معرفی ارنست همینگوی
پست معرفی ارنست همینگوی ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. ارنست همینگوی یکی از برجستهترین نویسندگان تاریخ ادبیات است. او توانست به معتبرترین جوایز ادبی مانند پولیتزر و نوبل، دست پیدا کند. همینگوی در مهمترین وقایع تاریخی نظیر جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی اسپانیا حضور داشته است و آثارش متأثر از این وقایع است. از بهترین کتابهای همینگوی میتوان به «پیرمرد و دریا» و «وداع با اسلحه» اشاره کرد.
کتاب آن سوی رودخانه زیر درختان | کتاب پیرمرد و دریا |
کتاب پاریس جشن بیکران | کتاب باد سه روزه |
کتاب بهترین داستانهای کوتاه ارنست همینگوی | کتاب وداع با اسلحه |
کتاب بزرگ رودی دودل | کتاب داشتن و نداشتن |
کتاب ارنست همینگوی (آخرین مصاحبه و دیگر گفتگوها) | کتاب قاتلان |
کتاب تپههای سبز آفریقا | کتاب شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر |
کتاب پروانه و تانک | سرزمین غریب |
کتاب گربهای زیر باران | کتاب آن خورشید عصرگاهی |
کتاب بابای من | کتاب در زمان ما |
کتاب سیلابهای بهاری | کتاب خورشید همچنان میدمد |
این ناقوس مرگ کیست؟ | مرگ در بعدازظهر |
کتاب ستون پنجم | کتاب از روی دست رمان نویس |
کتاب پرندهی اسب چوبی | کتاب زنگها برای که به صدا در میآیند؟ |
تپههایی مثل فیلهای سفید | برفهای کلیمانجارو |
برنده سهمی نمیبرد | مردان بدون زنان |
در زمانه ما |
ارنست همینگوی (Ernest Hemingway)، با نام کامل ارنست میلر همینگوی، در 21 ژوئیهی سال 1899 در آمریکا به دنیا آمد. او یکی از بهترین نویسندگان ادبیات آمریکا به حساب میآید که رمانها و داستانهای کوتاه بسیاری از خود به یادگار گذاشته است. او اولین فرزند خانواده بود و پدرش نیز پزشک بود. ارنست همینگوی در مدارس عمومی درس خواند و در دبیرستان نویسندگی را آغاز کرد. او در سال 1917 از دبیرستان فارغالتحصیل شد و دیگر تحصیلات خود را در دانشگاه ادامه نداد. ارنست همینگوی به جای تحصیل در دانشگاه ترجیح داد خبرنگار یک روزنامه شود.
ارنست همینگوی پس از شروع جنگ جهانی اول بارها تلاش کرد تا به خدمت ارتش درآید اما از آنجایی که چشمان ضعیفی داشت، ارتش این اجازه را به او نمیداد. در نهایت او تصمیم گرفت تا به عنوان رانندهی آمبولانس صلیب سرخ آمریکا در جنگ حاضر شود. در 8 ژوئیهی 1918 زمانی که ارنست همینگوی هنوز 19ساله نشده بود، در شهری در ایتالیا مجروح شد.
پس از آن به بیمارستانی در میلان منتقل شد. همینگوی عاشق پرستار آن بیمارستان شد و با او ازدواج کرد. بعد از آنکه همینگوی در خانه بهبودی کامل خود را به دست آورد، دوباره به کار نویسندگی پرداخت، و همچنین به عنوان خبرنگار خارجی یک نشریه به فرانسه میرفت. در آن سالها نویسندگان آمریکایی بزرگی در پاریس زندگی میکردند.
ارنست همینگوی مشوقان مشهوری داشت. نویسندگان بزرگی چون اسکات فیتز جرالد او را به نوشتن تشویق میکردند. ارنست همینگوی در سال 1925 توانست اولین کتاب مهم خود را با نام «در زمان ما» منتشر کند. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه بود.
دومین کتاب همینگوی با نام «خورشید همچنان میدمد» موفقیت چشمگیری برای او به همراه داشت. همینگوی در پاریس زندگی میکرد اما برای کارهای مختلفی چون اسکی، ماهیگیری و گاوبازی به دیگر نقاط جهان سفر میکرد. همین فعالیتها تجارب مهمی برای نویسندگی او بود. او عاشق اسپانیا و مسابقات گاوبازی بود. این اشتیاق او در داستان «مرگ در بعدازظهر» مشخص است.
