توضیحات
کتاب تکثیر تاسف انگیز پدر بزرگ نادر ابراهیمی PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب « تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ» نوشته نادر ابراهیمی است. قهرمان این رمان پدربزرگ است که قربانی یک اشتباه است. اشتباه دوستانی مصلحت اندیش که فقط خیر او را می خواهند.
اما این خیر خواهی، در عصر رایانه ها و لبیزر ها و انرژی خورشیدی و اعضای مصنوعی و مهندسی ژنتیک به بهای گران تمام می شود، به از دست دادن پدربزرگ، با آن سبیل های سفیدش، حکایت نگاهش، با لبخند ها، خشم ها و مهربانی هایش، با فردیتش.
فاجعه از اعتنا نکردن به حرف خود پدربزرگ آغاز می شود. که مرتب می گفت: شما به چه حقی فکر می کنید که مصلحت مرا بهتر از خودم می دانید؟ چرا خود را مجاز می دانید به جای دیگران درباره ی منافعشان تصمیم بگیرید؟
برشی از کتاب تکثیر تاسف انگیز پدر بزرگ:
ما، هردو، پدربزرگ را خیلی دوستداشتیم، و هنوز هم، شاید، داشتهباشیم. صرفنظر از اینکه بورخِس، گاهی، بهجای «پدربزرگ»، «نَوهی خوبِ ما» را بهکار میبَرَد، و من نمیفهمم چگونه ممکن است یک نفر، بهتنهایی، نَوهی دو برادر باشد.
تابهحال هم فرصتنکردهام در این باره، جدّاً از او سوآل کنم، و شاید هم قدری خجالت میکشم. اگر میگویم «ما، هردو، پدربزرگ را خیلی دوستداشتیم» و روی «هردو» تأکید میکنم، صرفاً بهخاطرِ این است که روشنشود هرگز پای هاکْسلی در میان نبودهاست.
ادّعاهای او در باب علاقهی بیحسابش به پدربزرگ، و مصاحبههایش در این زمینه که همیشه در اندیشهی سلامتِ پدربزرگ بوده و هرچه میتوانسته کرده تا پدربزرگ گرفتارِ آن تکثیر تأسّفانگیز نشود، و راههایی که پیشنهاد میکرده خیلی انسانیتر از راههای من و بورخِس بوده، تماماً دروغِ محض است.
اینکه هاکْسلی در آخرین مصاحبهاش گفته: امروز دیگر، این اعتقادِ قطعی من است که علم میتواند آیندهی انسان را به گَند نکشد، و آنچه در «عِلم، خالقِ مرگِ مُفاجات» گفتهام را نباید حرفِ آخِر تلقّیکرد.
بهنظر من، و چهبسا برادرِ نازنینِ من، بورخِس، یک عوامفریبی و کلاهبرداری شبهعلمیست نه چیزی بیشتر، و هیچ هدفی در خود ندارد جُز اینکه اسمِ هاکسلی را، به هر قیمت، کنارِ نامِ من و بورخِس قراربدهد.
اینکه هاکسلی، باز هم، گفتهاست که دست از نظریهی «خیکچههای پرورشِ انسانِ سِتَروَن» برداشته و زایمانِ بدوندرد امّا طبیعی را امری کاملاً ممکن و منطقی دانسته.
به نظر من، و چهبسا بورخِس، آخرین دستوپازدنهای یک نویسندهی غیرعلمیاندیش است که بیش از پنجاه سال خود را «ناظری غمخوار بر حرکتِ غمانگیزِ علم» قلمدادکرده، و حال متوجّهشده که علم، تنها و تنها، خیکچههای پرورشِ انسانِ سِتَرون نیست.
شاید که اصولاً این خیکچهها جایی در رَوَندِ گسترشِ «علمِ زیست» و «حضورِ مُتعادلِ جمعیت در کرهی زمین» نداشتهباشد.
آشنایی با نادر ابراهیمی :
نادر ابراهیمی در 14 فروردین 1315 در تهران به دنیا آمد. او یک داستاننویس معاصر ایرانی است که علاوهبر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینهٔ فیلمسازی، ترانهسرایی، ترجمه و روزنامهنگاری نیز فعالیت کرده است.
او همراه با بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان از هنرمندانی به حساب میآید که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده است. نادر ابراهیمی که نویسندگی را از نوجوانی شروع کرده بود، در 27 سالگی اولین کتابش را در نشر روزبهان منتشر کرد.
تا سال 1380 علاوهبر صدها مقالهٔ تحقیقی و نقد، بیش از 100 کتاب از او چاپ و منتشر شد. در سال 1342 اولین کتاب خود را با نام «خانهای برای شب» به چاپ رساند، اما سال 1342 آغاز تازهای برای او در زمینهٔ فعالیتهای سیاسی بود.
همزمان با تبعید روحالله خمینی، فعالیتهای سیاسی علیه نظام پهلوی شدت گرفت و وجود یک رهبر سیاسی برای این اعتراضات شور و اشتیاق تازهای به جریانات سیاسی در ایران داده بود.
نادر ابراهیمی نیز در نوشتن بیانیه و اعلامیههایی علیه نظام وقت دست داشت و بسیار از اعلامیهها به قلم او منتشر شد. دو اثر از او به نامهای «دشنام» و «آسمان در تسخیر کلاغها» حاوی دو داستان مشهور است که درونمایهٔ آنها سیاسی و مبارزه با نظام پهلوی است.
بهگفتهٔ او این دو داستان پایهٔ ادبیاتی ضد سلطنتی با بیانی نمادین شد. ابراهیمی پس از موفقیت در آثار قبل، کتاب «مصابا و رؤیای گاجرات» را به چاپ رساند که در آن بهنوعی مخالفتش را با بهظاهرْ روشنفکران بیان کرد.
ابراهیمی در آن سالها کتابهای متعددی از جمله «بار دیگر شهری که دوست میداشتم»، «افسانههای باران»، «مکانهای عمومی»، «آرش در قلمرو تردید» و… را منتشر کرد.
📙💌فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب آخرین تابستان کلینگزور هرمان هسه PDF
⭐⭐⭐⭐⭐
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.