توضیحات
کتاب من دانای کل هستم مصطفی مستور PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب من دانای کل هستم نوشته ی مصطفی مستور مجموعه ای از هفت داستان کوتاه است: چند روایت معتبر درباره ی سوسن ، من دانای کل هستم ، مغول ها ، و ما ادریک ما مریم ، ملکه الیزابت ، مشق شب ، دوزیستان
محور تمام این داستان ها عشق است. داستان من دانای کل هستم که نام این مجموعه نیز از آن برداشته شده است درباره ی یک نویسنده است که با جهان داستانش آنقدر همذات پنداری می کند که خود را مسئول اتفاقات داستان می داند:
“در اینجا من می گویم چه می شود چه نمی شود حتی یونس هم نمی تونه از فرمان من سرپیچی کنه. ببینم تو تا حالا چیزی از انواع روایت، زاویه دید و تکنیک های داستان نویسی شنیده ای؟ جهت اطلاعت باید یگم این داستان به روایت دانای کل نوشته شده و در این داستان من دانای کل هستم.”
معرفی کتاب من دانای کل هستم مصطفی مستور :
«من دانای کل هستم» مجموعه داستانهایی از نویسنده نام آشنای معاصر مصطفی مستور است.
نام و موضوع داستانهای این کتاب از این قرار است:
چند روایت معتبر درباره سوسن (درباره زن فاحشهای که عاشق شاعری شده است)، من دانای کل هستم (نویسندهای که با تایپیست خود درباره شخصیتهای داستانیاش بحث و جدل میکند)، مغولها (داستان استرسها و دغدغههای زندگی یک مرد عادی)، وَ ما اَدریکَ ما مَریم؟ (داستان رابطه عاشقانه و کالمات دو جوان با روحیات کاملا متفاوت)، ملکهالیزابت (بازی چهار بچه که قرار میگذارند نام چیزهای اطرافشان را تغییر دهند)، مشق شب (درباره زندگی کودکی که ناظر بر تمان اتفاقات زندگیاش است) و دوزیستان (مکالماتی یکطرفه بین مردی لوطی و مردی که معشوقهاش مرده و همچنین مکالمات یکطرفه بین زنی بدکاره و این مرد عاشق)
بخشی از داستان «ملکه الیزابت»:
«همهش تقصیر اسی بود. لعنت به اسی. لعنت به خودش و آن بازی مسخرهش. خبرمرگش یعنی بازی جدیدی آورده بود. گفت چیزهایی از رادیو شنیده و بازی را از روی آن چیزها خودش اختراع کرده. طوری میگفت «اختراع» انگار بیوک جی. اس. ایکس اختراع کرده بود.
اسی گفت: «خیلی کیف میده.» گفت: «سر پول بازی میکنیم. هر چی باشه از درخت بالا رفتن و تیلهبازی و دنبال گربهها افتادن که بهتره.»
عیدی گفت: «م م من نیستم. م من پو پول ندارم.» گفت: «اَاَاَ اگه پول داشتم سری س س س سهتایی سبز آپولو سی ی ی ی زده رو از داود میخریدم. ش ش شاید هم ت ت تمبر تکی تاجمحل رو.»
زیر درخت کُناری، لب رودخانه نشسته بودیم. هوا شرجی بود و عیدی خیس عرق شده بود. بس که چاق بود لامَسّب. پیراهنهای باباش را میپوشید. به خاطر هیکل گندهاش.
اسی گفت: «پول زیادی نمیخواد بدی، خره. اما اگه بردی، اگه تا آخرش رفتی، میتونی صدتا تمبر بخری.»
مستور در طول فعالیت ادبی و هنری خود جوایز متعددی به دست آورده که لوح تقدیر نخستین مسابقه داستاننویسی صادق هدایت یکی از آنها است. از آثار این نویسنده میتوان به «روی ماه خداوند را ببوس»، «عشق و چیزهای دیگر»، «تهران در بعدظهر» و «من گنجشک نیستم» اشاره کرد.
