معرفی اف اسکات فیتزجرالد

معرفی اف اسکات فیتزجرالد

پست معرفی اف اسکات فیتزجرالد ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. اسکات فیتز جرالد یکی از مهم‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات آمریکاست که رمان‌هایش به کتاب‌های کلاسیک ادبیات تبدیل شده است. اسکات فیتز جرالد در رمان‌های خود فضای اجتماعی آمریکا را به تصویر می‌کشد. از بهترین کتاب‌های او می‌توان به «گتسبی بزرگ» و «بازگشت به بابیلون» اشاره کرد.

زندگینامه اسکات فیتز جرالد

زندگینامه اسکات فیتز جرالد

اسکات فیتز جرالد (F. Scott Fitzgerald) در 24 سپتامبر سال 1896 در آمریکا به دنیا آمد. رمان‌ها و داستان‌های کوتاه او در میان مهم‌ترین آثار تاریخ ادبیات معاصر به چشم می‌خورند. اسکات فیتز جرالد تنها فرزند خانواده بود. پدرش اشراف‌زاده‌ای ناموفق به شمار می‌رفت که در طول زندگی با چالش‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد. مادرش نیز یک روستایی بود. همین موضوع باعث شد که اسکات فیتز جرالد در خانواده‌ی خود با دو سبک متفاوت از زندگی آمریکایی مواجه شود.

اسکات فیتز جرالد تحصیلات خود را در دانشگاه پرینستون گذراند. او در این سال‌ها رمان «این سوی بهشت» (This Side of Paradise) را نوشت. این رمان یکی از مهم‌ترین کتاب‌های تاریخ ادبیات آمریکا به شمار می‌رود. او در ادامه‌ی فعالیت‌های ادبی‌اش کتاب «گتسبی بزرگ» (The Great Gatsby) را منتشر کرد که به اثری کلاسیک در تاریخ ادبیات تبدیل شد.

اسکات فیتز جرالد زندگی خصوصی پرماجرایی داشت. زندگی او با همسرش زلدا فیتز جرالد چنان پرحاشیه بود که اخبارش همراه با انتشار رمان‌هایش در فرانسه و آمریکا دنبال می‌شد. در آن دوران مشهور بود که اسکات فیتز جرالد و زلدا افراد خوش‌گذرانی هستند و بیش از حد برای تفریح خود هزینه می‌کنند. زندگی آن دو با نشیب و فرازهای بسیاری همراه بود.

در سال 1930، زلدا دچار یک بیماری روانی شدید شد و یک سال در درمانگاه‌های مختلف اروپا به معالجه‌ی خود پرداخت. هر چند زلدا در سال 1931 سلامتی خود را بازیافت، باز در سال 1932 دچار مشکلات روانی شد. زلدا در این مدت سعی می‌کرد از طریق قالب‌های مختلف نمایشنامه، رمان و نقاشی کار هنری خود را ارائه کند، اما در همه‌ی آن‌ها شکست می‌خورد.

اسکات فیتز جرالد در سال 1939 شروع به نوشتن رمان جدیدی کرد که شخصیت اصلی آن یک تهیه‌کننده‌ی هالیوود بود، اما نتوانست آن را به پایان برساند. او در 21 دسامبر سال 1940 و در 44سالگی بر اثر حمله‌ی قلبی درگذشت.

بهترین کتاب‌های اسکات فیتز جرالد

بهترین کتاب‌های اسکات فیتز جرالد

اسکات فیتز جرالد یکی از مهم‌ترین نویسندگان قرن بیستم و ادبیات آمریکا است که تأثیر بسیار زیادی بر ادبیات داستانی گذاشته است. در این بخش، به بهترین کتاب‌های اسکات فیتز جرالد خواهیم پرداخت:

کتاب گتسبی بزرگ (The Great Gatsby): کتاب گتسبی بزرگ در سال 1925 منتشر شد. این رمان یکی از مهم‌ترین کتاب‌های تاریخ ادبیات آمریکا است. اسکات فیتز جرالد برای نوشتن این کتاب از زندگی خود الهام گرفته است. این رمان تصویری واقعی از آمریکای دهه‌ی 1920 ارائه می‌دهد.

