توضیحات
کتاب اتاق مهمان دریداسی میچل PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، در کتاب پر رمز و راز اتاقی را روایت میکند ، که ساکنان آن به طرز مشکوکی دست به خودکشی میزنند.
لیزا بانوی جوان و تنهایی که با ورودش به این اتاق مرموز در تلاش برای کشف ارتباط یادداشتهای قبل خودکشی و صاحب این خانه است. خانه همان جاییست که کابوس است.
اعلامیۀ اجارۀ اتاق اتاقی زیبا با تخت دو نفره برای اجاره به یک نفر همین امروز اتاقی زیبا از خانهای بزرگ در شمال لندن ساکنین کنونی مالکان خانه هستند. و دنبال شخصی میگردند. که خانهشان را با او شریک شوند.
داستان اتاق مهمان با چنین فضایی آغاز میشود. و در پیشگفتار به زندگی مردی که قصد خودکشی دارد. و میپردازد. سپس لیزا شخصیت اصلی داستان وارد میشود. او که قصد اقامت در این اتاق را دارد. متوجه اتفاقات عجیب خانه جک و مارتا میشود.
لیزا با پیدا کردن یادداشتهایی هولناک که دست نوشتههای مردی پیش از خودکشی در اتاقش بوده به جک مشکوک میشود. اضطراب و دلهرۀ او در سراسر داستان مشهود او با دیدن انکار وجود آن مرد به عنوان مستأجر مارتا و جک تصمیم به کشف راز بزرگی میگیرد.
برشی از کتاب اتاق مهمان دریداسی میچل :
وقتی اضطرابم کمکم از بین میرود، نگاهی به ساعتم میاندازم. چهارونیم است و هنوز باید به یک جای دیگر سر بزنم. والدینم انتظار دارند امروز عصر به خانهشان در ساری بروم.
در شرایط معمول درخواستشان را بیچونوچرا رد میکنم، اما این روزها در شرایط معمول نیستیم. اگر نروم و خودی نشان ندهم، وحشتزده میشوند و به اقوام خبر میدهند. و شاید حتی بدتر از آن، به پلیس خبر بدهند.
آخرین چیزی که در این وضعیت لازم دارم، این است که یک دسته از عزیزانم یا مأموران قانون دنبالم راه بیفتند.
ماشین را روشن میکنم و راه میافتم. جادهها شلوغ و ترافیک است، که البته این خوب است. مجبورم روی رانندگی تمرکز کنم و وقت حواسپرتی و شک کردن به خودم را ندارم.
بزرگراه ام 25را ترک میکنم، در دشت مول پیش میروم و از کنار مزرعههای سرسبز و گاوها و گوسفندهای چاق و پروارش میگذرم. از کنار روستاهای شلوغ و خانههای بزرگ و ماشینهای دو دیفرانسیل بزرگ پارکشده در مسیر جلوی خانهها.
من در همین نقطه از انگلستان بزرگ شدهام. و هیچچیز نمیتواند برایم انگلیسیتر از خانۀ والدینم باشد. در خانۀ قدیمی کشیش محله زندگی میکنند که کمی کوچکتر از خانهای است که اتاق مهمان دارد، اما درست به همان اندازه باشکوه است.
و هیچکس انگلیسیتر از والدینم نیست که جلوی در منتظرم ایستادهاند. مطمئنم قبل از آنکه به خانه برسم، من را در مسیر طولانی منتهی به خانهشان دیدهاند. بله، خانهشان چنین خانهای است.
بابا بلد است چطور کمرش را صاف نگه دارد و خوب بایستد که قد بلندش چشمها را خیره کند. با توجه به موهایش که تقریباً بهطور کامل خاکستری شده، مامان بعضیوقتها برای اذیت کردنش او را روباه نقرهای صدا میکند.
بابا قبل از بازنشسته شدن، دکتر معروفی در لندن بود که اواخر دورۀ کاریاش مطب خصوصی هم داشت. از آن آدمهایی است که این روزها دیگر نمونهشان پیدا نمیشود. آدمهای ساکت و قدرتمند. فکر میکنم واژۀ درست برای توصیفشان خویشتندار باشد.
مامان قدش کوتاهتر است و رنگ موهایش که کاملاً گوشهایش را پوشاندهاند، بیشتر سفید است تا خاکستری. گذر زمان تأثیر خودش را روی صورت او گذاشته، و بر اساس تجربه میدانم که از چینوچروک ترسی ندارد.
مامان هم از آن زنهایی است که این روزها دیگر نمونهشان پیدا نمیشود. از آن زنهایی که به موفقیتهای همسر و تنها فرزندشان بسیار افتخار میکنند، اما ترجیح میدهند آهسته و بیهیاهو برای آنها دست بزنند. و مطمئناً از آن زنهایی نیست که با مادر همسرش اشتباه گرفته شود.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب مشاوره خانواده آن جا که عقل حاکم است افشاری نیا PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.