برشی از کتاب من دانای کل هستم مصطفی مستور :
توی کتابخانه، کتابدار جدید چند کتاب برای من روی پیشخان میگذارد و من خشکم میزند. بس که زیباست. باید موهای بلندی داشته باشد. چون روسریاش به خاطر گلوله بزرگ موهایی که پشت سرش قلاب کرده، بهوضوح برجسته شده. چند تا از تارهای موهاش ریختهاند توی صورتش. پشت میزی مینشینم و کتابها را ورق میزنم.
گاهی چیزهایی یادداشت میکنم. گاهی به پشتی صندلی تکیه میدهم و چشمهام را تنگ میکنم و زل میزنم به آدمهایی که خمشدهاند روی میزها و محو حروف سیاه کاغذهای مقابلشان شدهاند. باز ورق میزنم و یادداشت برمیدارم و ناگهان به ساعت دیواری بالای پیشخان نگاه میکنم و نگاهم را از روی ساعت با اشتیاق اما آرامآرام پایین میآورم تا برسم به کتابدار که گوشی تلفن را میگذارد و کارتهای کتاب را توی برگهدان مرتب میکند و چیزی روی تکه کاغذی یادداشت میکند و نگاهش به من میافتد و من دستپاچه، مثل دزدی که او را روی دیوار خانه دیده باشند، از روی دیوارمی پرم توی کتابهای روی میز. توی رویدادهای قرن هفتم و حمله مغولها به بلخ و جیحون و بخارا و توس و ری و بعد چیزی را چند بارمی خوانم و نمیفهمم بس که حواسم نیست؛ بس که آشوب میشوم و انگار عرق کردهام که دستها را روی شلوارم میکشم تا کف دستها خشک شوند، و انگار هنوز زیر نگاه کتابدارم و باز ورق میزنم و کاغذی از توی جیبم بیرون میآورم تا چیزی یادداشت کنم و لبهام خشک شدهاند از شرم یا نمیدانم چه مرگم شده سرخ شدهام لابد يا خجالت بکش به تو هم میگویند آدم که انگشتان کسی چیزی را که روی پیشخان کتابدار جاگذاشتهام میگذارد روی میز و جز خداوند و جز خداوند قسم میخورم هیچچیز یکتا و یگانه نیست که چقدر، چقدر شبیه انگشتان مهنازند این انگشتها و کارت کتابخانهام را برمیدارم وقتیکه صاحب انگشتان لبخندش را لابد به خاطر حواسپرتی من زده و دور شده و کارت را به خاطر آن تماس با انگشتان توی دستهام میفشارم و خفه شو که چشمم به نوشتههای کاغذ میافتد و خمیردندان نگرفتهام و مایع ظرفشویی و پودر لباسشویی و وای دیر شده باید به وستینگهاوس تلفن کنم و کتابدار دورتر شده است به سمت خروجی و انگار خطوط دیوارها و سطوح میز و ابعاد آدمها و ترکیب کتابخانه کش میآیند و هندسهشان نااقلیدسی میشود و لعنت به مغولها اگر که میتازند و پیشانیام چه عرق کرده است ناگهان و کتاب را میبندم.
معرفی مصطفی مستور :
مصطفی مستور، داستاننویس، پژوهشگر و مترجم ایرانی است که سال 1343 در شهر اهواز به دنیا آمد. دوران کودکی، فردی پرسشگر و کنجکاو بود و از همان دوران به کتابهای فلسفی و پرسشهای عمیق علاقه نشان میداد.
مستور تحصیلاتش را در رشته مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد. اما به دلیل علاقهی زیادش به ادبیات برای ادامه تحصیل در این رشته اقدام کرد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته ادبیات از همین دانشگاه گرفت. مصطفی مستور هماکنون ساکن تهران است و علاوه بر نویسندگیِ داستانهای بلند و کوتاه، دستی بر ترجمه و پژوهش نیز دارد.
