توضیحات
کتاب جکیل و آقای هاید رابرت لویی استیونسن PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب دکتر جکیل و آقای هاید نوشته رابرت لوئیس استیونسون، کشمکش درونی بد و خوب هر انسان را به تصویر میکشد. سبک نوشتاری رمان بسیار جذاب و غنی است و به عنوان مرجعی مهم در مبحث دوگانگی شخصیت از آن یاد میشود.
معرفی کتاب دکتر جکیل و آقای هاید رابرت لویی استیونسن :
سرگذشت دکتر جکیل و آقای هاید منبع الهام قطعات تئاتر، فیلمهای سینمایی و چندین آهنگ بوده است. میگویند رابرت لوئیس استیونسون، پس از دیدن خوابی هولناک به فکر نوشتن کتاب دکتر جکیل و آقای هاید (Dr. Jekyll and Mr. Hyde) افتاد. در سرتاسر رمان با تصاویری از شهری مه آلود شخصیتهای مرموز و رخدادهای کابوس وار رو به روییم که تا پایان خواننده را رها نمیکنند.
دکتر جکیل مردی 50 ساله است با بعضی از خصوصیات موذیانه و شیطنتآمیز، که گاهی اوقات او را در جدال میان خوب و بد قرار میدهد، و او را به سمت چالش میان شخصیتهای دوگانه خود یعنی هنری جکیل و ادوارد هاید، سوق میدهد. او بخش بزرگی از زندگیاش را در تلاش برای سرکوب کردن شیطان درونش میگذارند. جکیل در طول داستان به مردی ستمگر، شیطانی و قدرتمندتر از خودش به نام آقای هاید، تبدیل میشود.
دکتر جکیل در وصیتنامهای اموالش را به شخصی به نام هاید میبخشد. وکیل اترسون، دوستش، تصادفی به رازی وحشتناک پی میبرد، هاید که چهره نفرتانگیزی دارد مرتکب جرمی شده و چک بیمحلی با امضای دکتر جکیل کشیده است. وکیل اترسون مطمئن است که هاید برای تصرف اموالش دوستش را خواهد کشت.
داستان دکتر جکیل و آقای هاید، برگرفته از یکی از رمانهای مشهور جهان است. دکتر هنری جکیل، یکی از پزشکان معروف لندن، بین دوستان فراوان و همکارانش شخصی محبوب و محترم بود. یک روز، او آقای اوترسون را که وکیل و بهترین دوستش بود فراخواند تا وصیتنامهاش را تنظیم کند. این رویداد به ظاهر غیر مهم و اداری، بیش از آنچه به نظر میرسید اهمیت داشت. این اتفاق شروع یکی از عجیبترین داستانهایی شد که تا کنون شنیدهاید. نوع نگاه استیونسون به این تقابل، متفاوت و خاص است.
برشی از کتاب دکتر جکیل و آقای هاید میخوانید:
از تختم بیرون پریدم و به سوى آینه رفتم. با دیدن آن شکل و شمایل خون در رگهایم منجمد شد. وقتی به رختخواب رفتم هنرى جکیل بودم ولى به شکل ادوارد هاید از خواب بیدار شده بودم! میبایست فکرى به حال خودم میکردم. صبح شده بود. خدمتکارها بیدار شده بودند. تمام داروها در آزمایشگاه بودند. و برای رسیدن به آزمایشگاه باید از دو ردیف پلکان پایین مىرفتم و از راهروِ پشتى وارد حیاط مىشدم.
شاید مىتوانستم صورتم را بپوشانم ولى در مورد اندامم چه میکردم؟ اما بلافاصله خیالم راحت شد، چون یادم آمد که خدمتکارها به رفتوآمد هاید عادت کردهاند. لباسهایى را که به اندازۀ ادوارد هاید نزدیک بود تنم کردم و در خانه به راه افتادم. یکی از خدمتکاران با دیدن آقاى هاید در آن ساعتِ صبح و با آن لباسها چشمهایش گرد شده بود. ده دقیقه بعد دکتر جکیل سر میز غذاخوری نشسته بود و وانمود مىکرد که با اشتها در حال خوردن صبحانه است!
باید اعتراف کنم که این واقعه مرا خیلی ترساند و باعث شد که جدىتر به عواقب، مشکلات و نتایج احتمالى وجود دوگانهام فکر کنم.
در چند ماه گذشته نیمۀ پنهان شخصیتم را که قدرت ظاهر کردنش را داشتم بسیار مورد استفاده قرار داده بودم. اکنون به نظرم مىرسید که قامت ادواد هاید رشد کرده و قوىتر شده است.
