معرفی لئوناردو داوینچی
پست معرفی لئوناردو داوینچی ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. لئوناردو داوینچی نقاش، معمار، دانشمند، نویسنده، شاعر و حکیم ایتالیایی مشهور، بهعنوان یکی از نمادهای هنر اروپا و عصر رنسانس شناخته میشود.
او هنرمندی بود که در زمینههای گوناگونی فعالیت میکرد. با وجود آنکه بیشتر بهعنوان یک نقاش شناخته شده، اما مجسمههای زیبایی را نیز ساخته، متون مهمی نوشته و تئوریهای ارزشمندی در باب هنر طرح کرده است. یکی از مهمترین دستاورهای وی در تاریخ هنر، آزمونهای او در پرسپکتیو و ترکیببندی است. از میان کتابهای او نیز میتوان به «قصهها و افسانهها» اشاره کرد.
زندگینامه لئوناردو داوینچی
لئوناردو داوینچی (Leonardo da Vinci) با نام کامل لئوناردو دی سر پیرو داوینچی، پانزدهم آوریل سال 1452 میلادی در وینچی، واقع در جمهوری فلورانس چشم به جهان گشود. البته بهطور دقیق و قطعی مشخص نیست که وی در کجا بهدنیا آمده است. از آنجایی که او از رابطهی نامشروع پییرو داوینچی و کاترینا دی مئولیپی زاده شده، به باور امانوئل رپتی، این احتمال وجود دارد که وی در آنچیانو متولد شده باشد.
رپتی ادعا دارد که چون در این مکان، بهدنیا آوردن فرزند نامشروع، قانونی بوده و مشکل خاصی را ایجاد نمیکرده، این احتمال قوی وجود دارد که وی در آنجا متولد شده باشد.
به هر روی، لئوناردو فرزند مردی به نام پیرو بود که بهعنوان مسئول یک دفتر حقوقی روزگار میگذراند. مادرش نیز از طبقهی کارگر بود. یک سال پس از تولد لئوناردو داوینچی، والدینش با یکدیگر ازدواج کردند. پدرش پس از کاترینا، چندینبار دیگر نیز ازدواج کرد و همین سبب شد که لئوناردو در طول زندگیاش، صاحب شانزده خواهر و برادر شود که البته تعدادی از آنها، تنها برای مدتی نهچندان طولانی زنده ماندند.
کودکی مبهم، پژوهشهای ناکامل
بسیاری از اطلاعاتی که از این بخش از زندگی داوینچی وجود دارد، مبهم هستند. اکثر اطلاعات موجود در این زمینه، حاصل پژوهشهای جورجو وازاری است. برخی از محققان برای بررسی این دوران از زندگی او به کتاب «قوانین آتلانتیک (Codex Atlanticus)»، یعنی مجموعهی نوشتهها و نقاشیهایش، ارجاع میدهند؛ اما به اعتقاد بسیاری دیگر، این کتاب بیشتر وجه فانتزی دارد و نمیتوان از آن تحتعنوان «خاطرات» یاد کرد.
آشنایی با وروکیو، فراگیری علم نقاشی و هنر دستی
زمانی که داوینچی چهارده سال داشت، به همراه خانوادهاش به فلورانس آمد. شهری که در آن دوران، مرکز انسانگرایی، رنسانس و فرهنگ بود. مکانی برای خلق زیبایی و تماشای هنر. لئوناردو در پانزدهسالگی در استودیوی آندرئا دل وروکیو، نقاش و مجسمهساز بزرگ فلورانسی مشغول به کار شد. درست در دورانی که وروکیو با مرگ مرشد خود، یعنی دوناتلو مواجه شده بود.
نزد وروکیو، لئوناردو داوینچی حرفههای گوناگونی را فرا گرفت و به مدت هفت سال در آن کارگاه ماند. در این دوران او نقاشی، طراحی، مجسمهسازی، نجاری، شیمی، مکانیک و دیگر حرفهها را آموزش دید.
منابع الهام لئوناردو داوینچی و هنرمندان همنسل وی
لئوناردو داوینچی با هنرمندانی چون بوتیچلی و پروجینو همدوره بود. او با این هنرمندان در آکادمی پلاتونیک در مدیچی و یا در ورکشاپ وروکیو، ملاقات کرده بود. این نقاشان و مجسمهسازان در آن دوران، تحتتأثیر آثار کسانی چون مازاتچو و گیبرتی بودند.
مازاتچو با آثار فیگوراتیوی که به نمایش گذاشته بود، ارائهکنندهی بیانی هنرمندانه از احساسات و رئالیسم در نقاشی محسوب میشد و گیبرتی نیز خالقی بود که بهخوبی میتوانست از معماری و ترکیببندی برای رسیدن به عمق بهره ببرد. در این دوران، پرسپکتیو برای هنرمندان ایتالیایی از اهمیت بالایی برخوردار بود و همگی متأثر از نقاشان این سبک بودند.
