتماعی از سوی حامیان جهانیِ حزب کمونیست بر این نویسنده شد.
زامیاتین در این رمانِ پادآرمانشهری، آیندهای هولناک را به تصویر میکشد که در آن هیچ انسانی دارای هویت فردی نیست. ماجراهای این داستان فانتزی و علمی – تخیلی، در هزار سال بعد اتفاق میافتد؛ در جامعهای استبدادی به نام دولت واحد که بهوسیلهی تکنولوژی، همهی افرادِ آن سرکوب شده و منکوب و مقهورِ دولت هستند.
سبک نگارش و دیدگاههای یوگنی زامیاتین
یوگنی زامیاتین نویسندهای آزاداندیش، لیبرالمسلک و برابریطلب بود و در داستانهایش علاقهی خود به آزادیِ مطلق انسان را به تصویر میکشید. او معتقد بود که هر فردی در جامعه، دارای هویت و شخصیتی محترم است و باید اجازهی آفرینش، اشتباه و عشقورزیدن داشته باشد. همین آزاداندیشی، او را به نویسندهای نامطلوب در هر دو دورهی روسیهی تزاری و اتحاد جماهیر شوروی تبدیل کرد و زامیاتین را در زمرهی روشنفکرهایی قرار داد که مغضوب نیکلای دوم و استالین بودند.
اقتباس سینمایی از آثار یوگنی زامیاتین
وویچیخ یاسنی (Vojtěch Jasný) کارگردان اهل کشور چک، در سال 1982 فیلمی تلویزیونی به نام «Wir» را با اقتباس از کتاب «ما» ساخت.
حقایقی جالب دربارهی یوگنی زامیاتین
کتابهای مشهور «1984» اثر جورج اورول و «دنیای جدید شجاع» اثر آلدوس هاکسلی، تحتتأثیر رمان «ما»، اثر یوگنی زامیاتین نوشته شدهاند.
رمان «ما» اولین کتابی است که انتشارش از سوی ادارهی سانسور دولت اتحاد جماهیر شوروی ممنوع اعلام شد.
مارگارت اتوود نویسندهی مشهور کانادایی در پیشگفتار ترجمهی انگلیسی کتاب «ما» نوشت که این رمان، طرحی کلی از حکومتهای دیکتاتوری و سیستم نظارت در نظام سرمایهداری را پیشبینی کرده است.
جملات برگزیده یوگنی زامیاتین
ادبیاتِ واقعی را مقامات سختکوش و قابلاعتماد خلق نمیکنند؛ بلکه این شوریدگان، گوشهنشینان، بدعتگذاران، رؤیاپردازان و شکاکان هستند که خالق ادبیاتاند. (مقالهی من میترسم)
فردا آتش سرد میشود، یا پسفردا، اما یکی باید امروز این را ببیند و همین امروز بهطرزی سنتشکنانه دربارهی فردا چیزی بگوید. سنتشکنان تنها علاج برای زوال ناگزیر اندیشهی انساناند. (کتاب ما)