معرفی گلی ترقی

معرفی گلی ترقی

پست معرفی گلی ترقی ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. گلی ترقی نویسنده‌ی مشهور ایرانی است که در فرانسه زندگی می‌کند. او در روایتگری و خاطره‌نویسی استاد است و در آثارش از مسائلی که دغدغه‌ی مردم است، به ویژه مهاجرت، صحبت می‌کند. کتاب‌های «دو دنیا» و «خاطره‌های پراکنده» از بهترین آثار گلی ترقی هستند.

کتاب خانواده زیر پل کتاب خواب زمستانی
کتاب دیوهای خوش پوش کتاب 12 داستان
کتاب جایی دیگر کتاب خاطره هایی پراکنده
کتاب بازگشت دو دنیا کتاب اتفاق
کتاب من هم چه گِوارا هستم کتاب فرصت دوباره
کتاب بزرگ بانوی هستی کتاب درخت گلابی

گلی ترقی (Goli Taraghi) 17 مهر 1318 در تهران به دنیا آمد. خانه‌ی آن‌ها در خیابان خوشبختی تهران قرار داشت و او در شمیران به مدرسه رفت. پدرش، لطف‌الله ترقی، مجله‌ی ترقی را منتشر می‌کرد. مادرش نیز داستان‌هایی عاشقانه و رمانتیک می‌نوشت که البته از دست فرزندانش دور نگاهشان می‌داشت. اما به‌هرحال، گلی آن‌ها را می‌خواند. به این ترتیب، گلی ترقی در خانواده‌ای بزرگ شد که اهل اندیشه بودند و اندیشه‌هایشان را با قلم به روی کاغذ می‌آوردند. او در سن نوجوانی به آمریکا مهاجرت کرد تا در رشته‌ی فلسفه تحصیل کند. اما زندگی در آمریکا را دوست نداشت، بنابراین به ایران بازگشت.

گلی ترقی این بار در رشته‌ی شناخت اساطیر و نمادهای آغازین مشغول به تحصیل شد. در همان سال‌ها نیز با هژیر داریوش، کارگردان و فیلم‌ساز، آشنا شد و ازدواج کرد. ازدواج او با داریوش سبب شد تا پایش به محافل ادبی آن روزگار باز شود. رفت‌وآمد به خانه‌ی ابراهیم گلستان سبب شد تا با فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، صادق چوبک، پری صابری و هنرمندان دیگری آشنا شود. گلی ترقی در یکی از خاطراتش تعریف می‌کند که فروغ فرخزاد او را ترغیب کرد تا داستان‌هایش را منتشر کند.

گلی ترقی اولین داستانش را به نام «میعاد» در نشریه‌ی دانشگاهی چاپ کرد. همین داستان که با تشویق‌های فروغ منتشر شده بود سبب شد تا فروغ به او بگوید: «نگفتم تو نویسنده‌ای؟» این حرف برای همیشه در ذهنش ماند. گلی ترقی از سال 1348 کتاب‌هایش را منتشر کرد و همان‌طور که خودش هم می‌گوید، سیر و روند پیشرفتش در نوشتن از داستان‌های اولیه‌اش تا حالا مشخص است.

گلی ترقی در اوایل دهه‌ی پنجاه به فرانسه رفت و در حال حاضر در آنجا زندگی می‌کند و به ایران سفر می‌کند تا دوباره ایده‌هایی برای نوشتن داستان‌های جدید داشته باشد.

«گلی ترقی» بیش از آن‌که به‌عنوان داستان‌نویس مشهور باشد به‌عنوان خاطره‌نویس شناخته‌شده است. او خاطرات شیرین گذشته‌اش را به‌گونه‌ای بیان می‌کند که خواننده با آن‌ها ارتباط برقرار کند. او زندگی را مانند یک داستان می‌بیند و در هر روایتش دنیا و آدم‏‌ها را همان‌طور که دیده می‌شوند به تصویر می‌کشد.

او از خیابان‌ها، روزمرگی‌ها و اتفاق‌هایی که در کوچه و خیابان‌های تهران می‌افتد می‌نویسد و شهر و اتفاق‌هایش را با نگاهی متفاوت ترسیم می‌کند. «ترقی» با نوشتن این سبک داستان‌ها به زبان فارسی، علاقه‌اش به این زبان را مطرح می‌کند، او که سالیان درازی را در کشورهای دیگر زندگی کرده است همچنان پایبند هویت و اصالتش است. او هر از چند گاهی به تهران می‌آید و با هزاران داستان نانوشته روبه‌رو می‌شود.

بهترین کتاب‌های گلی ترقی :

  • کتاب من هم چه‌گوارا هستم:

اولین کتاب گلی ترقی است که در سال 1348 منتشر شده است. این کتاب روایتگر داستان زندگی آقای حیدری است. مردی که گرفتار ناامیدی، دلزدگی و روزمرگی شده است. نویسنده با انتخاب زاویه‌ی دید سوم‌ شخص، از دغدغه‌ها و مسائل زندگی خودش صحبت کرده است.

  • کتاب خواب زمستانی:

در سال 1354 منتشر شد. این کتاب داستان زندگی چند دوست است که در اوایل جوانی باهم عهد می‌بندند هرگز از هم جدا نشوند، اما بازی‌های روزگار نقشه‌ی دیگری برایشان چیده است.