اولین تجربههای داوینچی بهعنوان نقاش
در آن دوران از تاریخ ایتالیا، نقاشی با روغن و همچنین تکنیک چسبرنگ در میان هنرمندان این سرزمین رایج بود. این شیوهها را در آثار وروکیو نیز شاهد هستیم و در همین زمینه باید اشاره کرد که به نقل از پژوهشگران تاریخ هنر، لئوناردو داوینچی در چند اثر، به شیوههای گوناگونی با وروکیو همکاری کرده است. او بهعنوان مدل در چند نقاشی حضور داشت و همچنین گفته شده است که در فرایند خلق نقاشی مشهور «غسل تعمید مسیح»، نقش دستیار این هنرمند را بر عهده داشته است.
اولین دورهی فلورنتین (1472 تا 1482)
در سن بیستسالگی، لئوناردو بهعنوان مرشد صنف سنت لوک تأیید شد. با وجود آنکه در این دوران پدرش به او پیشنهادِ کار در کارگاه شخصیاش را داد، اما داوینچی بهحدی به وروکیو تعلقخاطر داشت که نزد مرشدش ماند و حتی با وی همخانه شد. یکی از اولین نقاشیهای این هنرمند، بازنمایی آرنو بود. در واقع، همین نقاشی و نظرات او بود که ایدهی ایجاد کانالی مابین فلورانس و پیزا را مطرح کرد.
در این دوران که لئوناردو داوینچی از سوی افراد مختلف برای نقاشی و طراحی استخدام میشد، اولین آثارش شکل گرفتند. از نقاشیهای مشهور این دورهی وی، میتوان به تابلوی «مدونا و نوزادی با گل» اشاره کرد.
اولین دورهی میلان (1482 تا 1499)
لئوناردو داوینچی نزدیک به دو دهه در میلان زندگی کرد. او در این دوران توسط دو کلیسا که یکی از آنها کلیسای سانتا ماریا دله گرتزیه بود، مأموریت یافت تا دو نقاشی را خلق کند. یکی از آنها «باکرهی صخرهها» بود و دیگری، یکی از مشهورترین آثار او، یعنی «شام آخر». وی در سال 1485 به پادشاهی مجارستان رفت تا از طرف سلطنت اسفورزا با ماتیاش یکم ملاقات کند.
در آنجا سفارش کشیدن تصویری از مدونا به او داده شد. در این دوران، اکثر نقاشیهای داوینچی به سفارش خاندان سلطنتی اسفورزا پدید میآمدند. او مأموریت یافت تا کلیساها، تالارها و اتاقهای گوناگون را با هنر خود زینت بخشد. گفتنیست که در این دوره، داوینچی به سبک پرترهنگاری نیز علاقهمند شد و اثر مشهور «پرترهی یک نوازنده» را خلق کرد.
یادداشتها و نوشتههای لئوناردو داوینچی
در عصر انسانگرایی رنسانس، این باور وجود داشت که میان علم و هنر شباهت زیادی وجود ندارد. با این وجود، باید اعتراف کرد که تحقیقات و دستاوردهای لئوناردو دی سر پیرو داوینچی در حوزی علم، فلسفه و حرفهی مهندسی شگفتانگیز هستند. او این پژوهشهای خود را در در دفترچههای شخصیاش ثبت میکرد که در مجموع به بیش از دههزار صفحه میرسند.
این یادداشتها بهصورت روزانه، توسط داوینچی در طی سفرها و مکاشفاتی که داشته به نگارش درآمدهاند. این نوشتهها به کمک دستیاران و همنسلان وی گردآوری شدهاند تا در تاریخ جاودانه بمانند؛ آثاری که تعلقخاطر وی به فلسفهی طبیعت را نمایان میکنند.
دنیای علم و اختراعات لئوناردو داوینچی
رویکرد داوینچی نسبت به علم از دریچهی مشاهدهگری و کنکاش بود. او بهطور کلی سعی میکرد پدیدههایی که در برابر خود مییابد را توصیف و تعریف کند. به همین منظور، میتوان گفت که وی علاقهای به آزمون و تجربهگرایی در زمینهی نظریهپردازی نداشت. درواقع میتوان گفت که هدف اصلی داوینچی، ارائهی نگاهی عینی به پدیدهها بود و در همین راستا، با دقیق شدن در پدیدهها به تعریف وجودی آنها پی میبرد.
از آنجایی که این دانشمند در عرصهی علمی از تحصیلات قابل قبولی برخوردار نبود، نظریاتش توسط بسیاری از کارشناسان رد شدهاند. با این حال میتوان در نوشتههایش اشاره به به واقعیتهای علمی مهمی، نظیر ثابت بودن خورشید را یافت.
