معرفی شریدان لو فانو
پست معرفی شریدان لو فانو ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. شریدان لو فانو، نویسنده و روزنامهنگار ایرلندی است که با انتشار داستانهای ترسناک و رمانهای معمایی به شهرت رسید. او به یکی از برجستهترین نویسندگان داستانهای گوتیک تبدیل شد که نقشی اساسی در توسعهی این ژانر داشت. از میان بهترین آثار شریدان لو فانو میتوان به کتابهای «کارمیلا» و «عمو سایلس» اشاره کرد.
زندگینامه شریدان لو فانو
شریدان لو فانو (Sheridan Le Fanu) با نام کامل جوزف توماس شریدان لو فانو، بیستوهشتم اوت سال 1814 در دوبلینِ ایرلند زاده شد. خانوادهی شریدان لو فانو اهل فرهنگ و ادب بودند و به فرقهی اوگنو گرایش داشتند. او یک خواهر بزرگتر بهنام کاترین فرانسیس و یک برادر کوچکتر بهنام ویلیام ریچارد داشت. مادرش لوکرتیا دوبین، نویسنده بود و مادربزرگ و عمویش نیز از نمایشنامهنویسان ایرلندی بهشمار میرفتند.
خانوادهی لو فانو، یک سال بعد از تولد شریدان به مدرسهی نظامی سلطنتی هیبرنیان در پارک فونیکس نقل مکان کردند تا پدر او، توماس فیلیپ لو فانو، در آنجا بهعنوان روحانی کلیسا مشغول به کار شود. پارک فونیکس، روستای مجاورش و کلیسای محلی آن منطقه، از جمله مکانهایی هستند که در آثار شریدان له فانیو بازتاب بسیاری پیدا کردهاند.
از آنجا که منطقهی زندگی خانوادهی لو فانو تحت تأثیر جنگ عشریه قرار گرفته بود، آنها به ناچار در سال 1832 راهی دوبلین شدند و پدر خانواده در این شهر به کار در یک کمیسیون دولتی مشغول شد. اما مشکلات مالی بهمرور سربرآوردند و مخارج و بدهیها رو به فزونی گذاشتند؛ تاجاییکه پدر شریدان لو فانو پس از مرگ هیچ ارثیهای بهجز بدهی برای فرزندانش بهجا نگذاشت و بازماندگان او مجبور شدند کتابخانهاش را بفروشند تا از پسِ پرداخت بخشی از بدهیها برآیند.
در سال 1832 شریدان لو فانو با ورود به کالج ترینیتی، به تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت؛ اما پس از فارغالتحصیلی با وجود دریافت پیشنهاد کار برای وکالت، به روزنامهنگاری روی آورد. او در اواخر دههی 1930 همزمان با شروع همکاریاش با مجلهی دانشگاه دوبلین، اولین اثرش را در ژانر داستان ارواح منتشر کرد.
شریدان لو فانو در هجدهم دسامبر سال 1844 با سوزانا بنت، دختر یکی از وکلای برجستهی دوبلین، ازدواج کرد. سه فرزند با نامهای اما، توماس و جورج حاصل این ازدواج بودند. در دههی 1950، زندگی شخصی شریدان لو فانو دچار فرازونشیبهایی شد؛ همسرش به بیماری اعصاب مبتلا شده و خودش نیز در یک بحران اعتقادی گرفتار شد. تا اینکه در آوریل سال 1958، همسر بیمار خود را پس از یک حملهی هیستریک از دست داد. خاطرات شریدان له فانیو از آن دوران، نشان از اندوه و احساس گناه فراوانش دارد.
این احساسات موجب شد که او تا زمان مرگ مادرش در سال 1861، داستانی ننویسد. شریدان لو فانو در نهایت پس از انتشار داستانهای کوتاه و رمانهای متعدد، روز هفتم فوریهی سال 1873، در سن پنجاهوهشتسالگی در زادگاهش دوبلین، بر اثر سکتهی قلبی (و بر طبق برخی منابع بر اثر برونشیت) جان خود را از دست داد.