کتاب بازگشت به بابیلون (Babylon Revisited): کتاب بازگشت به بابیلون سه داستان کوتاه را در بر می‌گیرد. این سه داستان «بازگشت به بابیلون»، «جام کریستال» و «دهه‌ی گمشده» نام دارد. اسکات فیتز جرالد در نوشتن این داستان‌ها نیز از تجارب شخصی خود بهره برده. موضوع اصلی این داستان‌ها سقوط تدریجی انسان‌هاست.

کتاب سبزیجات (The Vegetable): اسکات فیتز جرالد کتاب سبزیجات را در قالب نمایشنامه نوشته و این کتاب تنها نمایشنامه‌ی او به حساب می‌آید. این کتاب داستانی طنز و موضوعی سیاسی دارد. حوادث این نمایشنامه در انتخابات ریاست‌جمهوری رخ می‌دهد. این کتاب در سال 1923 منتشر شده است.

کتاب آخرین قارون (The Last Tycoon): کتاب آخرین قارون یکی از مهم‌ترین کتاب‌های اسکات فیتز جرالد است. این کتاب به دلیل مرگ اسکات فیتز جرالد ناتمام باقی ماند. کتاب آخرین قارون در سال 1941 با تلاش ادمون ویلسون، از دوستان نزدیک اسکات فیتس جرالد، منتشر شد.

کتاب‌هایی که در این بخش معرفی کردیم از جمله بهترین آثار اسکات فیتز جرالد به حساب می‌آیند. اسکات فیتس جرالد کتاب‌های دیگری نیز دارد که از آن‌ها می‌توان به «دزد ساحلی» و «مدل موی تازه‌ی برنیس» اشاره کرد. شما می‌توانید نسخه‌ی صوتی کتاب‌های اسکات فیتز جرالد را بشنوید و نسخه‌ی الکترونیکی آن‌ها را بخوانید.

اقتباس‌های سینمایی از آثار اسکات فیتز جرالد
از آنجایی که آثار اسکات فیتز جرالد از بهترین کتاب‌های تاریخ ادبیات آمریکا و جهان به حساب می‌آید، از آثار او اقتباس‌های سینمایی مختلفی ساخته شده است. در این قسمت، به بهترین فیلم‌هایی خواهیم پرداخت که با اقتباس از کتاب‌های اسکات فیتز جرالد ساخته شده است:

فیلم گتسبی بزرگ: این فیلم با اقتباس از رمان گتسبی بزرگ ساخته شده است. فیلم گتسبی بزرگ به کارگردانی باز لورمن در سال 2013 به روی پرده رفت و در آن بازیگران بزرگی نظیر لئوناردو دی کاپریو و توبی مگوایر به ایفای نقش پرداخته‌اند.

فیلم مورد عجیب بنجامین باتن: این فیلم مشهور با اقتباس از یکی از داستان‌های کوتاه اسکات فیتز جرالد ساخته شده. کارگردان این فیلم دیوید فینچر است و آن را در سال 2008 ساخته. از بازیگران اصلی این فیلم می‌توان به برد پیت و کیت بلانشت اشاره کرد.

فیلم آخرین باری که پاریس را دیدم: کارگردان این فیلم ریچارد بروکس است. این فیلم بر اساس یکی از داستان‌های اسکات فیتز جرالد به نام بازگشت به بابیلون ساخته شده و در سال 1954 به روی پرده رفته است. از بازیگران این فیلم می‌توان به کسانی چون الیزابت تیلور و ون جانسون اشاره کرد. حوادث این فیلم در پاریس و در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد.

