معرفی جلال آل احمد
پست معرفی جلال آل احمد ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. جلال آل احمد (۲ آذر ۱۳۰۲ و براساس برخی روایت ها ۱۱ آذر، ۱۳۰۲، تهران – ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، اسالم، گیلان) روشنفکر، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم ایرانی و همسر سیمین دانشور بود. آل احمد در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و تأثیر بزرگی در جریان روشنفکری و نویسندگی ایران داشت.
نویسندگانی چون نادر ابراهیمی و غلامحسین ساعدی از او تأثیر گرفتند.جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانواده ای مذهبی در محلهٔ سیدنصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. وی پسر عموی آیت الله طالقانی بود. خانوادهٔ او اصالتا اهل شهرستان طالقان و روستای اورازان بود. دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت.
پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سید احمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او تسلیم خواست پدر نشد.در سال ۱۳۲۲ وارد دانشسرای عالی تهران شد و در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل گشت. او تحصیل را در دوره دکترای ادبیات فارسی نیز ادامه داد، اما در اواخر تحصیل از ادامه آن صرف نظر کرد. نخستین مجموعهٔ داستان خود به نام «دید و بازدید» را در همین دوران منتشر کرده بود.
او که تأثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت، به جز نوشتن داستان به نگارش مقالات اجتماعی، پژوهش های مردم شناسی، سفرنامه ها و ترجمه های متعددی نیز پرداخت. البته چون اطلاعات او از زبان فرانسه گسترده نبود، پیوسته در کار ترجمه از دوستانی مانند علی اصغر خبره زاده، پرویز داریوش و منوچهر هزارخانی کمک می گرفت.
شاید مهم ترین ویژگی ادبی آل احمد نثر او بود. نثری فشرده و موجز و در عین حال عصبی و پرخاشگر، که نمونه های خوب آن را در سفرنامه های او مثل «خسی در میقات» یا داستان زندگی نامهٔ «سنگی بر گوری» می توان دید. در سال ۱۳۲۶ دومین کتاب خود به نام «از رنجی که می بریم» را همزمان با کناره گیری از حزب توده چاپ کرد که بیانگر داستان های شکست مبارزاتش در این حزب است. پس از این خروج بود که برای مدتی به قول خودش ناچار به سکوت شد که البته سکوت وی به معنای نپرداختن به سیاست و بیشتر قلم زدن بود.جلال آل احمد در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در چهل و پنج سالگی در اسالم گیلان درگذشت.
پس از مرگ نابهنگام آل احمد، پیکر وی به سرعت تشییع و به خاک سپرده شد، که باعث باوری دربارهٔ سربه نیست شدن او توسط ساواک شد. همسر وی، سیمین دانشور، این شایعات را تکذیب کرده است، ولی شمس آل احمد قویا معتقد است که ساواک او را به قتل رسانده و شرح مفصلی در این باره در کتاب از چشم برادر بیان کرده است.جلال آل احمد وصیت کرده بود که جسد او را در اختیار اولین سالن تشریح دانشجویان قرار دهند؛ ولی از آن جا که وصیت وی برابر شرع نبود، پیکر او در مسجد فیروزآبادی جنب بیمارستان فیروزآبادی شهر ری به امانت گذاشته شد تا بعدها آرامگاهی در شأن او ایجاد شود و این کار هیچ گاه صورت نگرفت.
زندگینامه جلال آل احمد
جلال آل احمد (Jalal Al-e-Ahmad) در محلهی سید نصرالدین از محلههای قدیمی شهر تهران و در خانوادهای روحانی و اصالتاً اهل طالقان متولد شد و پرورش یافت. پدر و عمویش از مذهبیون نامی آن زمان بودند و پدر جلال آل احمد بر حسب اعتقادات و همچنین آمیخته شدن مذهب با تمامی ابعاد زندگی خانوادگیشان، تمایل داشت پسرش نیز راه او را ادامه دهد و جایگزینی بهحق برای پدر باشد؛ از این رو جلال آل احمد را برای ادامهی تحصیل در علوم دینی به نجف فرستاد، اما جلال که چندان به علوم دینی و مذهب علاقه نداشت، از ادامهی تحصیل در نجف سر باز زد و با وجود مخالفت و آزردگی شدید پدرش، به تحصیل در دورههای شبانهی دبیرستان دارالفنون پرداخت و در سال 1322 در رشتهی زبان و ادبیات فارسی از دانشسرای عالی تهران فارغالتحصیل شد.
