معرفی احسان طبری
پست معرفی احسان طبری ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. احسان طبری نویسنده، شاعر، فیلسوف و جامعهشناس ایرانی است که بهعنوان یکی از شناختهشدهترین اعضای حزب توده و همچنین یکی از نظریهپردازان مکتب مارکسیسم – لنینیسم شناخته میشود.
او که زندگی سیاسی پرفرازونشیبی داشت، از خود آثار مکتوب مختلفی را برای افراد دغدغهمند بهجا گذاشت. از میان مهمترین کتابهای طبری میتوان به «جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی» و «کژراهه» اشاره کرد.
زندگینامه احسان طبری
احسان طبری (Ehsan Tabari) با نام اصلی احسانالله طبری، نوزدهم بهمن 1295 در شهر ساری زاده شد. وی تحصیل را از ششسالگی در مکتبخانه آغاز کرد. یک سال بعد به مدرسهی احمدیه رفت و دوران ابتدایی را در همانجا به پایان رساند. با کوچ اجباری خانواده به تهران، احسان طبری تحصیلات متوسطهاش را در این شهر به اتمام رساند.
پس از آن موفق شد وارد دانشکدهی حقوق شود و در کنار تحصیل، به فراگیری ادبیات فارسی و عربی نیز مشغول شد. همچنین در مدرسهی سپهسالار (مدرسهی عالی و دانشگاه شهید مطهری کنونی) فلسفه و علوم عقلی را فراگرفت.
احسان طبری در جوانی از طریق انور خامهای (اقتصاددان، جامعهشناس و از بنیانگذاران حزب توده) با مجلهی دنیا و تقی ارانی که نویسنده، شیمیدان و تئوریسینی مارکسیست بود آشنا شد و از این طریق، به مارکسیسم گروید. در سال 1316 به سبب این ارتباط و عضویت در گروهی موسوم به 53 نفر، که اولین گروه نشر افکار مارکسیستی در ایران بودند، بازداشت و در زندان قصر حبس شد و آزادیاش پس از یک دوره تبعید به اراک، تا شهریور 1320 به درازا کشید.
احسان طبری و حزب توده
احسان طبری پس از آزادی از زندان، مدتی در شرکت نفت مشغول به کار شد، اما همفکرانش موقعیت شغلی تازهای در روزنامههای تشکیلاتیشان برای وی فراهم کردند تا طبری دست از کار دولتی بکشد. پس از آن نقش مهمی در شکلگیری حزب توده ایفا کرد و بهمرور به یکی از چهرههای نظری مهم این حزب بدل شد.
او با توجه به موقعیتی که در رأس این سیستم داشت، بهموازات رسیدگی به امور تشکیلاتی، در مقام نظریهپرداز حزب نیز شعبههای آموزشی و تبلیغاتی حزب توده را نیز اداره میکرد. همچنین رسالههای حزبی متعددی را به نگارش درآورد و پژوهشهای بسیاری در زمینهی تطابق نظریات مکتب مارکسیسم با تاریخ و ادبیات ایران انجام داد.
به سبب سوءقصد اعضای حزب توده به محمدرضا شاه پهلوی در نیمهی بهمنماه سال 1327 ، این تشکیلات یک سال بعد، یعنی در 1328، غیرقانونی اعلام شد و اعضای آن به اعدام محکوم شدند. به همین دلیل بنابر تصمیم حزب، احسان طبری از ایران گریخت و به شوروی رفت.
او تا سال 1336 ساکن این کشور بود و علاوهبر تحصیل در رشتهی تاریخ فلسفهی مدرسهی عالی حزب کمونیست شوروی، در رادیو مسکو نیز به گویندگی میپرداخت. در سال 1336 احسان طبری به لایپزیگ، واقع در آلمان شرقی نقل مکان کرد.
پس از مدتی، طبری در شهر برلین بهشکل آکادمیک مطالعات خود در حوزهی علوم اجتماعی و فلسفه را آغاز کرد و عالیترین مدرک تخصصی این رشتهها را نیز دریافت نمود. سپس برای مدتی مشغول به تدریس در دانشگاههای آلمان شد. در سال 1348 شمسی با وجود اینکه از وطن دور بود، کتاب «برخی بررسیها پیرامون جهان بینیها و جنبشهای اجتماعی در ایران» را به نگارش درآورد و در ایران به انتشار رساند.
تغییرات فکری احسان طبری پس از انقلاب اسلامی
با وقوع انقلاب سال 1357 شمسی در ایران، احسان طبری به کشور خود بازگشت و پس از مدتی، در کنار افرادی مانند نورالدین کیانوری در مناظرههای تلویزیونی شرکت کرد و بهعنوان نظریهپرداز حزب توده، در مقابل نظریهپردازان جمهوری اسلامی مانند عبدالکریم سروش و آیتالله مصباح یزدی، به بحث و دفاع از عقاید و فعالیتهای حزب پرداخت.