اولین اثرِ مستور در قالب داستان کوتاه با نام «دو چشمخانهی خیس» در مجله کیان منتشر شد. مصطفی مستور در سال 1377 اولین مجموعه داستانِ خود را با نام «عشق روی پیاده رو» منتشر کرد. این کتاب از دوازده داستان کوتاه تشکیل شده است و توسط نشر رسش به بازار عرضه شد. تنها دوسال بعد از انتشار اولین مجموعه داستانِ خود، رمان بلند و محبوب «روی ماه خداوند را ببوس» را منتشر کرد.
در ایران کمتر نویسندهای به دنبال فلسفه و عرفان و ترکیبِ آن با ادبیات رفته است. اما فلسفه یکی از موضوعات مورد علاقهی مصطفی مستور است همانطور که از کودکی به آن علاقه نشان میداد. مستور در کتابهایش افکار دینی و تلاش انسان برای کشف حقیقت خود و جهان را از زبان شخصیتهای اصلی بیان میکند. اغلبِ آثار او بر پایه سه مفهوم بنا شده است: تنهایی، شک و عدم قطعیت.
یکی دیگر از مسائل مورد علاقهی مصطفی مستور، توصیف تکرار و روزمرگی است. اما ویژگی متمایزکنندهی آثار او ، تکرار شخصیتهای یکسان در موقعیت و کتابهای مختلف است. مستور با دنبال کردن این روند توانسته مخاطب را نسبت به سرنوشت شخصیتهای مختلف آثار خود وابسته و کنجکاو نگه دارد. در عین حال اگر مخاطب تنها یکی از آثار او را مطالعه کند میتواند به راحتی با شخصیتها ارتباط برقرار کند، بدونِ آنکه از مسیر اصلی داستان گمراه شود.
آثار مستور اغلب در قالب داستان کوتاه منتشر شده است. «چند روایت معتبر»، «من دانای کل هستم»، «حکایت عشقی بیقاف، بیشین، بینقطه»، «بهترین شکل ممکن»، «تهران در بعدازظهر» و «زیر نور کم » از مجموعه داستانهای او از سال 1382 تاکنون به شمار میآیند. از آثار مستور در زمینه داستان بلند میتوان به کتابهای «استخوان خوک و دستهای جذامی»، «من گنجشک نیستم»، «سه گزارش کوتاه دربارهی نوید و نگار» و «عشق و چیزهای دیگر» اشاره کرد.
مصطفی مستور نگارش دو نمایشنامه را در کارنامهی ادبی خود ثبت کرده است. اولین نمایشنامهی او به نام «دویدن در میدان تاریک مین» در سال 1385 در نشر چشمه منتشر شد و دومین اثرش در این حوزه با نام «پیادهروی در ماه» در سال 1397 وارد بازار شد.
«فاصله و داستانهای دیگر» اثر ریموند کارور از اولین تلاشهای او برای ترجمه به شمار میآید. «سرشت و سرنوشت، سینمای کریشتف کیشلوفسکی» اثر مونیکا مور و «پاکتها و چند داستان دیگر» نوشتهی ریموند کارور از دیگر آثار او در حوزه ترجمه هستند.
کتاب «مبانی داستان کوتاه» اولین کتاب غیر داستانی مصطفی مستور است. او در این کتاب، به بررسی دقیق داستان کوتاه، تاریخچه، ساختار و عناصر تشکیلدهندهی داستان کوتاه پرداخته است. مستور با بررسی داستانهایی از نویسندگان شناخته شده، به مفاهیمی مانند، شخصیت پردازی، زاویه دید، صحنه پردازی، نقطهاوج، لحن، فضا و سبک میپردازد.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب دوستی موش و قورباغه سید جمال موسوی PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.