معرفی لئونید تسیپکین
پست معرفی لئونید تسیپکین ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. لئونید تسیپکین نویسنده و پزشک متخصص روسی است که در دورهی اتحاد جماهیر شوروی میزیست. رمان «تابستان در بادن بادن» یکی از مهمترین و بهترین کتابهای لئونید تسیپکین بهشمار میآید. اثری که این نویسندهی روس را به شهرت جهانی رساند و به یکی از مهمترین رمانهای روسی در نیمهی دوم قرن بیستم تبدیل شد.
زندگینامه لئونید تسیپکین
لئونید تسیپکین (Leonid Tsypkin) با نام کامل لئونید بوریسوویچ تسیپکین در روز بیستم مارس 1926 در مینسک پا به این جهان گذاشت. مینسک در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، اما در حال حاضر پایتخت کشور بلاروس محسوب میشود. پدر و مادر لئونید تسیپکین، هر دو پزشک متخصص و یهودی بودند.
در سال 1934 با شروع ترورهای بزرگ استالین، بوریس تسیپکین، پدر لئونید تسیپکین با اتهاماتی واهی دستگیر شد؛ اما بعد از اقدام به خودکشی که به شکستگی کمرش منجر شد، توانست از زندان آزاد شود. عمو و عمههای لئونید تسیپکین هم در زمان حکومت استالین دستگیر شدند و کمیساریای خلق در امور داخلی یا سازمان امنیت داخلی شوروی (NKVD) آنها را به قتل رساند.
در سال 1941، طی تهاجم آلمان در جنگ جهانی دوم، خانوادهی تسیپکین رنج بیشتری را متحمل شد. مادربزرگ پدری، عمه و دو تن از عموزادههای لئونید تسیپکین در همان سال کشته شدند. به این ترتیب بود که لئونید تسیپکین یازدهساله و والدینش با کمک یک کشاورز، با پای پیاده از مینسک فرار کردند.
با اتمام جنگ جهانی دوم، خانوادهی تسیپکین به مینسک برگشتند؛ لئونید تسیپکین در همان شهر تحصیل کرد و در سال 1947 از دانشکدهی پزشکی فارغالتحصیل شد. با وجود سیاستهای یهودیستیزانهی استالین، لئونید تسیپکین توانست به پژوهشگری برجسته در حوزهی بیماری فلج اطفال و سرطان تبدیل شود و بیش از صد مقاله در مجلات معتبر داخلی و بینالمللی چاپ کند.
در سال 1977 پس از اینکه میخاییل، پسر لئونید تسیپکین و عروسش به آمریکا مهاجرت کردند، مؤسسهی فلج اطفال با تنزل مقام لئونید تسیپکین از یک پژوهشگر ارشد به محققی دونپایه، حقوق او را به اندازهی دوسوم کاهش داد. تسیپکین در سالهای 1979 و 1981 ممنوعالخروج شد و علیرغم تلاشهای بسیار نتوانست مهاجرت کند. این دوران مشقتبار، در نهایت باعث شد لئونید تسیپکین در بیستم مارس 1982 بر اثر سکتهی قلبی در مسکو، جانش را از دست بدهد.
سیر نویسندگی لئونید تسیپکین
لئونید تسیپکین در تمام سالهایی که مشغول طبابت بود، به نویسندگی هم فکر میکرد. او از سال 1960 سرودن شعر را شروع کرد و اواخر دههی 1960 به نوشتن داستان روی آورد. تا اینکه در سال 1969، پس از کسب مدرک دکترای علوم و دریافت امتیاز افزایش حقوق، این امکان برایش فراهم شد تا بدون دغدغهی انجام کارهای پارهوقت، بهطور جدی به نویسندگی بپردازد.
آثار لئونید تسیپکین از نوآوری هنری و صداقت فکری برخوردار بودند و بر مضامین و اعتقادات مذهب یهودی تأکید داشتند. همین موضوع باعث میشد که او نتواند در اتحاد جماهیر شوروی کتابی منتشر کند. در طی سالهای 1977 تا 1981 با وجود فشارهای زیادی که از سوی دولت بر او وارد میشد، لئونید تسیپکین موفق شد مهمترین و آخرین اثر ادبیاش، «تابستان در بادن بادن» را به ثمر برساند.
