توضیحات

دانلود کتاب همه چیز از هم می پاشد علی هداوند PDF توسط وب سایت جزوه پرو برای شما عزیزان تهیه شده است ، این کتاب فوق العاده به زیبایی واقعیت‌ های تلخ زندگی در آفریقا را به تصویر می‌ کشد. داستان اُکنکووُ، قهرمانی که با چالش‌ هایی همچون استعمار و تأثیر مذهبی مبارزه می‌ کند ، بسیار جذاب و تحت تأثیر بوده است.

نگاهی به تأثیرات سیستم‌ های اجتماعی و فرهنگی بر زندگی مردمان قبیله ایگبو را در آن زمان می‌ اندازد.

این اثر ماندگاری که با نگاهی تازه به دنیای ادبیات آفریقایی پر از تناقضات، تاریخ و فرهنگ ، جایزه‌ های بسیاری را کسب کرده و موفق به جلب توجه بین‌ المللی شده است.

برشی از کتاب همه چیز از هم می‌پاشد

اُکنکوُو در نُه روستا و حتی روستاهای دورتر هم شهرت داشت ؛ شهرت او ناشی از پیروزی‌های شخصی او بود. در هجده‌ سالگی با شکست دادن آمالینز گربه برای روستا افتخار آورده بود.

آمالینز کشتی‌گیر بزرگی بود و هفت سال بود که از روستای یوموفیا گرفته تا دهکده‌ی اِمباینو هیچ کس نتوانسته بود او را شکست دهد. به او گربه می‌گفتند چون هرگز پشتش به زمین نمی‌خورد. اُکنکوُو چنین مردی را شکست داده بود. او را در مبارزه‌ای که سالخوردگان می‌گفتند از زمانی که بنیان‌گذار شهر آن‌ها ، هفت روز و هفت شب روح طبیعت وحش را به خدمت گرفت سخت‌ترین مبارزه بوده است، شکست داده بود.

طبل‌ها می‌کوبیدند و فلوت‌ها می‌نواختند و تماشاچی‌ها نفسشان در نمی‌آمد. آمالینز استادی مکار و حیله‌گر بود ، اما اُکنکوُو مانند ماهی توی آب از دست‌های او می‌لغزید. عصب و ماهیچه‌ی دست‌ها و پشت و ران‌های آن‌ها برجسته شده و بیرون زده بود و آدم فکر می‌کرد به همین زودی کش می‌آیند و پاره می‌شوند. سرانجام اُکنکوُو گربه را زمین زد. این اتفاق سال‌ها پیش افتاده بود، بیست سال شاید هم بیشتر، طی این مدت شهرت اُکنکوُو مانند آتش بوته‌زار در باد هرمتن گسترش یافته بود. او مردی قد بلند و تنومند بود و ابروان پرپشت و دماغ پهنش ظاهری جدی و خشن به او می‌داد.

با صدایی بلند نفس می‌کشید ؛ می‌گفتند وقتی خواب است ، زن‌ها و بچه‌هایش که در اتاق‌های دیگر می‌خوابند صدای نفس‌های او را می‌شنوند. راه که می‌رفت پاشنه‌هایش را زمین نمی‌گذاشت ، انگار روی فنر راه می‌رود و می‌خواهد روی کسی بجهد و اغلب هم این کار را می‌کرد. کمی لکنت زبان داشت و هر وقت عصبانی می‌شد و نمی‌توانست خوب حرف بزند مشت‌هایش را به کار می‌گرفت. حوصله‌ی آدم‌های بی‌حاصل را نداشت; حوصله‌ی پدرش را که اصلاً نداشت.

📙💌 فایل های پیشنهادی جزوه پرو :

دانلود کتاب سرزمین هزار دالان آزاده کامیار PDF

⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️