  • کتاب خاطره‌های پراکنده:

در سال 1373 انتشار یافت. این کتاب دربردارنده‌ی هشت داستان‌ کوتاه است. گلی ترقی در این داستان‌ها هم مانند آثار دیگرش، از احساس تعلق و تنهایی می‌گوید و خاطره‌بازی می‌کند.

  • کتاب دو دنیا:

در سال 1381 چاپ شد. این کتاب را شاید بتوان ادامه‌ی کتاب خاطره‌های پراکنده دانست. در این کتاب نیز هفت داستان کوتاه داریم که از یکدیگر مستقل‌اند و در عین‌ حال، در کنار یکدیگر وحدت موضوعی و مفهومی دارند.

جوایز و افتخارات گلی ترقی :

از میان داستان‌ها و کتاب‌هایی که گلی ترقی تابه‌حال منتشر کرده است، بسیاری از آن‌ها افتخاراتی را از آن خود کرده‌اند:

  • داستان‌های «گل‌های شیراز» و «آن سوی دیوار» که در کتاب دو دنیا منتشر شده‌اند، در سومین دوره‌ی جایزه‌ی هوشنگ گلشیری، به عنوان داستان برگزیده شناخته شدند.
  • داستان «بزرگ بانوی روح من» به زبان فرانسوی ترجمه شده است و در همان سال، به عنوان داستان برتر سال فرانسه، انتخاب شد.
  • در سال 1380، سه داستان از کتاب «جایی دیگر» عنوان داستان‌های برجسته را از سوی هیئت داوران جایزه‌‌ی هوشنگ گلشیری از آن خود کردند.

گلی ترقی از نگاه دیگران :

  • حسن میرعابدینی، داستان‌نویس و منتقد ادبی اهل ایران، آثار گلی ترقی را عرفانی می‌داند. او معتقد است: «این داستان‌ها خاطره نیستند، خاطراتی نیستند که روایت می‌شوند، بلکه داستان‌های خاطره‌ای هستند. راوی داستان‌ها، خود گلی ترقی نیست؛ بلکه نویسنده‌ای ذهنی است که نقش نویسنده را برعهده گرفته است. به این ترتیب است که او پشت نقاب شخصیت‌ها پنهان می‌شود.» او همچنین درباره‌ی قالب و سبک داستان‌نویسی گلی ترقی این‌طور گفته است: «او داستان‌هایش را در چارچوب معیارهای شناخته‌شده‌ی داستان‌های واقع‌گرا می‌نویسد؛ این داستان‌ها موضوع مهمی دارند، طرح و پیرنگی قوی دارند و شخصیت‌پردازی‌هایشان با دقت انجام شده است.»
  • درتا سوآپا، نویسنده، مترجم و منتقد اهل لهستان، نقطه‌ی پررنگ و پراهمیت را در داستان‌های گلی ترقی حس زندگی می‌داند؛ برای او این جست‌وجوی به دنبال جواب برای سؤال‌هایی مربوط به معنا و مکان زندگی انسانی اهمیت دارد.

اقتباس‌های سینمایی از آثار گلی ترقی :

  • فیلمنامه‌ی فیلم بیتا که هژیر داریوش در سال 1351 ساخت از گلی ترقی است. در این فیلم، هنرمندانی مانند فائقه آتشین، عزت‌الله انتظامی و مهین شهابی به ایفای نقش پرداختند.
  • فیلمنامه‌ی فیلم درخت گلابی اثر داریوش مهرجویی اثری از گلی ترقی است. این فیلم در سال 1376 و بر اساس یکی از داستان‌های کتاب جایی دیگر ساخته شد. هنرمندانی مانند همایون ارشادی و گلشیفته فراهانی در این فیلم بازی کردند.

حقایقی جالب درباره گلی ترقی :

خانواده‌ی مادری گلی ترقی خانواده‌ای متجدد بودند. پدرش نیز بسیار به مدرنیته، تجدد و علم علاقه‌مند بود. از همین رو نام خانوادگی «ترقی» را برای خود انتخاب کرد و فرزندش را به آمریکا فرستاد.
گلی ترقی دوست نداشت که داستان درخت گلابی به فیلم تبدیل شود. این داستان از نظرش داستانی بسیار درونی بود. مهرجویی نیز برای اینکه این اثر را به فیلم تبدیل کند، تغییراتی در آن ایجاد کرد که او چندان موافقش نبود.
اولین داستانی که گلی ترقی نوشت، با انگشتی بود که در جعبه‌ی دوات پدر فرو رفته بود و بعد روی دست و پیراهن به شکل قصه درآمده بود. اما بعداً مادر آمد و او را به حمام برد تا تمیز کند و لباسش را بشوید. داستانی را که گلی ترقی نوشته بود‌، آب با خودش برد … او این خاطره و این تجربه را نزدیک‌ترین تجربه به سانسور می‌داند و آن قصه را که در کودکی نوشته است کامل‌ترین و بهترین قصه‌اش.

📚✨ مقالات پیشنهادی جزوه پرو
برچسب ها
دیدگاه ها

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کابین وردپرس قالب وردپرس آموزش وردپرس