فیلم لطیف است شب: هنری کینگ کارگردان فیلم لطیف است شب است. او این فیلم را در سال 1962 با اقتباس از رمانی به همین نام ساخته است. رمان «لطیف است شب» آخرین رمان کامل اسکات فیتز جرالد است که در سال 1934 منتشر شد. از بازیگران این فیلم می‌توان به جنیفر جونز و جیسون روباردز اشاره کرد.

حقایقی جالب درباره اسکات فیتز جرالد

حقایقی جالب درباره اسکات فیتز جرالد

زندگی اسکات فیتز جرالد کنجکاوی‌برانگیز است و هنوز هم مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد. در این بخش، به برخی از حقایق جالب درباره‌ی اسکات فیتز جرالد خواهیم پرداخت:

اسکات فیتز جرالد به عنوان فیلم‌نامه‌نویس کار می‌کرد: اسکات فیتز جرالد در سال 1939 به لس آنجلس رفت تا در استودیوهای فیلم‌سازی به عنوان فیلم‌نامه‌نویس کار کند، اما در آنجا موفق نبود. او چند فیلم‌نامه نوشت که اکثر آن‌ها را استودیوهای فیلم‌سازی رد کردند و تنها یکی از این فیلم‌نامه‌ها ساخته شد.
معروف‌ترین اثر اسکات فیتز جرالد در زمان حیات او یک شکست در نظر گرفته می‌شد: هر چند به‌محض انتشار کتاب گتسبی بزرگ، منتقدان ادبی آن را تحسین کردند، این کتاب از طرف عموم مردم با استقبال چندانی روبه‌رو نشد و حتی کمتر از کتاب‌های قبلی او فروخت.
اسکات فیتز جرالد هرگز بیش از چند سال در یک مکان زندگی نکرد: اسکات فیتز جرالد هیچ‌گاه از خود خانه‌ای نداشت و در طول زندگی خود، در مکان‌های مختلف و در هتل‌ها و خانه‌های اجاره‌ای زندگی می‌کرد. او بین سال‌های 1920 و 1940 در کشورهای مختلفی چون سوئیس، ایتالیا، فرانسه و آمریکا زندگی کرد.
اسکات فیتز جرالد جزئیات زندگی خود را ثبت می‌کرد: اسکات فیتز جرالد دفتر بزرگی داشت که در آن کوچک‌ترین جزئیات زندگی خود را می‌نوشت. از زمان انتشار کتاب‌هایش تا تاریخ عاشق‌ شدن و ازدواجش اطلاعاتی هستند که در این دفتر ثبت شده‌اند.
جملات برگزیده اسکات فیتز جرالد
یکی از دلایل محبوبیت آثار اسکات فیتز جرالد جملات و توصیفات درخشان اوست. در این بخش، به جملات برگزیده‌ی اسکات فیتز جرالد خواهیم پرداخت:

من مهمانی‌های بزرگ را دوست دارم. آن‌ها خیلی صمیمی هستند. در مهمانی‌های کوچک حریم خصوصی وجود ندارد. (کتاب گتسبی بزرگ)
بیایید یاد بگیریم تا دوستی خود را در زمان حیات دوستمان به او نشان بدهیم، نه زمانی که او را از دست داده‌ایم. (کتاب گتسبی بزرگ)
من می‌خواهم بدانم که شما در همان جهانی که من هستم، حرکت می‌کنی و نفس می‌کشی. (داستان‌های کوتاه اسکات فیتز جرالد)

نویسندگی و شهرت

نویسندگی و شهرت

اولین رمان فیتزجرالد خیلی زود به موفقیت رسید. این موفقیت ادبی، ثروت را به همراه آورد و ثروت هم می توانست میل شدید اسکات و زلدا به داشتن یک زندگی مرفه و سطح بالا را برآورده کند. فیتزجرالد به خوشگذرانی های مختلف و مصرف زیاد الکل روی آورد و خرج و مخارج زندگی را از طریق داستان های کوتاهی تأمین می کرد که در مجلات و روزنامه های محبوبی چون Saturday Evening Post و Esquire به چاپ می رساند.