جلال آل احمد در سالهای پایانی تحصیل، با کلام احمد کسروی و محمدحسن شریعت سنگلجی آشنا شد و به حزب توده پیوست و بدین ترتیب، دورهی دکترای خود را در رشتهی زبان و ادبیات فارسی نیمهکاره رها کرد. اما در سال 1327 از حزب توده هم کناره گرفت و اولین داستان خود یعنی «دید و بازدید» را نوشت.
جلال آل احمد در سال 1327 با سیمین دانشور، اولین زن داستاننویس ایرانی، آشنا شد و پس از مدتی کشمکش بر سر مخالفت خانوادهاش با این وصلت، با سیمین دانشور ازدواج کرد و با همراهی همسرش و برقراری پیوند میان ادبیات و سیاست پا به عرصهی پرآشوب اجتماعی آن دوران گذاشت و با خلق دومین اثرش یعنی «از رنجی که میبریم» وضعیت نابسامان زندانیان سیاسی آن زمان را به تصویر کشید و نمایندهی مردمی شد که مسائل اجتماعی عصر آزارشان میداد.
این نویسنده و مترجم ایرانی علاوه بر نوشتن داستانهای متعدد، به تألیف مقالات اجتماعی، سفرنامهها و پژوهشهای مردمشناسی نیز پرداخته و چندین اثر مشهور جهانی را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
جلال آل احمد، پس از کودتای 28 مرداد، فعالیت سیاسی چندانی نداشت و گهگاه مقالهای سیاسیاجتماعی در مجلات یا بهصورت مستقل مینوشت اما همچنان تحت فشار و نظارت ساواک قرار داشت. به همین دلیل در سال 1348 و به دنبال برکناریاش از سِمت معلمی توسط ساواک، راهی اسالم گیلان به قصد تبعیدی خودخواسته شد و در همانجا به مرگی نسبتاً مشکوک از دنیا رفت. به گفتهی خواهرش، شمس آل احمد، جلال به مرگی طبیعی از دنیا نرفته و احتمالاً ساواک او را به قتل رسانده است؛ اما همسرش، سیمین، نظری غیر از این دارد.
زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای جلال آل احمد
بهترین کتابهای جلال آل احمد
داستانهای جلال آل احمد آکنده از اصطلاحات روزمرهی مردمی و آمیخته با ادبیات عامیانه است. نثر او کوتاه و برنده بوده و از قواعد مرسوم زبان و ادبیات فارسی در آن دوره چندان استفاده نمیکرده که همین امر موجب تمایز نثر او از دیگر نویسندگان معاصرش شده است. در ادامه، مروری خواهیم داشت بر برخی از بهترین کتابهای جلال آل احمد که در کنار داستانگویی جذاب، رویکرد سیاسی و اجتماعی او را هم نشان میدهند:
کتاب از رنجی که میبریم (Of Our Suffering): دومین اثر و یکی از مهمترین آثار جلال آل احمد که بهنوعی شرح حال خود نویسنده و وصف تحولات درونی او پس از برکناریاش از حزب توده در سال 1326 است. جلال آل احمد در این کتاب از وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی و وقایعی که در زندان پهلوی بر او و سایر همبندانش گذشته مینویسد.
کتاب سهتار: این کتاب که مشتمل بر چند داستان کوتاه است، با نگاهی دقیق و موشکافانه، به موضوع فقر و آثار آن در جامعه پرداخته و تفکرات جامعهای خرافاتی با عقایدی افراطی را به چالش کشیده است. داستانهای این مجموعه به لحاظ زبان و ساختار شبیه قصههای عامیانهای است که از زبان مردم کوچه و بازار هم شنیده میشود.
کتاب زن زیادی: زن در آثار جلال آل احمد شخصیتی است که در فضایی مردسالار زندگی میکند و معمولاً از خود هیچ اختیاری ندارد و از سوی مردان مورد اذیت و آزار قرار میگیرد. کتاب زن زیادی نیز روایتگر داستان یکی از همین زنان مفلوک است که هویت مستقلی از خود ندارند و در محیطی زندگی میکنند که آزادی و تساوی برای آنان معنا ندارد.