سیر نویسندگی و روزنامهنگاری شریدان لو فانو
شریدان لو فانو، از بزرگترین نویسندگان ژانر وحشت، در سال 1838 همکاری با مجلهی دانشگاه دوبلین را در قالب نوشتن داستانهایی برای آن آغاز کرد. «شبح و استخوانساز (The Ghost and the Bone-Setter)»، اولین اثر شریدان لو فانو در ژانر داستان ارواح بود که در همان دوران خلق شد. شریدان لو فانو از سال 1840 چندین روزنامه ازجمله Dublin Evening Mail و Warder را نیز راهاندازی کرد.
او در سال 1861 پس از یک وقفهی طولانی در نوشتن، مالک و سردبیر مجلهی دانشگاه دوبلین شد و در همان دوران، داستانهای «خانهی کنار قبرستان» و «دست وایلدر (Wylder’s Hand)» را منتشر کرد. پس از آن در سال 1864 کتاب «عمو سایلس» را به انتشار رساند.
داستان کوتاه «شالکن نقاش (Schalken the Painter)»، رمان خونآشامی «کارمیلا» نوشتهی سال 1871 و مجموعه داستان «در یک شیشهی تاریک (In a Glass Darkly)» در سال 1872 نیز ازجمله بهترین آثار شریدان لو فانو هستند و همچنان بهعنوان قدرتمندترین داستانهای این ژانر باقی ماندهاند. علاوهبر اینها، «مقالات پرسل (The Purcell Papers)» که شریدان لو فانو آنها را در دوران دانشجویی خود نوشته بود و شامل دوازده داستان کوتاه دربارهی یک کشیک کاتولیک بهنام پدر پرسل بودند نیز در سال 1880، پس از مرگ لو فانو در سه مجلد گردآوری شدند.
جایگاه شریدان لو فانو پس از مرگ
شهرت شریدان لو فانو پس از مرگ، کمرنگ و کمرنگتر شد. در دههی 1980 پسر کوچکش تعدادی از کتابهای شریدان لو فانو را در لندن به چاپ رساند، اما شکوفایی مجدد این نویسندهی ایرلندی با تلاش ام. آر. جیمز اتفاق افتاد. جیمز که یکی از نویسندگان مشهور بریتانیایی در ژانر داستان ارواح بود، تعدادی از داستانهای شریدان لو فانو را که در مجلههای مختلف به چاپ رسیده بود، جمعآوری و منتشر کرد.
پس از آن علاقهمندان به داستانهای ارواح و ادبیات گوتیک به سمت آثار این نویسنده جذب شدند. الیزابت بوون یکی دیگر از نویسندگانی بود که تحت تأثیر شریدان لو فانو مینوشت و به بیشتر شناخته شدن او نیز کمک بسیاری کرد.
بهترین کتابهای شریدان لو فانو
کتاب کارمیلا (Carmilla): شریدان لو فانو در این اثر کلاسیک گوتیک، سنتشکنی میکند و برای اولین بار یک خونآشام زن را بهتصویر میکشد. کارمیلا زنیست که در پسِ ظاهر جذاب و رفتار دوستانهاش، یک خونآشام بالفطره است که قربانیانش را به طرز وحشتناکی از پا درمیآورد.
کتاب عمو سایلس (Uncle Silas): این اثر که همچنان یکی از شناختهشدهترین کتابهای شریدان له فانیو در دنیا محسوب میشود، رمانی معمایی است که به سبک گوتیک ویکتوریایی به نگارش درآمده. ماد، دختر نوجوان خانوادهی ثروتمند روتین، از طریق پدر و دخترعمویش متوجه میشود که عمویی بهنام سایلس روتین دارد. این مرد مرموز در یکی از اتاقهای عمارت محل سکونتشان زندگی میکند. اتاقی که تابهحال کسی موفق نشده به درون آن نفوذ کند.
کتاب خانهی کنار قبرستان (The House by the Churchyard): شریدان لو فانو در این رمان معمایی – تاریخی، داستان ترسناک و هیجانانگیزی را روایت میکند که ماجرای آن در دهکدهای واقع در حومهی شهر دوبلین اتفاق میافتد. این ماجرا با یک تشییع جنازهی خوفناک و بیرون افتادن اتفاقی یک جمجمه از قبر شروع میشود و با کشف چندین قتل ادامه مییابد.