فیتزجرالد در سال 1922 دومین رمان خود را با نام «زیبا و ملعون» به چاپ رساند. طنز و هجو این رمان نسبت به «عصر جاز» (دوره ای در دهه ی 1920 که با رکود بزرگ به پایان رسید. در این زمان، رقص و موسیقی جاز، به خصوص در آمریکا، بریتانیا، فرانسه و برخی کشورهای دیگر بسیار محبوب شد و با تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز همراه بود.) باعث شد فیتزجرالد به جایگاهی تثبیت شده در میان اعضای «نسل گمشده» (اصطلاحی که به نسلی اشاره دارد که در طول جنگ جهانی اول به سن بلوغ رسیدند) دست یابد.

با این حال، زلدا و اسکات به زندگی ای فراتر از توانایی های مالی خود روی آوردند و خوشگذرانی های افراطی مرسوم میان افراد معروف نیویورک را در آغوش کشیدند. فیتزجرالد مجبور بود برای اجتناب از مشکلات مالی، مدام از مدیر برنامه ها و ویراستار خود پول قرض بگیرد. او مانند بسیاری از نویسندگان آمریکایی پس از جنگ جهانی اول، به فرانسه رفت و در آن جا با نویسندگانی همچون «ارنست همینگوی» دوست شد. در فرانسه بود که فیتزجرالد شاهکار خود، رمان «گتسبی بزرگ» را به رشته ی تحریر درآورد؛ رمانی که در آن زمان چندان مورد اقبال قرار نگرفت.

«گفتم: «اگه من جای شما بودم، توقعاتم را از او بالا نمی بردم. گذشته رو نمی شه تکرار کرد.» با ناباوری فریاد کشید که: «نمی شه تکرار کرد؟ البته که می شه!» مثل دیوانه ها به اطراف خود نگریست، گویی گذشته در سایه ی خانه اش، همین دَمِ دست او، پنهان بود. «همه چیزها رو عیناً همان جور که قبلاً بودن درست می کنم.» و به نشان تصمیم خود، سرش را تکان داد.

«دِی زی می بینه.» مقدار زیادی درباره ی گذشته صحبت کرد و من به این نتیجه رسیدم که می خواهد چیز از دست رفته ای را، مثلاً یک جور تصور از خودش را که در کار عشق ورزی با دِی زی گذاشته بود، دوباره به چنگ آورد. از آن تاریخ به بعد، زندگی اش مغشوش و بی نظم شده بود، اما اگر ممکن می شد به نقطه ی شروعی در گذشته برگردد و از آن جا راه را آهسته دوباره بپیماید، شاید می توانست معمای مجهول گمشده را حل کند.» از کتاب «گتسبی بزرگ»

افول و مرگ

فیتزجرالد در دهه ی 1920 به اعتیادی شدید به الکل دچار شد و ذهنش دیگر در خلق داستان یاری اش نمی کرد. علاوه بر این، سلامت روانی زلدا نیز رو به وخامت گذاشت و پزشکش در سال 1930 تشخیص داد که او به بیماری اسکیزوفرنی یا روان گسیختگی مبتلا شده است. آن ها در این زمان مدام بین ایالت دلاوِر و فرانسه در گذار بودند و زلدا در بیمارستان هایی در سوییس و شهر بالتیمور بستری می شد.

زلدا در سال 1932 رمانی منتشر کرد که به نوعی خودزندگی نامه اش بود. این موضوع خیلی فیتزجرالد را عصبانی کرد چرا که او معتقد بود همسرش بیش از اندازه از اتفاقات زندگی خصوصی شان در خلق این رمان استفاده کرده است اما خودش در رمان «لطیف است شب»، دقیقاً همین کار را انجام داد. این رمان، داستان روانپزشکی آمریکایی است که با زنی مبتلا به اسکیزوفرنی ازدواج می کند. «لطیف است شب» در ابتدا اصلاً نتوانست به موفقیت تجاری برسد.