کتاب مدیر مدرسه (The School Principal): شاید معروفترین و مهمترین اثر جلال آل احمد کتاب مدیر مدرسه باشد که از زندگی و حرفهی شخصی نویسنده الهام گرفته و در خلال داستان، به بررسی معضلات و مشکلات سیستم آموزشوپرورش کشور میپردازد. مدیر مدرسه روایتگر آموزگاری است که از درس دادن خسته شده و برای آسودگی خود و داشتن درآمدی بیشتر به مدیری مدرسه روی میآورد.
کتاب سنگی بر گوری (A Stone upon a Grave): این کتاب نیز مانند سایر آثار جلال آل احمد از زندگی شخصی و تجربیات فردی او متأثر شده است. کتاب سنگی بر گوری متشکل از شش فصل است که به جریانات و وقایع مربوط به بچهدار نشدن جلال و سیمین میپردازد و با قالب و لحن داستانی دلنشینش، یکی از مشکلات زندگی زناشویی جلال آل احمد و تأثیر آن بر روابط با همسرش، سیمین، را روایت میکند.
لازم به ذکر است که جلال آل احمد علاوه بر نویسندگی، مترجم قابل و چیرهدستی نیز بود و آثار بسیاری از نویسندگان ادبیات جهان را به فارسی برگردانده است که از آن میان میتوان به آثاری چون «مائدههای زمینی» از آندره ژید، «کرگدن» از اوژن یونسکو و «سوءتفاهم» و «بیگانه» از آلبر کامو اشاره کرد.
جلال آل احمد از نگاه دیگران
جلال آل احمد یکی از مجموعه کسانی است که به نام روشنفکر در جامعهی ما شناخته میشوند و اگر آل احمد از همهی آنها جدیتر نباشد، کمتر هم نیست. (یحیی یثربی، استاد رشتهی فلسفه و کلام اسلامی در دانشگاه علامه طباطبایی)
به گمان من، جلال آل احمد یکی از خلفترین فرزندان زمانهی خودش است. او در نوعی محیط دوگانه تنفس میکرد که سراسر آشوب بود و سردرگمی در سطح جهانی. در دههی 10 یا 20، ما با جامعهای مواجهیم که به یکباره از استبداد قجری رهایی پیدا کرده و دامن استبدادی دیگر افتاده است. (حسن شهید نورایی، حقوقدان و نویسنده)
من از جمله منتقدان آل احمد هستم و معتقدم که آل احمد را باید خواند چون متون بهجامانده از او و نه شخص او، در بخشی از پیشفرضها و پیشداوریهای فرهنگی نادرست ما سهمی دارند و باید مؤاخذه شوند. من گمان میکنم که راه این مؤاخذه، تخریب آل احمد نیست بلکه نقد اصولی اوست. (مجتبی گلستانی، نویسنده، منتقد ادبی، پژوهشگر و مترجم ایرانی)
حقایقی جالب درباره جلال آل احمد
جایزهی ادبی جلال آل احمد مهمترین جایزهی ملی در ادبیات داستانی ایران است که به نام این نویسندهی معاصر نامگذاری شده و نخستین دورهی آن در سال 1387 با مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی و همزمان با زادروز جلال آل احمد برگزار شد.
زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای جلال آل احمد
منزل جلال آل احمد و سیمین دانشور که به دست خود جلال و زمانی که سیمین برای تحصیل به آمریکا رفته بود، ساخته شده بود، امروزه و پس از مرگ سیمین دانشور، توسط شهرداری خریداری شده و به موزهای به نام خانهی ادبیات تبدیل گردیده است.
