توضیحات
کتاب رستاخیز لئو تولستوی PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، آیا میدانید که نویسنده بزرگ روسی لئو تولستوی آخرین رمان خود کتاب رستاخیز را با الهام از زندگی شخصی خود نوشته است؟ روایتی از ستم، فراموشی، بیداری و عذاب وجدان. تولستوی از ماجرای جوانی میگوید که به سبب ظلمی که در حق دختری کرده، در دادگاه وجدانش محاکمه میشود.
معرفی کتاب رستاخیز لئو تولستوی :
ماجرای این کتاب درباره پسری جوان با نام دمیتری نخلیودوف است. پسری آرام، مهربان، سرزنده، پاک و بیآلایش. او مدتی مهمان خانه بزرگ و اشرافی عمههایش میشود و در همین دوران به دختر خدمتکاری با نام کاتیوشا دل میبندد.
آن دو گاهی به دور از چشم عمهها با یکدیگر صحبت میکردند و اوقات خوشی را داشتند. اما بالاخره وقت رفتن دمیتری فرا رسیده بود. او در حالی که به کاتیوشا قول دیدار دوبارهشان را داد، با او خداحافظی کرد.
سه سال گذشت و حالا نخلیودوف افسر شده است. او پس از این دوران دیگر هیچ شباهتی به پسری که بوده ندارد و حالا بسیار مغرور و هوس باز شده است. او به اصرار عمهها دوباره سری به آنها میزند و تصمیم میگیرد که یک شب در کنارشان بماند.
اما به محض دیدن کاتیوشا میپذیرد که بیشتر در آنجا اقامت کند. او به یاد خاطرات دونفرهشان میافتد و تصور میکند عاشق دخترک شده است اما این حس برایش تا زمانی دوام داشت که دامن کاتیوشا را لکهدار کرد.
دمیتری با دادن دلگرمیهایی واهی به دختر، از او جدا شده و میرود. نخلیودوف اما سالها بعد که به عنوان یکی از اعضای هیئت منصفه به دادگاهی رفته است، کاتیوشا را در جایگاه متهمان میبیند که به جرم قتل دستگیر شده است.
برشی از کتاب رستاخیز لئو تولستوی :
یکى از فکرهاى باطلى که از همه شناختهتر است و کموبیش در همه کس یافت مىشود، این است که همه گمان مىکنند هر فردى داراى خصلتهایى مشخص و قطعى است: آدمهایى خوبند و آدمهایى بد، تیزهوش یا خنگ و احمق، پرشور و شوق یا بىتفاوت و بىاحساس و از این قبیل. آدمها اینگونه ساخته نشدهاند.
مىتوانیم این را دربارهى یک نفر بگوییم که خود را خوب یا بد نشان مىدهد، بیشتر وقتها باهوش است یا خنگ، پرشور و شوق یا بىتفاوت و بىاحساس و یا برعکس، اما درست نیست بگوییم یک نفر خوشنیت یا هوشمند است و دیگرى بدجنس یا خنگ. بااینهمه به این صورت دربارهشان قضاوت مىکنیم. این کار غلط است.
آدمها شبیه رودخانهها هستند: همگى از یک عنصر ساخته شدهاند، اما گاهى باریک یا پهن هستند، گلآلود یا زلال، سرد یا ولرم. آدمها هم اینگونهاند. هر کس بذر همهى ویژگىهاى انسانى را در خودش دارد و گاه این سوى سرشتش را نشان مىدهد و گاه سوى دیگر را، حتا خیلى وقتها هم ضمن حفظ سرشت واقعىاش، کاملاً متفاوت با آنچه هست بهنظر مىرسد.
در بعضى افراد این تغییرها بهخصوص بهصورت خشنى آشکار مىشود. دیمیترى جزو این گروه بود؛ تغییرها در او، برحسب علتهایى جسمى یا روحى ایجاد مىشدند. درحالحاضر در یکى از این بحرانها بهسر مىبرد.
معرفی لئو تولستوی :
لئو تولستوی (Leo Tolstoy) در خانوادهای اشرافی و بااصلونسب به دنیا آمد. او فرزند چهارم کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی و پرنسس ماریا نیکلایونا بود. تولستوی مادر خود را در دوسالگی و پدرش را زمانی که تنها نُه سال داشت، برای همیشه از دست داد.
پس از این دو فقدان، سرپرستی لئو و چهار برادر و خواهرش را مادربزرگ آنها و پس از فوت او، عمهشان برعهده گرفت. لئو تولستوی از دخترعمهی خود، تاتیانا الکساندرونا، به عنوان مهمترین فرد در دوران کودکی و نوجوانیاش یاد کرده بود.
لئو تولستوی که پیش از آغاز تحصیلات رسمی، در خانه آموزشهایی توسط معلمان خصوصی دیده بود، در دانشگاه کازان در رشتهی زبانهای شرقی نامنویسی کرد. اما خیلی زود سوابق تحصیلی ضعیفش او را مجبور ساخت که از کازان به دانشگاه حقوق که متقاضی کمتری داشت منتقل شود.
زندگی عیاشانه و تمایل به خوشگذرانیهای افراطی عواملی بودند که ادامهی تحصیل در دانشگاه حقوق را برای تولستوی ناممکن ساختند. پس از ترک تحصیل، لئو تولستوی برای مدیریت بهتر املاک و اموالش به زادگاه خود بازگشت. وی در سال 1851، به برادر بزرگترش که در ارتش بود پیوست و در همین ایام، در جنگ کریمه شرکت جست. اگرچه اندکی بعد، خدمت در نظام را برای همیشه ترک گفت.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب فیزیک جدید منیژه رهبر PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.