سبک نگارش و دیدگاههای شریدان لو فانو
شریدان له فانیو از نویسندگان برجستهی داستانهای ارواح و رمانهای ترسناک ویکتوریایی است. داستانهای گوتیک او در زمان انتشار بسیار مورد توجه قرار گرفتند و در قرن بیستم، بیش از پیش سروصدا کردند. شریدان لو فانو بر نویسندگان ژانر وحشتی که پس از او وارد جهان ادبیات شدند، تأثیر زیادی گذاشت. در این بین، رمان کارمیلا از منابع مهم کتاب «دراکولا» اثر برام استوکر محسوب میشود.
منتقدان مختلفی به جایگاه مهم این رمان در تغییر تصویر خونآشامها در ادبیات داستانی مدرن اشاره کردهاند. علاوه بر این، تأثیر کتابهای شریدان لو فانو بر نویسندگان مختلفی همچون ام. آر. جیمز را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
با وجود اینکه تاکنون پیچیدگیها و جزئیات موجود در آثار این نویسندهی ایرلندی بسیار مورد بررسی قرار گرفتهاند، اما همچنان نمیتوان این آثار را با دستهبندیهای ساده و بهراحتی، تجزیهوتحلیل کرد. بااینحال آثار جوزف شریدن لفنیو چند ویژگی شاخص دارند که مهمترینشان بازنمایی فضایی آنهاست که دقیقاً در مرز میان شرایط روانی و ماوراءطبیعه قرار میگیرد. درواقع در بسیاری از داستانهای او، وقایع و شخصیتها را بهراحتی نمیتوان به مفاهیم فراطبیعی نسبت داد.
برای مثال در داستان «یک فنجان چای سبز»، از مجموعه داستان در یک شیشهی تاریک، بهطور قطع مشخص نیست که مشاهدهی میمون در اثر مشکلات روانی شخصیت داستان است یا بهدلیل عوارض ناشی از مصرف نوشیدنی موردعلاقهاش و یا اینکه واقعاً نویسنده قصد بهتصویر کشیدن وقایع فراطبیعی را داشته است. در هر حال بسیاری از منتقدین عقیده دارند که وجود عناصر فراطبیعی در داستانهای لو فانو، درواقع یک زبان رمزی برای اشاره به استعمار، روابط میان انگلستان و ایرلند، بیعدالتیهای قوانین ارث و معضلات جامعه محسوب میشود.
بهصورت کلی شریدان لو فانو را میتوان استاد خلق داستانهای عجیبوغریب با رگههایی از مفاهیم روانشناسانه دانست. علاوه بر این، در داستانهای این نویسنده، شاهد عناصر ابداعی و جدیدی هستیم که امروزه بهعنوان مشخصههای سبک گوتیک شناخته میشوند. به عبارتی میتوان شریدان لو فانو را از بنیانگذاران سبک گوتیک و عناصر مختلف آن دانست.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از آثار شریدان لو فانو
تاکنون رمان کارمیلا دستمایهی ساخت فیلمهای سینمایی متعددی قرار گرفته است:
فیلم دانمارکی خونآشام (Vampyr) محصول سال 1932، به کارگردانی کارل تئودور دریر (Carl Theodor Dreyer)
فیلم عاشقان خونآشام (The Vampire Lovers) محصول سال 1970، به کارگردانی روی وارد بیکر (Roy Ward Baker)
فیلم خون و گلهای سرخ (Blood and Roses) محصول سال 1960، ساختهی راجر ودایم (Roger Vadim)
انیمیشن بتمن در مقابل دراکولا (The Batman vs. Dracula) محصول سال 2005
فیلم کارمیلا (The Carmilla Movie) محصول سال 2017، به کارگردانی اسپنسر میبی (Spencer Maybee)
فیلم کارمیلا (Carmilla) محصول سال 2019، به کارگردانی امیلی هریس (Emily Harris)
علاهبر اینها رمان عمو سایلس هم منبع اقتباس فیلمهای سینمایی دیگری بوده است:
فیلم عمو سایلس (Uncle Silas) محصول سال 1947، به کارگردانی چارلز فرانک (Charles Frank)
فیلم فرشتهی تاریکی (The Dark Angel) محصول سال 1987، به کارگردانی پیتر هاموند (Peter Hammond)