معرفی خوان رامون خیمنس
پست معرفی خوان رامون خیمنس ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. خوان رامون خیمنس نویسنده و شاعر اسپانیایی برندهی جایزه نوبل ادبیات بود که به عنوان یکی از مطرحترین نویسندگان ادبیات مدرن اسپانیا شناخته میشود. یکی از نکات مهم در کار خیمنسِ شاعر، رویکرد او نسبت به «شعر ناب» بود که توانست در شعر مدرن جریانسازی کند. از آثار مهم او میتوان به کتاب «من و پلاترو» اشاره کرد.
زندگینامه خوان رامون خیمنس
خوان رامون خیمنس (Juan Ramón Jiménez) در روز بیستوسوم دسامبر سال 1881 در شهرستان موگر اسپانیا به دنیا آمد. او ابتدا در دانشگاه سویا در زمینهی حقوق و نقاشی تحصیل کرد اما در ادامه به مسیر نویسندگی که استعداد آن در ذات او وجود داشت سوق پیدا کرد. خوان رامون خیمنس دو کتاب اولش را در سن هجدهسالگی چاپ کرد. مرگ پدرش در آن سال باعث شد تا اندوهی عمیق او را فرا بگیرد و علتی شد تا به فرانسه فرستاده شود، جایی که با همسر دکترش وارد رابطهای نامشروع شد. سپس به آسایشگاهی در مادرید با خدمهای از راهبهها فرستاده شد و دو سال را در آنجا گذراند. خیمنس در ادامه به گروهی از نویسندگان مجلهی آوانگارد واقع در مادرید به اسم «پرومتئو» پیوست.
خوان رامون خیمنس که از افسردگی و اختلال روانی رنج میبرد، برای مدتی طولانی در فرانسه و مادرید تحت کنترل بیمارستان باقی ماند و بستری شد. او در راستای دلمشغولی رمانتیکی که نسبت به زادگاهاش داشت، در کتاب «من و پلاترو» که در باب یک نویسنده و خر کوچکش بود، از زادگاه خود نام برد و آن را توصیف کرد. در سال 1916 با نویسندهی اسپانیایی زنوبیا کامپروبی در آمریکا ازدواج کرد و کامپروبی به همراه و همدل همیشگیاش در مبارزه با بیماری و سیر فرایند نویسندگی تبدیل شد.
با شروع جنگ داخلی اسپانیا، خیمنس و کامپروبی به پورتوریکو تبعید و در سال 1946 در آنجا مستقر شدند. خوان رامون خیمنس در آن دوران با یک افسردگی جدید روبهرو شد و برای مدتی در بیمارستان بستری شد. او سپس در دانشگاه زبان و ادبیات اسپانیایی پورتوریکو به عنوان پروفسور مشغول به کار شد. آثار او بر بیشتر نویسندگان پورتوریکویی تأثیر گذاشت که این الهامات را میتوان در آثار نویسندگانی چون منوئل راموس اوترو و رنه مارکوس مشاهده کرد.
خیمنس اغلب به عنوان شاعری پرآوازه از ادبیات اسپانیا شناخته میشود. کتاب «من و پلاترو» شعری است که به نثر نوشته شده در آمریکای لاتین فروش خوبی داشته و وقتی به زبان انگلیسی ترجمه شده در کشور آمریکا برای مؤلف محبوبیت و شهرت بالایی کسب کرده. خوان رامون خیمنس در سال 1956 برندهی جایزه نوبل ادبیات برای «اشعار تغزلی»اش شد. دو سال بعد، زنوبیا کامپروبی بر اثر بیماری سرطان درگذشت و چنان غمی را بر خیمنس تحمیل کرد که او نتوانست خود را بازسازی کند و در روز بیستونهم مه سال 1958 درگذشت.
بهترین کتابهای خوان رامون خیمنس
کتاب من و پلاترو (Platero and I): داستانی منثور از رابطهی یک نویسنده با خر کوچکش که پلاترو نام دارد. این کتاب وقتی به زبان انگلیسی ترجمه شد توانست شهرتی فراوان را برای خوان رامون خیمنس به همراه آورد. در این داستان، پلاترو بهگونهای توصیف شده که گویی لطیفترین و ظریفترین موجود زنده در جهان است. از نظر منتقدان این خر کوچک استعارهای از لذتهای کوچک زندگی، زیبایی، خاطرات و درونیات شکنندهی انسانی است.
کتاب اشعار برگزیدهی خوان رامون خیمنس (Juan Ramon Jimenez: Selected Poems): خوان رامون خیمنس با اشعارش شناخته میشود. او در سرودههای خود سعی داشت به خالص بودن شعر و بیان شاعرانه دست یابد. این کتاب، بهترین سرودههای او را با ترجمهای دلچسب گردآوری کرده است.
سبک نگارش و دیدگاههای خوان رامون خیمنس
خیمنس در نوشتن تحت تأثیر نویسندهی نیکاراگوئهای، روبن داریو بود و بیشتر به سبک سمبولیسم فرانسوی و البته ادبیات کلاسیک اروپا گرایش داشت. محتوای اکثر نوشتههای او در باب موسیقی و رنگ است که در دیدگاه او نمادی از عشق و شهوت به شمار میروند.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از آثار خوان رامون خیمنس
در سال 1968 یک فیلم اسپانیایی با عنوان «من و پلاترو» از کتابی با همین عنوان از خیمنس اقتباس شد. کارگردان این فیلم سینمایی آلفونسو کستیون بود.
حقایقی جالب دربارهی خوان رامون خیمنس
در سال 1911 و 1912 خیمنس مجموعهای داستان اروتیک در باب زنانی نوشت که برخی از آنان راهبه بودند. مادر روحانی ارشد آن آسایشگاه او را محکوم به این کرد که آنچه در داستانهایش توصیف کرده را انجام داده اما هیچگاه این ادعا ثابت نشد.
یک گروه موسیقی راک در اسپانیا نام گروه خود را بر اساس رمان خوان رامون خیمنس «من و پلاترو» گذاشت.
چندین خیابان در کشور اسپانیا به نام خیمنس نامگذاری شده که دوتا از آنها در مادرید و والنسیا است.