توضیحات
کتاب سیاحت غرب آقا نجفی قوچانی PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب سیاحت غرب یا سرنوشت ارواح پس از مرگ اثری است از آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی. این کتاب داستان آخرت و عالم برزخ را در قالب داستانی بر اساس دیدگاه اسلام دربارهی مرگ روایت میکند. آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی داستان را بر اساس احادیث رسیده از ائمهی شیعه دربارهی برزخ شکل داده است. این کتاب بارها توسط ناشران مختلف منتشر شده و در سال 1382 نیز فیلمی بر اساس آن ساخته شده است.
معرفی کتاب سیاحت غرب آقا نجفی قوچانی
در کتاب سیاحت غرب اثر آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی ، عالم برزخ پس از مرگ و حوادثی که در آن برای انسان اتفاق میافتد از منظر اسلام مورد بحث قرار گرفته است. کتاب سیاحت غرب را برخی از علما از جمله شهید مرتضی مطهری و سید عبدالله فاطمینیا ، سفر معنوی آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی عنوان کردهاند. آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی نیز این کتاب را گزارشهای برزخی خود معرفی کرده و داستان کتاب را نیز در قالب اول شخص روایت کرده است. نثر کتاب سیاحت غرب مربوط به اوایل قرن چهاردهم هجری است و در آن از تعابیر دینی عربی و اسلامی استفاده شده است. اگرچه خود این کتاب به زبان فارسی است، با این حال آیات و روایات داخل متن آن ترجمه نشده و به زبان عربی باقی مانده است.
روایت کتاب سیاحت غرب با جملهی «و من مردهام» آغاز میشود و با ذکر این جمله ، مخاطب را به سادگی در دنیای دیگری قرار میدهد. این جمله یکی از بهیادماندنیترین ، کلیترین و پرطرفدارترین نمونههای شروع طرح (گشایش) یک کتاب است. کل داستان کتاب نیز بر اساس این جمله در آخرت و جهان برزخ روایت شده است.
کتاب سیاحت غرب حدود بیش از 50 سال پیش توسط رمضانعلی شاکری قوچانی ، مدیر وقت کتابخانهی آستان قدس رضوی ، بر اساس نسخههای خطی قدیمی آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی بازنویسی شده است. سیاحت غرب در ابتدا در سال 1312 نوشته شد و اولین بار در سال 1349 در ایران به طور گسترده به انتشار رسید. این کتاب بلافاصله مورد استقبال مردم قرار گرفت و در نتیجه در سال 1351 مجددا چاپ شد.
این کتاب از زمان انتشار بسیار محبوب بوده و ناشران مختلفی برای انتشار این کتاب تلاش کردهاند. این کتاب به دلیل محبوب بودن ، به زبانهایی از جمله عربی ، فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده است.
معرفی آقا نجفی قوچانی
سید محمدحسن حسینی قوچانی ، معروف به آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی ، از علما و فقهای اسلامی قرن چهاردهم هجری قمری بود. وی از شاگردان محمد کاظم خراسانی بود و در 30 سالگی به درجهی اجتهاد رسید. از جمله آثار مشهور آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی میتوان به کتابهای سیاحت غرب و سیاحت شرق اشاره کرد.
آیتالله شیخ حسن نجفی قوچانی در سال 1256 شمسی در خسرویهی خراسان شمالی چشم به جهان گشود. سید محمد ، پدر او ، کشاورز بود و تحصیلات مقدماتی داشت و در عین حال ، علاقهی زیادی به تربیت فرزندان خود داشت. او آقا نجفی قوچانی را در سنین کودکی برای تدریس به مدرسهی محلی روستای خسرویه فرستاد ، بنابراین آقا نجفی قوچانی پیش از هفت سالگی تمام قرآن را آموخته بود. او طی مدت کوتاهی دروس معمول فارسی ، عربی و مقدمات آن زمان را در مدرسهی روستا به پایان رساند. او همچنین دروسی مانند ادبیات ، هندسه و حساب را در آنجا آموخت. در 13 سالگی ، پدر آقا نجفی قوچانی او را برای ادامهی تحصیل به قوچان فرستاد.