جملات برگزیده جلال آل احمد
بزرگترین غَبن این سالهای بینمازی، از دست دادن صبحها بوده؛ با بویش، با لطافت سرمایش، با رفت و آمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که برمیخیزی، انگار پیش از خلقت برخاستهای. (کتاب خسی در میقات)
قدیمیها راست گفتهاند که اگر دلتان گرفت، بروید سراغ اموات. ولی این فقط سراغ اموات رفتن بوده است یا گذری به سنّت ملموس و به گذشتهی موجود؟ و به اجداد و ابدیت در خاک؟ و خود را با همهی غمهای گذرا و حقیر در قبال آنهمه هیچی، کوچک دیدن و فراموش کردن؟ (کتاب سنگی بر گوری)
سن معلم و شاگرد نباید زیاد از هم دور باشد و فاصلهی دو نسل در میان و مردان دیروز و فرزندان فردا. (کتاب مدیر مدرسه)
آدم غربزده شخصیت ندارد؛ چیزی است بیاصالت. خودش و خانهاش، و حرفهایش بوی هیچ چیزی را نمیدهد. (کتاب غربزدگی)
در «کارنامه سه ساله» ماجرای رفتن به عراق را این گونه شرح می دهد:
«تابستان 1322 بود، در بحبوحه جنگ، با حضور سربازان بیگانه و رفت و آمد وحشت انگیز U.K.C.C و قرقی که در تمام جاده ها کرده بودند تا مهمات جنگی از خرمشهر به استالینگراد برسد. به قصد تحصیل به بیروت می رفتم که آخرین حد نوک دماغ ذهن جوانی ام بود و از راه خرمشهر به بصره و نجف می رفتم که سپس به بغداد والخ …. اما در نجف ماندگار شدم. میهمان سفره برادرم. تا سه ماه بعد به چیزی در حدود گریزی، از راه خانقین و کرمانشاه برگردم. کله خورده و کلافه و از برادر و پدر.»
پس از بازگشت از سفر، آثار شک و تردید و بی اعتقادی به مذهب در او مشاهده می شود که بازتابهای منفی خانواده را به دنبال داشت.
«شخص من که نویسنده این کلمات است، در خانواده روحانی خود همان وقت لامذهب اعلام شد ه دیگر مهر نماز زیرپیشانی نمی گذاشت. در نظر خود من که چنین می کردم، بر مهر گلی نماز خواندن نوعی بت پرستی بود که اسلام هر نوعش را نهی کرده، ولی در نظر پدرم آغاز لا مذهبی بود. و تصدیق می کنید که وقتی لا مذهبی به این آسانی به چنگ آمد، به خاطر آزمایش هم شده، آدمیزاد به خود حق می دهد که تا به آخر براندش.»
جلال آل احمد
آل احمد در سال 1323 به حزب توده ایران پیوست و عملاً از تفکرات مذهبی دست شست. دوران پر حرارت بلوغ که شک و تردید لازمه آن دوره از زندگی بود، اوج گیری حرکت های چپ گرایانه حزب توده ایران و توجه جوانان پرشور آن زمان به شعارهای تند وانقلابی آن حزب و درگیری جنگ جهانی دوم عواملی بودند که باعث تغییر مسیر فکری آن احد شدند.
همه این عوامل دست به دست هم داد تا جوانکی با انگشتری عقیق با دست و سر تراشیده، تبدیل شد به جوانی مرتب و منظم با یک کراوات و یکدست لباس نیمدار آمریکایی شود.
در سال 1324 با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال، این داستان در کنار چند داستان کوتاه دیگر در مجموعه “دید و بازدید” به چاپ رسید. آل احمد در نوروز سال 1324 برای افتتاح حزب توده و اتحادیه کارگران وابسته به حزب به آبادان سفر کرد:
«در آبادان اطراق کردم. پانزده روزی. سال 1324 بود، ایام نوروز و من به مأموریتی برای افتتاح حزب توده و اتحادیه کارگران وابسته اش به آن ولایت می رفتم و اولین میتینگ در اهواز از بالای بالکونی کنار خیابان”.
آل احمد که از دانشسرای عالی در رشته ادبیات فارسی فارغ التحصیل شده بود، او تحصیل را در دوره دکترای ادبیات فارسی نیز ادامه داد، اما در اواخر تحصیل از ادامه آن دوری جست و به قول خودش «از آن بیماری (دکتر شدن) شفا یافت».
