توضیحات
کتاب آخر شاهنامه مهدی اخوان ثالث PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، کتاب آخر شاهنامه نوشته مهدی اخوان ثالث سومین مجموعه شعری است که از سوی او منتشر شده که شامل 28 شعر می باشد. اخوان ثالث با زبان فخیم و پر صلابت خود، قوی ترین شعر های نو فارسی را در این کتاب جمع آوری کرده است.
معرفی مهدی اخوان ثالث :
مهدی اخوان ثالث (10 اسفند 1307 مشهد – 4 شهریور 1369 تهران)، شاعر پرآوازه و موسیقیپژوه ایرانی بود. نام و تخلص وی در اشعارش م. امید بود.
اشعار او زمینهٔ اجتماعی دارند و گاه حوادث زندگی مردم را به تصویر کشیدهاست؛ همچنین دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی و نیز در بردارندهٔ ترکیبات نو و تازه است.
اخوان ثالث در شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای ماندهاست. همچنین او آشنا به نوازندگی تار و مقامهای موسیقایی بود.
چیرهدستی اخوان در شعر حماسی است. او درونمایههای حماسی را در شعرش به کار میگیرد و جنبههایی از این درونمایهها را به استعاره و نماد آراسته میکند.
به گفته برخی از منتقدین، تصویری که از م. امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیامآوری روی آورده و از نظر عقیدتی آمیزهای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالتخواهانه پدیدآورده و در این راه، گاه ایراندوستی او جنبه نژادپرستانه پیدا کردهاست. در واقع اخوان ثالث شعر را چنین تعریف میکند: شعر محصول بیتابی انسان در لحظاتی است که در پرتو شعور نبوت قرار میگیرد.
اما اخوان این موضوع را نمیپذیرفت و در این باره گفتهاست: «من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم. هرکس قافیه را میشناسد، عقده عدالت دارد. قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است… گهگاه فریادی و خشمی نیز داشتهام.»
شعرهای اخوان در دهههای 1330 و 1340 شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازهای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تأثیری عمیق داشتهاست.
هنر اخوان در آمیزش شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته، مجموعهای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در همنسلان او و نسلهای بعد گذاشت.
برشی از کتاب آخر شاهنامه اخوان ثالث :
“شب خامش است و خفته در انبان تنگ روی
شهر پلید کودن دون، شهر روسپی،
ناشسته دست و رو.
برف غبار بر همه نقش و نگار او.
بر یاد و یادگارش، آن اسب، آن سوار،
بر بام و بر درختش، و آن راه و رهسپار.
شب خاموش است و مردم شهر غبار پوش
پیموده راه تا قلل دور دست خواب.
در آرزوی سایهی تری و قطرهای،
رؤیای دیر باورشان را
آکنده است همت ابری، چنانکه شهر
چون کشتی شده ست، شناور به روی آب.
شب خامش است و اینک، خاموشتر ز شب،
ابری ملول میگذرد از فراز شهر.
دور آنچنانکه گویی در گوشش اختران
گویند راز شهر.
نزدیک آنچنانک
گلدستهها رطوبت او را
احساس میکنند
ای جاودانگی!
ای دشتهای خلوت وخاموش!
باران من نثار شما باد.
📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :
دانلود کتاب ملکه صحرا جنت والاچ PDF
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.