در آن زمان بود که خطر را احساس کردم: اگر ادوارد هاید را بیش از حد آزاد مىگذاشتم تعادل شخصیتم برهم مىخورد و او به شخصیت غالب تبدیل مىشد. دارو همیشه یکسان نبود. یک بار دارو کاملا بىتأثیر بود. از آن زمان به بعد مجبور شده بودم مقدار آن را دو برابر کنم و چندین بار، با پذیرفتن خطر مرگ، میزان آن را سه برابر کردم.
معرفی رابرت لویی استیونسن :
رابرت لویی استیونسن (Robert Louis Stevenson)، با نام کامل رابرت لوئیس بالفور استیونسن، 13 نوامبر 1850 در ادینبورگ اسکاتلند به دنیا آمد. او بدن ضعیفی داشت و مرتب بیمار میشد. خواندن و نوشتن را دیر شروع کرد و به دلیل بیماریاش گاه به گاه از مدرسه غیبت میکرد.
وقتی هجدهساله شد تصمیم گرفت تا نامش را از Lewis به Louis تغییر دهد و کمی بعد هم بالفور را از اسمش کنار گذاشت. رابرت لویی استیونسن همچنین کمکم عقاید مذهبیاش را رها کرد. علت این امر شاید این باشد که پرستار دوران کودکیاش همیشه با داستانهای مذهبی و باورهای عامیانه او را ترسانده بود.
رابرت لویی استیونسن در دانشگاه در رشتهی مهندسی تحصیل کرد و پدرش را هم در پروژهها همراهی میکرد. اما بعداً نارضایتی خودش را از درسی که خوانده بود اعلام کرد و در نهایت در توافق با خانواده تصمیم گرفت حقوق بخواند.
رابرت لویی استیونسن در دورانی که به وکالت مشغول بود، مقالات و داستانهایی در روزنامهها منتشر میکرد و با محافل ادبی لندن در ارتباط بود. رابرت لوئیس استیونسون در سال 1876 با فانی وندی گریفت آشنا شد. آنها عاشق یکدیگر شدند و استیونسن برای دیدن او از اروپا به آمریکا رفت. از دل این سفر طولانی دو کتاب به نامهای «سفر با خر» و «مهاجر آماتور» بیرون آمد.
هرچند رابرت لویی استیونسن تجربهی جالبی به دست آورده بود، سلامتش بهشدت به خطر افتاده بود و تجربهای نزدیک به مرگ داشت. رابرت لویی استیونسن بعد از بهبودی، مسیرش را ادامه داد، دوباره بیمار شد و در نهایت موفق شد تا به معشوقش برسد. او و فانی در سال 1880 ازدواج کردند.
رابرت لویی استیونسن در 3 دسامبر 1894 بر اثر خونریزی مغزی درگذشت. او را در نقطهای از کوه وایا در ساموا دفن کردند و شعری از خودش را بر روی سنگ قبرش حک کردند.
بهترین کتابهای رابرت لویی استیونسن :
- کتاب دکتر جکیل و آقای هاید (Strange Case of Dr Jekyll and Mr Hyde): در سال 1886 منتشر شد. دکتر جکیل که در تلاش است شخصیتی مثبت داشته باشد، دست به کاری میزند که بخشهای تاریک و روشن شخصیتش را از هم جدا کند، اما نتیجه غافلگیرکننده است.
- کتاب جزیرهی گنج (Treasure Island): در سال 1883 چاپ شد. این کتاب ماجرای پسرکی است که نقشهی گنجی را پیدا میکند و تصمیم میگیرد گنج را به دست بیاورد و آن را تصاحب کند. آنچه او نمیداند این است که این گنج متعلق به یک دزد دریایی است.
- کتاب گروگان (Kidnapped): در سال 1893 انتشار یافت. این کتاب یک داستان تاریخی و ماجراجویانه است که به نام «آدمربایی» نیز شناخته میشود. نویسنده ماجرای زندگی دیوید بالفور را روایت میکند. او پدر و مادرش را از دست داده است و متوجه رازی عجیب و خطرناک دربارهی عمویش میشود.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از آثار رابرت لویی استیونسن :
- روبن زاکاری مامولیان در سال 1931 فیلمی اقتباسی از کتاب دکتر جکیل و آقای هاید ساخت. فردریک مارچ در این فیلم به ایفای نقش پرداخت. این اثر در اسکار سال 1932 در دو بخش بهترین فیلم و بهترین فیلمبرداری نامزد دریافت جایزه شده بود.