به علت فعالیت مداومش در حزب توده، مسؤولیتهای چندی را پذیرفت. خود در این باره می گوید:«در حزب توده در عرض چهار سال از صورت یک عضو ساده به عضویت کمیته حزبی تهران رسیدم و نمایندگی کنگره…. و از اوایل 25 مأمور شدم زیر نظر طبری «ماهنامه مردم» را راه بیندازم که تا هنگام انشعاب 18 شماره اش را درآوردم حتی شش ماهی مدیر چاپخانه حزب بودم.»
در سال 1326 به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در همان سال، به رهبری خلیل ملکی و 10 تن دیگر از حزب توده جدا شد. آنها از رهبری حزب و مشی آن انتقاد می کردند و نمی توانستند بپذیرند که یک حزب ایرانی، آلت دست کشور بیگانه باشد. در این سال با همراهی گروهی از همفکرانش طرح استعفای دسته جمعی خود را نوشتند.
آل احمد با نثر عصیانگرش اینگونه می گوید:
«روزگاری بود و حزب توده ای بود و حرف و سخنی داشت و انقلابی می نمود و ضد استعمار حرف می زد و مدافع کارگران و دهقانان بود و چه دعویهای دیگر و چه شوری که انگیخته بود و ما جوان بودیم و عضو آن حزب بودیم و نمی دانستیم سر نخ دست کیست و جوانی مان را می فرسودیم و تجربه می آموختیم. برای خود من «اما» روزی شروع شد که مأمور انتظامات یکی از تظاهرات حزبی بودیم (سال 23 یا 24؟) از در حزب خیابان فردوسی تا چهارراه مخبرالدوله با بازوبند انتظامات چه فخرها که به خلق نفروختم، اما اول شاه آباد چشمم افتاد به کامیون های روسی پر از سرباز که ناظر و حامی تظاهرات ما کنار خیابان صف کشیده بودند که یک مرتبه جا خوردم و چنان خجالت کشیدم که تپیدم توی کوچه سید هاشم و …..”
در سال 1326 کتاب «از رنجی که می بریم» چاپ شد که مجموعه 10 قصه کوتاه بود و در سال بعد «سه تار» به چاپ رسید. پس از این سالها آل احمد به ترجمه روی آورد. در این دوره، به ترجمه آثار «ژید» و«کامو»، «سارتر» و «داستایوسکی» پرداخت و در همین دوره با دکتر سیمین دانشور ازدواج کرد.
«زن زیادی» نیز به این سال تعلق دارد.
در طی سالهای 1333 و 1334 «اورازان»، «تات نشینهای بلوک زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه مائده های زمینی را منتشر کرد و در سال 1337 «مدیر مدرسه» «سرگذشت کندوها» را به چاپ سپرد. دو سال بعد «جزیره خارک- در یتیم خلیج» را چاپ کرد. سپس از سال 40 تا 43 «نون و القلم»، «سه مقاله دیگر»، «کارنامه سه ساله»، «غرب زدگی» «سفر روس»، «سنگی بر گوری» را نوشت و در سال 45 «خسی در میقات» را چاپ کرد و هم «کرگدن» نمایشنامه ای از اوژان یونسکورا. «در خدمت و خیانت روشنفکران» و «نفرین زمین» و ترجمه «عبور از خط» از آخرین آثار اوست.
آل احمد در صحنه مطبوعات نیز حضور فعالانه مستمری داشت و در این مجلات و روزنامه ها فعالیت می کرد.
نکته ای که در زندگی آل احمد جالب توجه است، زندگی مستمر ادبی او است. اگر حیات ادبی این نویسنده با دیگر نویسندگان همعصرش مقایسه شود این موضوع به خوبی مشخص می شود.
جلال در سالهای فرجامین زندگی، با روحی خسته و دلزده از تفکرات مادی به تعمق در خویشتن خویش پرداخت تا آنجا که در نهایت، پلی روحانی و معنوی بین او و خدایش ارتباط برقرار کرد.
او در کتاب “خسی در میقات” که سفرنامه ی حج اوست به این تحول روحی اشاره می کند و می گوید: “دیدم که کسی نیستم که به میعاد آمده باشد که خسی به میقات آمده است. . .”
این نویسنده پر توان که همواره به حقیقت می اندیشید و از مصلحت اندیشی می گریخت، در اواخر عمر پر بارش، به کلبه ای در میان جنگلهای اسالم کوچ کرد.