آناتومی و فیزیولوژی
داوینچی زیر نظر وروکر، مطالعاتش در زمینهی آناتومی بدن انسان را ادامه داد و دانش بشر در این حوزه را فرا گرفت. او از همان جوانی شیفتهی کالبدشکافی بدن انسان شد. در واقع یکی از اصلیترین ویژگیهای هنر لئوناردو داوینچی، به نگاه منحصربهفرد او نسبت به بدن انسان برمیگردد. جزئینگری و هنرمندی او در ترسیم ویژگیهای فیزیکی فیگورهای نقاشی اعم از ماهیچهها، بافت پوست بدن و همچنین جزئیات و انحناهای عضوهای مختلف یک آناتومی، در تاریخ هنر بیهمتا است.
مرگ و میراث
با وجود آنکه لئوناردو دی سر پیرو داوینچی از تحصیلات عمومی و رسمی بیبهره ماند، اما به اعتقاد مورخان، نویسندگان و فیلسوفان مختلف، او یک حکیم، مردی خردمند و نمونهی کاملی از انسان عصر رنسانس محسوب میشد. مردی با کنجکاوی و قدرت درک بیهمتا در طول تاریخ که همچنان باید با شگفتی به زندگی و آثارش نگریست.
ذهن داوینچی همیشه با میل به اختراع از حدود رایج پیشروی کرده و به همین دلیل هم هست که او توأمان در علم و هنر موفق بوده است. لئوناردو داوینچی پیش از مرگ بارها دچار حملههای قلبی شد؛ تا اینکه سرانجام در روز دوم ماه مه سال 1519 میلادی، در سن شصتوهفتسالگی درگذشت. اما هنر او، برای همیشه جاودانه ماند؛ تا جایی که تأثیر وی را میتوان در تمام ابعاد هنر امروز، از سینما گرفته تا تلویزیون و حتی طراحی داخلی، مشاهده کرد.
بهترین کتابهای لئوناردو داوینچی
کتاب قصهها و افسانهها (Fables and Legends): لئوناردو داوینچی به حوزههای گوناگونی علاقه داشت. یکی از آنها نوشتن داستان و حکایت بود. در نهایت نیز این داستانهای کوتاه را که در دفترچههای خود یادداشت میکرد، بهعنوان مجموعهای غنی برای نسلهای بعدی به یادگار گذاشت. این کتاب، دربرگیرندهی تعدادی از قصههای موجود در دفترچههای داوینچی است که در قالب یک مجموعه داستان منتشر شدهاند.
تعدادی از این حکایتها برای مخاطبان کودک مناسب هستند و در پایانبندی خود، نوعی رویکرد اخلاقی را ترسیم میکنند. با خواندن کتاب قصهها و افسانهها، از دریچهی داستانگویی با تصورات او آشنا خواهید شد.
کتاب یادداشتهای لئوناردو داوینچی (The Notebooks of Leonardo Da Vinci): کتابی از مجموعه نوشتههای روزانهی داوینچی که واجد اطلاعاتی ارزشمند از زندگی این متفکر و هنرمند بزرگ است.
کتاب بدن انسان به روایت لئوناردو (Leonardo on the Human Body): یکی از شیفتگیها و دغدغههای اصلی داوینچی بهعنوان یک نقاش و مجسمهساز، آناتومی بدن انسان بود. در این کتاب، او چکیدهای از نظراتش در باب بدن انسان و فیزیولوژی او را به اشتراک گذاشته است.
کتاب توصیههای لئوناردو به هنرمندان (Leonardo’s Advice to Artist): چکیدهای فشرده و تأثربرانگیز از دیدگاههای داوینچی که در قالب آنها، راهنماییها و نصیحتهای خود برای هنرمندان را بیان کرده است. این کتاب در واقع از مجموعه نوشتههای این هنرمند و نویسندهی ایتالیایی، گلچین و گردآوری شده است.
حقایقی جالب درباره لئوناردو داوینچی
مطابق با برخی نقلهای تاریخی، مردی روستایی برای خود یک سپر اختیار میکند و از پدر داوینچی درخواست میکند تا این سپر به نقاشی زینت شود. اما وقتی لئوناردو داوینچی ملهم از مدوسا، بر سطح آن یک هیولا را ترسیم میکند، پدرش مجبور میشود که سپر دیگری برای آن مرد بخرد و سپر هیولا را به یک دلال ایتالیایی بفروشد. مورخان این نقاشی را اولین اثر هنری او محسوب میکنند.
در سال 1500 میلادی که خاندان اسفورزا با هجوم نیروهای لوئی دوازدهم روبهرو شدند، لئوناردو داوینچی به ونیز فرار کرد. در آنجا بهعنوان معمار و مهندس نظامی مأموریت یافت تا راهی برای مقابله با نیروهای دریایی فرانسه پیدا کند.
سپس در همان سال به فلورانس بازگشت و مهمان اعضای کلیسای سانتیسیما شد و در آنجا، نقاشی «باکره و نوزاد در نزد سنت جان و سنت آن و تعمیددهنده» را خلق کرد. اثری که گفته شده است بهحدی جلوهگر بود که مردم برای تماشای آن، مسافتهایی طولانی را طی میکردند.