او در فاصلهی سال های 1360 تا 1362، در مجلهی چیستا با نام مستعار کاووس صداقت، در باب موضوعات مختلفی در حوزهی هنر، تاریخ و اخلاق قلم میزد. مجموعهی این مقالات، سال 1397 در کتاب «پادشاه خورشید» به چاپ رسید.
سال 1363 احسان طبری بهدلیل پیشینهی فعالیتهای خود، دستگیر و زندانی شد و چند ماه پس از دستگیری، طی اعترافاتی شفاهی در تلویزیون و همینطور بهشکل مکتوب، برائت خود را از اندیشههای مارکسیستی اعلام کرد و اذعان داشت که به دین اسلام گرایش پیدا کرده است.
او که پیش از دستگیری، در سال 1362 کتاب «دربارهی انسان و جامعهی انسانی» را به نگارش درآورده بود، پس از بازداشت کتابهای «کژراهه» و «شناخت و سنجش مارکسیسم» را به نگارش درآورد و به اندیشههای سابق خود تاخت.
سالها بعد کتابهای دیگری از احسان طبری، همچون «جستارهایی از تاریخ»، «مسائلی از فرهنگ و هنر و زبان»، و «جامعه ایران در دوران رضا شاه پهلوی» به عرصهی چاپ رسیدند. طبری سرانجام در روز نهم اردیبهشتماه سال 1368، در شهر تهران درگذشت. گفتنیست خاطرات و یادداشتهای زندگینامهمحور او در کتاب «در دیدار خویشتن» به انتشار رسیده و در دسترس مخاطبان قرار گرفتهاند.
بهترین کتابهای احسان طبری
کتاب برخی بررسیها پیرامون جهان بینیها و جنبشهای اجتماعی در ایران: احسان طبری در این کتاب با معرفی چهرههایی مانند بابک خرمدین، حسن صباح، سید محمدعلی باب و… به بررسی جنبشهای جمعی ایران در دوران پیش از اسلام و پس از آن و همچنین تاریخ تفکر و تاریخ سیاسی این سرزمین میپردازد. او این مقالات را طی ده سال به نگارش درآورده و سعی کرده است تا در قالب آنها، دورنمایی کلی از فرهنگ ایرانی را در اختیار مخاطبان قرار دهد.
کتاب جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی: در این اثر مخاطب با روند تاریخی وقایع در زمان حکومت رضاشاه آشنا میشود و تحولات جامعهی ایرانی در دوران پهلوی اول را در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بازمیشناسد. احسان طبری با مرور این رویدادها و بازنمایی وضعیت جامعه در آن زمان، سعی دارد ریشهی موفقیتها و شکستهای رضاشاه را در پیچیدگیهای شرایط فرهنگی مردم بجوید.
کتاب کژراهه: در این اثر احسان طبری با نگاهی انتقادی به حزب توده، از زوایای مختلفی این تشکیلات را مورد بررسی قرار میدهد. او بهعنوان یکی از اعضای بالاردهی حزب توده، در این کتاب زندگی فردی و سیاسی افراد و رهبران این حزب و عملکردها و سیاستهای آن در داخل و خارج کشور را واکاوی میکند. همچنین از بررسی نقش شوروی و تحلیل تحولات تاریخی مرتبط با حزب توده نیز غافل نمیماند.
حقایقی جالب دربارهی احسان طبری
حسین طبری، پدر احسان طبری، که به فخرالعارفین شهرت داشت، در جوانی یک روحانی معمم بود. تااینکه در دوران میانسالی لباس روحانیت را کنار گذاشت و به وکالت اشتغال یافت.
احسان طبری در دورانی که به شوروی گریخته و در آن کشور زندگی میکرد، به سبب جایگاه ویژهاش در حزب توده، به همراه خانواده در آپارتمانی لوکس در مسکو که قبلاً اقامتگاه ویلهم پیک، رئیسجمهور وقت آلمان بود، اقامت گزید.
در دوران اقامت احسان طبری در شوروی، نام او بهعنوان متفکر مارکسیست ایرانی در دایرةالمعارف بزرگ اتحادیهی جماهیر شوروی ثبت شد.
طبری در سال 1325، در اولین کنگرهی نویسندگان ایرانی حضور یافت و دوستی نزدیکی با صادق هدایت و نیما یوشیج پیدا کرد.
احسان طبری واژگان برساختهی فراوانی را به زبان و فرهنگ فارسی افزوده است که در میان آنها واژهی «روشنفکر» یکی از مشهورترینها بهشمار میآید. درواقع طبری این واژه را جایگزین واژهی فرانسوی «انتلکتوئل» و لغت عربی «منورالفکر» کرد.