جلال آل احمد، نویسنده توانا و هنرمند دلیر به ناگاه در غروب روز هفدهم شهریور ماه سال 1348 در چهل و شش سالگی زندگی را بدرود گفت.
ویژگی های آثار
به طور کلی نثر آل احمد نثری است شتابزده، کوتاه، تاثیر گذار و در نهایت کوتاهی و ایجاز .
آل احمد در شکستن برخی از سنت های ادبی و قواعد دستور زبان فارسی شجاعتی کم نظیر داشت و این ویژگی در نامه های او به اوج می رسد.
اغلب نوشته هایش به گونه ای است که خواننده می تواند بپندارد نویسنده هم اکنون در برابرش نشسته و سخنان خود را بیان می کند و خواننده، اگر با نثر او آشنا نباشد و نتواند به کمک آهنگ عبارات ، آغاز و انجام آنها را دریابد، سر در گم خواهد شد. از این رو ناآشنایان با سبک آل احمد گاهی ناگریز می شوند عباراتی را بیش از چند بار بخوانند.
آثار
آثار جلال آل احمد را به طور کلی می توان در پنج مقوله یا موضوع طبقه بندی کرد:
الف- قصه و داستان. ب- مشاهدات و سفرنامه. ج- مقالات. د- ترجمه. هـ- خاطرات و نامه ها.
الف- قصه و داستان
1- دید و بازدید 1324:
نخست شامل ده داستان کوتاه بود، در چاپ هفتم دوازده داستان کوتاه را در بردارد. جلال جوان در این مجموعه با دیدی سطحی و نثری طنز آلود اما خام که آن هم سطحی است، زبان به انتقاد از مسایل اجتماعی و باورهای قومی می گشاید.
2- از رنجی که می بریم 1326:
مجموعه هفت داستان کوتاه است که در این دو سال زبان و نثر داستانهای جلال به انسجام و پختگی می گراید. در این مجموعه تشبیهات تازه، زبان آل احمد را تصویری کرده است.
3- سه تار 1327:
مجموعه سیزده داستان کوتاه است. فضای داستانهای سه تار لبریز از شکست و ناکامی قشرهای فرو دست جامعه است.
4- زن زیادی 1331:
حاوی یک مقدمه و نه داستان کوتاه است. قبل از جلال، صادق چوبک و بزرگ علوی به تصویر شخصیت زنان در داستانهای خود پرداخته اند.
زنان مجموعه زن زیادی را قشرهای مختلف و متضاد مرفه، سنت زده و تباه شده تشکیل می دهند.
5- سرگذشت کندوها 1337:
نخستین داستان نسبتاً بلند جلال است با شروعی به سبک قصه های سنتی ایرانی، “یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود” این داستان به بیان شکست مبارزات سیاسی سالهای 29 تا 31 حزبی پرداخته است.
6- مدیر مدرسه 1337:
این داستان نسبتاً بلند به نوعی میان خاطرات فرهنگی آل احمد است. خود او در این مورد گفته است:
“حاصل اندیشه های خصوصی و برداشت های سریع عاطفی از حوزه بسیار کوچک اما بسیار موثر فرهنگ و مدرسه”
مدیر مدرسه، گزارش گونه ای است از روابط افراد یک مدرسه با هم و روابط مدرسه با جامعه.
” آل احمد در مدیر مدرسه به نثر خود اعتماد کامل دارد.
قلم دیگر در دستش نمی لرزد و چنین می نماید که اندیشه هایش نیز، در چارچوبی خاص، شکل نهایی خود را یافته است.
به رغم این تکوین اندیشه، جلال شکست را باور کرده است، لذا به دنبال گوشه ای خلوت می گردد.
7- نون والقلم 1340:
یک داستان بلند تاریخی که حوادث آن مربوط به اویل حکومت صفویان است. زبان نون والقلم به اقتضای زمان آن نسبتاً کهنه است.
8- نفرین زمین 1346:
رمانی روستایی است که بازتابی از جریانهای مربوط به “اصلاحات ارضی” در آن بیان شده است.
9- پنج داستان 1350:
دو سال پس از مرگ آل احمد چاپ شده است.