اعتیاد فیتزجرالد به الکل، افسردگی اش و البته مشکلات مالی بدتر و بدتر شد و پس از بستری شدن زلدا در بیمارستان در سال 1937، اسکات همسرش را رها کرد و به هالیوود رفت تا توانایی های خود را در فیلمنامه نویسی محک بزند. فیتزجرالد در سال 1939 مشغول کار بر روی آخرین رمان خود شد اما یک سال بعد، بر اثر حمله ی قلبی جانش را از دست داد و اثرش نیمه کاره ماند.

او در آن زمان 44 سال داشت و زندگی خود را شکست خورده می دید. پس از مرگ فیتزجرالد بود که نامش به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم مطرح شد. رمان «گتسبی بزرگ» اکنون یکی از برجسته ترین آثار کلاسیک در نظر گرفته می شود و توصیفات هوشمندانه و جذاب فیتزجرالد از جامعه ی رو به انحطاط عصر خود در این رمان، هنوز هم مورد تحسین و تمجید کتاب‌دوستان قرار می گیرد.

امروزه، افراد بسیار زیادی اف. اسکات فیتزجرالد را می شناسند و این نویسنده ی بزرگ را با لقب «رویاپرداز آمریکایی بزرگ» به یاد می آورند. او به همراه همسرش زلدا، زندگی بسیار پُر سر و صدایی داشت و محدودیتی نبود که از آن گذر نکند. با این حال در زندگی فیتزجرالد، حقایقی به چشم می خورد که شاید کمتر شناخته شده باشد. در این جا برخی از این حقایق را با هم مرور می کنیم.

فیتزجرالد، «رمان آمریکایی بزرگ» را در اروپا نوشت.

در ماه می 1924، اسکات فیتزجرالد به همراه همسر و دختر دوساله اش راهی سفری به مقصد فرانسه شد. او در طول چند ماه پیش رو در پاریس، ریویِرا و ایتالیا، رمان «گتسبی بزرگ» را نوشت؛ رمانی که به عنوان یکی از اصلی ترین آثار تعریف کننده ی جامعه ی آمریکایی شناخته می شود و سوال هایی اساسی را در مورد سبک زندگی آمریکایی ها مطرح می کند.

فضای عجیب و نسبتاً تاریک حاکم بر این اثر احتمالاً از اقامت فیتزجرالد در اروپا سرچشمه گرفت چرا که در آن زمان، اروپا تازه داشت زندگی پس از فجایع و ترس های جنگ جهانی اول را تجربه می کرد.

فیتزجرالد قصد داشت که شاعر شود.

فیتزجرالد در زمان تحصیل در دانشگاه پرینستون، چندین شعر نوشت. او تحت تأثیر آثار «جان کیتس» بود و علاقه داشت که در این حوزه فعالیت کند. فیتزجرالد در سال 1917 و زمانی که در ارتش خدمت می کرد، احتمال می داد که مرگی باشکوه در جنگ به سراغش بیاید و می خواست اثری محکم و تأثیرگذار از خود بر جای گذارد.

اما او پس از مدتی فهمید برایش غیرممکن است که بتواند در حال و هوای خشک و غیراحساسی ارتش، بر روی اشعار دوران دانشگاه خود کار کند و به جای این کار، به نگارش رمانی روی آورد که در سال 1920 با عنوان «این سوی بهشت» به انتشار رسید.

فیتزجرالد نمایشنامه ای نوشت که با شکست بدی مواجه شد.