این کتاب بهطور قاچاقی به آمریکا رسید و قرار شد در هفتهنامهی روسی Novaya gazeta بهصورت دنبالهدار منتشر شود. تسیپکین همزمان با انتشار اولین قسمت داستانش، از مؤسسه اخراج شد و بهدلیل پروندهی موهوم سیاسیاش نتوانست شغل دیگری پیدا کند.
در سال 1982 در حالی که فقط پنج روز از شروع انتشارِ سریالیِ رمان لئونید تسیپکین گذشته بود، یک حملهی قلبی ناگهانی، در پنجاهوششمین سالگرد تولدش، شمع زندگی تسیپکین را برای همیشه خاموش کرد. لئونید تسیپکین در طول دوران نویسندگیاش آثار دیگری هم خلق کرد. «پل بر فراز نوراک (The Bridge over Neroch)» و «نورارتاکیر (Norartakir)» از دیگر آثار لئونید تسیپکین بهشمار میآیند که پس از مرگش به انتشار رسیدند.
سرنوشت کتاب تابستان در بادن بادن
رمان تابستان در بادن بادن بعد از انتشار در هفتهنامه، بهمرور به زبانهای انگلیسی و آلمانی ترجمه شد، اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. تا اینکه سوزان سانتاگ ترجمهی انگلیسی این اثر را خواند و در اکتبر سال 2001، مقالهای برای روزنامهی نیویورکر نوشت و از این رمان بهعنوان یک شاهکار نادیدهگرفتهشده یاد کرد. از نظر سوزان سانتاگ این رمان، زیباترین، متعالیترین و بدیعترین دستاورد ادبی قرن بهشمار میآمد.
در همان سال و بهدنبال مقالهی سوزان سانتاگ، انتشارات نیو دایرکشنز (New Directions)، رمان تابستان در بادن بادن را با ترجمهی راجر و آنجلا کیز، در آمریکا منتشر کرد. پس از آن، این رمان بهعنوان یکی از بهترین کتابهای لئونید تسیپکین شناخته شد و مورد توجه و تحسین منتقدان ادبی بسیاری قرار گرفت.
نقدهای پرشمار رسانههای آمریکایی، این رمان را که به قمار وسواسگونهی فئودور داستایوفسکی، رابطهی پرفرازونشیب او با نویسندهی بزرگ همعصرش ایوان تورگنیف، عشق دردناک داستایوفسکی به همسرش، و یهودیستیزیاش میپردازد، بسیار ستایش کردند.
بالاخره در سال 2003 درحالیکه این رمان به بیش از 20 زبان مختلف در دنیا ترجمه شده بود، در کشور خود لئونید تسیپکین، یعنی روسیه هم به چاپ رسید.
بهترین کتابهای لئونید تسیپکین
لئونید تسیپکین سه رمان و تعدادی داستان کوتاه از خود بهجا گذاشته که در این بین فقط یک رمان به فارسی ترجمه شده است. در اینجا شما را با این کتاب که یکی از بهترین کتابهای لئونید تسیپکین و درواقع مهمترین اثر این نویسندهی روس محسوب میشود، آشنا میکنیم:
کتاب تابستان در بادن بادن (Summer in Baden-Baden): در این رمان لئونید تسیپکین ماجرای سفر خودش به لنینگراد یا همان سنپترزبورگ امروزی را بهشکل موازی با ماجرایی خیالی از سفر داستایوفسکی و همسرش، آنا، به آلمان روایت میکند. نویسندهی کتاب تابستان در بادن بادن، خواننده را از شوروی دههی 1990 به روسیهی تزاری 1867 میبرد و برمیگرداند. سفر در زمان و استفاده از نویسندگان مشهور روسی در دل واقعهای خیالی، از جذابیتهای شگفت این رمان روسی است.