آثار جلال آل احمد
10- چهل طوطی اصل (با سیمین دانشور) 1351:
مجموعه شش قصه کوتاه قدیمی از “طوطی نامه” که با تحریری نو نگاشته شده است.
آل احمد در نامه ای خطاب به حبیب یغمایی، مدیر مجله ادبی یغما می نویسد: ” و من که جلال باشم وقتی خیال دکتر شدن و ادبیات را در سر داشتم به اینها دسترسی یافتم. قرار بود درباره “هزار و یک شب” و ریشه های هندی و ایرانی قصه هایش چیزی درست کنم به رسم رساله، که نشد. . .”
11- سنگی بر گوری 1360:
رمانی است کوتاه و آخرین اثر داستانی آل احمد محسوب می شود. موضوع آن فرزند نداشتن اوست.
ب- مشاهدات و سفرنامه ها
اورازان 1333، تات نشینهای بلوک زهرا 1337، جزیره خارک، درٌ یتیم خلیج فارس 1339، خسی در میقات 1345، سفر به ولایت عزرائیل چاپ 1363، سفر روس 1369 ، سفر آمریکا و سفر اروپا که هنوز چاپ نشده اند.
ج- مقالات و کتابهای تحقیقی
گزارشها 1325، حزب توده سر دو راه 1326، هفت مقاله 1333، سه مقاله دیگر 1341، غرب زدگی به صورت کتاب 1341، کارنامه سه ساله 1341، ارزیابی شتابزده 1342، یک چاه و دو چاله 1356، در خدمت و خیانت روشنفکران 1356، گفتگوها 1346.
د- ترجمه
عزاداریهای نامشروع 1322 از عربی، محمد آخرالزمان نوشته بل کازانوا نویسنده فرانسوی 1326، قمارباز 1327 از داستایوسکی، بیگانه 1328 اثر آلبرکامو (با علی اصغر خبرزاده)، سوء تفاهم 1329 از آلبرکامو، دستهای آلوده 1331 از ژان پل سارتر، بازگشت از شوروی 1333 از آندره ژید، مائده های زمینی 1334 اثر ژید (با پرویز داریوش)، کرگدن 1345 از اوژن یونسکو، عبور از خط 1346 از یونگر (با دکتر محمود هومن)، تشنگی و گشنگی 1351 نمایشنامه ای از اوژن یونسکو؛ در حدود پنجاه صفحه این کتاب را جلال آل احمد ترجمه کرده بود که مرگ زودرس باعث شد نتواند آن را به پایان ببرد؛ پس از آل احمد دکتر منوچهر هزارخانی بقیه کتاب را ترجمه کرد.
هـ- خاطرات و نامه ها
نامه های جلال آل احمد (جلد اول 1364) به کوشش علی دهباشی، چاپ شده است که حاوی نامه های او به دوستان دور و نزدیک است.
آرامگاه جلال آل احمد
جلال آل احمد نویسنده توانا و هنرمند بزرگ در غروب روز هفدهم شهریور ماه سال ۱۳۴۸ در ۴۶ سالگی بهطور ناگهانی از دنیا رفت. او وصیت کرده بود جسدش را در اختیار اولین سالن تشریح دانشجویان بگذارند؛ اما وصیت او مخالف شرع قلمداد شد و پیکرش را به امانت در مسجد فیروزآبادی شهر ری به خاک سپردند تا در فرصت مناسب آرامگاهی در شان ادبی او ساخته شود؛ هرچند این مهم تاکنون محقق نشده است. مزار او در زیر فرشهای شبستان مسجد قرار دارد. وقتی فرش را کنار بزنید، نام و تصویر کوچکی از جلال آل احمد بههمراه تاریخ تولد و وفات او را روی یکی از سرامیکهای کف شبستان میبینید.
در حال حاضر ارزشمندترین جایزه ادبی ایران به نام جلال آل احمد ضرب شده است که مراسم آن سالانه در آذرماه (ماه تولد این نویسنده بزرگ) برگزار میشود. در این رویداد کمنظیر ادبی، نشان ویژه جلال آل احمد توسط بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایران به برگزیدگان آثار ادبی اعطا میشود.