او در اوایل دهه ی 1920، نمایشنامه ای نوشت که جنون برتری‌طلبیِ آمریکایی ها را به سخره می گرفت. داستان این اثر، درباره ی مردی است که یک شب خواب می بیند رئیس جمهور شده است.

اما او هیچ علاقه ای به این کار ندارد ولی با این وجود فکر می کند در جامعه ای که قدرت و پول در آن حرف اول و آخر را می زنند، باید رئیس جمهور شدن را دوست داشته باشد. نگاه پرسشگرانه و بدبینانه ی فیتزجرالد نسبت به «رویای آمریکایی» در این نمایشنامه، اصلاً به مذاق مخاطبین خوش نیامد. اولین و آخرین اجرای این اثر در سال 1923 در آتلانتیک سیتی به نمایش گذاشته شد.

جِی گتسبی، شباهت های زیادی به پدربزرگ فیتزجرالد دارد.

فیلیپ فرانسیس مک کوییلان در هشت سالگی و در سال 1842 به همراه خانواده از ایرلند به آمریکا مهاجرت کرد. مک کوییلان مانند جِی گتسبی، دوباره زندگی خود را از صفر آغاز کرد. او در سال 1857 به شهر سنت پال در مینسوتا رفت و در یک فروشگاه مواد غذایی مشغول به کار شد.

مک کوییلان در 38 سالگی توانست این فروشگاه را از آن خود کند و خیلی سریع ثروتمند شود. او در 43 سالگی درگذشت و حدود شش میلیون دلار (به پول امروز) را برای فرزندانش، از جمله مادر فیتزجرالد، به ارث گذاشت.

فیتزجرالد قصد داشت داستانی درباره ی مادرکُشی بنویسد.

این نویسنده پس از انتشار کتاب «گتسبی بزرگ» می خواست رمانی اجتماعی با نقدهای گزنده و تأثیرگذار بنویسد؛ قرار بود که داستان این رمان به یک قتل بپردازد. فیتزجرالد احتمالاً این ایده را از ماجرای واقعی قتل پسری کوچک در شیکاگو الهام گرفته بود.

این رمان با نام های متعددی همچون «پسری که مادرش را به قتل رساند» شناخته می شد اما فیتزجرالد فقط توانست چهار فصل از آن را به رشته ی تحریر درآورد چرا که مشکلات مالی به ظاهر بی پایان، او را وادار می کرد که برای درآوردن پول، بیشتر وقت خود را صرف نوشتن داستان های کوتاه کند و علاوه بر این، بیماری روانی زلدا در سال 1930 نیز باعث شد فیتزجرالد مسیرهای هنری متفاوتی را پی بگیرد.

آخرین چک دریافتیِ فیتزجرالد به مبلغ 13.13 دلار بود.

فیتزجرالد در آگوست سال 1940، چکی را به خاطر فروش کتاب هایش دریافت کرد که برخی از افراد ممکن است آن را نشانه ای از بدشانسی تلقی کنند. او چهار ماه بعد از دریافت این چک بر اثر حمله ی قلبی درگذشت. در تمام آن سال، فقط پانزده نسخه از رمان «گتسبی بزرگ» به فروش رسید.

با این حال، ظرف یک دهه، آثار او احیا شدند و تأثیر زیادی هم بر منتقدین و هم بر مخاطبین گذاشتند. در این دوره بود که نام اف. اسکات فیتزجرالد در زمره ی برجسته ترین نویسندگان آمریکایی قرار گرفت.

ناشر آثار این نویسنده در سال 2013 اعلام کرد که حدود بیست و پنج میلیون نسخه از رمان «گتسبی بزرگ» در سراسر جهان به فروش رسیده است؛ آماری که به هیچ وجه با ارقام به دست آمده در طول زندگی این نویسنده قابل مقایسه نیست.

📚✨ مقالات پیشنهادی جزوه پرو
برچسب ها
دیدگاه ها

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کابین وردپرس قالب وردپرس آموزش وردپرس