- ویکتور فلمینگ در سال 1941 اقتباسی از کتاب دکتر جکیل و آقای هاید را به روی پرده برد. اسپنسر تریسی، اینگرید برگمن و لانا ترنر از هنرمندانی بودند که در این فیلم بازی کردند. این فیلم در سه بخش بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین و بهترین موسیقی نامزد جایزهی اسکار شد.
- فریزر کلارک هستون در سال 1990 از روی کتاب جزیرهی گنج فیلمی ساخت. بازیگران این فیلم چارلتون هستون، کریستین بیل، کریستوفر لی و الیور رید بودند.
در سال 2012، استیو بارون فیلمی به نام جزیرهی گنج ساخت. از آنجایی که فیلم با کتاب تفاوتهای بسیاری داشت، نقدهای مختلفی دریافت کرد. اما به دلیل جنبههای مثبتی مانند فیلمبرداری، چهرهپردازی و طراحی لباس تحسین شد.
حقایقی جالب درباره رابرت لویی استیونسن :
زمانی که رابرت لوئیس استیونسون از اروپا به سوی آمریکا میرفت تا به معشوقش بپیوندد، بیمار شد. او مدتی را در یک هتل فرانسوی در خیابان هوستون در کالیفرنیا گذراند تا بهبودیاش را به دست بیاورد و بتواند به مسیرش ادامه دهد. حالا این هتل به موزهای تبدیل شده است که نام او را یدک میکشد و به نام خانهی استیونسن (The Stevenson House) شناخته میشود. این مکان امروزه به عنوان یکی از میراث فرهنگی کالیفرنیا شناخته میشود.
ادارهی پارکها و تفریحات کالیفرنیا نام محلی را که رابرت لویی استیونسن و همسرش در آن ماهعسلشان را گذراندند به نام رابرت لویی استیونسن نامگذاری کرده است. آنها، رابرت و فانی به همراه پسر فانی، در کابینی اقامت داشتند که قبلاً متعلق به معدنکاران بوده است. هرچند چیزی از این کابین و محلی که متعلق به معدنکاران بوده باقی نمانده است. استیونسن از اقامتش در این مکان برای نوشتن یکی از کتابهایش که خاطرات سفرش هم به شمار میآمد، استفاده کرد.
در سال 1994، بانک سلطنتی اسکاتلند، به مناسبت صدمین سال درگذشت این نویسندهی بزرگ، اسکناسهایی یکپوندی با تصویر چهرهی او منتشر کرد.
جملات برگزیده رابرت لویی استیونسن :
- در چند ماه گذشته نیمهی پنهان شخصیتم را که قدرت ظاهر کردنش را داشتم بسیار مورد استفاده قرار داده بودم. اکنون به نظرم مىرسید که قامت ادوارد هاید رشد کرده و قوىتر شده است. در آن زمان بود که خطر را احساس کردم: اگر ادوارد هاید را بیش از حد آزاد مىگذاشتم تعادل شخصیتم برهم مىخورد و او به شخصیت غالب تبدیل مىشد. (کتاب دکتر جکیل و آقای هاید)
- اگر قرار باشد انسان سقوط کند، سقوطش هیچ پایانی ندارد. (کتاب اولالا)
- بیکاری آنچنان که از نامش برمیآید به معنای انجام ندادن کار نیست، بلکه انجام کارهای بسیاری است که در چهارچوب متعصبانهی طبقهی حاکم نمیگنجد، اما با این حال به اندازهی کار (صنعت) محق است جایگاه خود را حفظ کند. باید پذیرفت که حضور کسانی که از ورود به رقابت حقیرانهی کسب شش پنی سر باز میزنند، توهین بزرگی است برای کسانی که بدان تن میدهند. (کتاب بهانهای برای بیکارها)
- آگاهی به اینکه به چه چیزی علاقهمندید آغاز حکمت و کهنسالی است. جوانی سراسر تجربه است. (کتاب بهانهای برای بیکارها)
فهرست مطالب کتاب دکتر جکیل و آقای هاید رابرت لویی استیونسن :
- شبی در شهر
- امضا
- خانۀ حقالسکوت
- در جستوجوی آقای هاید
- دکتر جکیل
- پروندۀ قتلِ «کاور»
- نامه
- وحشت دکتر لانیون
- چهرهای پشت پنجره
- آخرین شب
- ناپدید شدن
- اعترافات دکتر لانیون
- اعترافات هنری جکیل
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب آلکسی دوتوکویل جان لوکاچ PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.