پس از سه سال تحصیل در قوچان ، آقا نجفی قوچانی به مشهد رفت و در آنجا به تحصیل علوم و ادبیات حوزوی پرداخت. او در 19 سالگی به اصفهان رفت و در آنجا فلسفه را نزد ملا محمد کاشانی ، فقه اسلامی را نزد عبدالکریم قاضی و حکمت را نزد جهانگیرخان قشقایی فرا گرفت.
آقا نجفی قوچانی در 23 سالگی به نجف رفت و در آنجا تحصیل در سطوح تخصصی علوم حوزوی را ابتدا نزد محمد کاظم خراسانی آغاز کرد و فتح الله قروی اصفهانی و محمدباقر استهباناتی نیز از اساتید او بودند. او سرانجام سطوح تخصصی علوم حوزوی را به پایان رساند و در 30 سالگی به درجهی اجتهاد رسید.
در سال 1298 و پس از 20 سال ، آقا نجفی قوچانی به دلیل فوت پدرش از نجف به ایران بازگشت. او ابتدا برای زیارت حرم امام رضا به مشهد رفت و پس از توقفی کوتاه در این شهر ، به درخواست مردم قوچان وارد این شهر شد و تا پایان عمر در آنجا ماند. او بیش از 25 سال از عمر خود را به عنوان فقیه و ولی دینی در قوچان گذراند و به عنوان مدیر و مدرس در حوزهی علمیه قوچان فعالیت کرد.
سرانجام آقا نجفی قوچانی در 30 فروردین 1343 در قوچان درگذشت و در منزلی که تحصیل میکرد ، به خاک سپرده شد.
برشی از کتاب سیاحت غرب آقا نجفی قوچانی
هادی رفت و من به انتظار نشستم. جایم خوب بود؛ اتاقی با فرشهای رنگارنگ و نقشهای زیبا. منتظر ماندم تا شب جمعه رسید؛ امّا خبری نیامد. من به سفارشِ هادی ، به صورت پرندهای به منزلم رفتم و روی شاخهٔ درختی نشستم. به کردار و گفتار زن ، فرزندان و خویشان و آشنایان توجّه میکردم. همه جمع شده بودند و به قول خودشان برای من خیرات میکردند.
آش و پلو پخته و مجلس روضهخوانی راه انداخته و فاتحه میخواندند. هیچکدام از کارهایشان به حال من سود نداشت ، چون روح اعمال و نیّت اصلیشان آبرومندی خودشان بود ، و از این رو حتّی یک فقیر گرسنه را نیز به سر سفرهٔ خود دعوت نکرده بودند. نیّت همهٔ دعوتشدگان نیز تنها خوردن غذا بود؛ یا آمده بودند تا فردا کسی به آنها نگوید چرا به مجلس ما نیامده بودید.
آمدن یکایک آنها برای انگیزههای شخصی بود. گریهٔ آنها دروغین بود و برای آمرزش من یا برای حسین بن علی (ع) گریه نمیکردند. اگر در پذیرایی آنها کوتاهی میشد ، به مرده و زنده ناسزا میگفتند. اگر اهل خانه و خویشان هم گریهای داشتند و اندوهگین بودند ، فقط برای خودشان بود؛ که چرا بیسرپرست و بیپرستار ماندهاند و بعد از این ، چه کسی برای آنها ، زندگانی را سامان میبخشد.
چنان در دنیای خود غرق بودند که نه یادی از من میکردند و نه یادی از مردن و آخرتِ خودشان؛ گویا در مردنِ من اَلعَیاذُ بِاللّه خدا بر آنها ظلمی نموده که این همه چون و چرا میکردند.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب زندگی خود را پیش از صبحانه تغییر دهید منصور بیگدلی PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.