ارنست همینگوی حتی در زمان جنگ داخلی اسپانیا چهار بار به این کشور سفر کرد. او در جنگ داخلی اسپانیا از جمهوریخواهان حمایت میکرد. ارنست همینگوی با پشتیبانیهای مالی خود سعی میکرد که این گروه در برابر ملیگرایان به رهبری ژنرال فرانکو پیروز شود.
همچنین او نمایشنامهای به نام «ستون پنجم» نوشت که حوادث آن در شهر مادرید اتفاق میافتاد. تجربهی جنگ اسپانیا باعث شد تا ارنست همینگوی یکی از رمانهای شاهکار خود را بنویسد. اسم این رمان «زنگها برای که به صدا درمیآیند» است و بسیاری از منتقدان این کتاب را بهترین کتاب ارنست همینگوی میدانند.
ارنست همینگوی با آغاز جنگ جهانی دوم به لندن رفت و در آنجا به عنوان خبرنگار کار کرد. او همچنین در برخی از فعالیتهای نظامی نیز شرکت کرد. همچنان که آتش جنگ در اروپا شعلهور میشد، ارنست همینگوی به کوبا رفت و در سالهای منتهی به انقلاب کوبا در این کشور زندگی کرد.
البته او در مدت زندگی در کوبا به نقاط مختلف جهان سفر میکرد. او در این مدت کتاب «پیرمرد و دریا» را در سال 1952 نوشت. شخصیت اصلی این رمان پیرمردی کوبایی است. ارنست همینگوی برای این کتاب جایزهی پولیتزر را در سال 1953 دریافت کرد. همچنین این کتاب باعث شد که او جایزهی نوبل ادبیات را نیز به دست بیاورد.
ارنست همینگوی در سال 1960 به آمریکا برگشت. او سعی کرد در ابتدا فعالیتهای ادبی و سیاسی خود را همانند قبل ادامه دهد، مدتی هم موفق بود اما پس از مدتی مشکلاتی برای او ایجاد شد. او دچار اضطراب و افسردگی شدید شد، به حدی که دو بار در بیمارستان بستری شد.
مرگ ارنست همینگوی :
همینگوی به هنگام درگیریهای کوبا و واشنگتن به «ایداهو» نقل مکان کرد. او که در آن زمان نزدیک به 60 سال داشت از فشار خون بالا و اثرات منفی سالها مصرف زیاد مشروبات الکلی رنج میبرد و همچنین افسردگی و بداخلاقی در او به وجود آمده بود. او که زمانی دستها و بازوان و پاهای نیرومندی داشت حالا ضعیف شدن و لاغریشان را میدید و رنج میبرد و حتی از اینکه بازهم بتواند خوب بنویسد ناامید شده بود.
در 30 نوامبر 1960 او را برای درمان علائم روحی و جسمی به کلینیک در «مینه سوتا» بردند. آزمایشها نشان میداد که دیابت دارد و کبدش بزرگ شده. به کمک پرهیز غذایی و درمان به شوک الکتریکی تا اندازهای بهبود یافت. در 1961 ژانویه 22 مرخص شد و به خانه نزد ماری برگشت. نوشتن را از سر گرفت اما فشار خون بالا مانع از نوشتن او شد. یاس در او تشدید شد و فکر خودکشی وی را رها نمی کرد.
سه بار قصد خودکشی کرد که هربار نجات پیدا کرد. دوباره به کلینیک برده شد و به مداوا تن داد. بعد از بازگشتن به خانه چند روز پس از ترخیص از کلینیک، در دوم ژوئیه 1961 ، درصدد یافتن تفنگ، به انباری رفت و تفنگ دولولی را پر کرد، قنداق را روی زمین گذاشت لوله را به پیشانی فشرد و در نهایت مرگ را به خود تحمیل کرد.
سبک نگارش ارنست همینگوی :
سبک همینگوی به طور گسترده در قرن بیستم مورد تقلید قرار گرفت. شخصیتهای همینگوی به وضوح، ارزشها و دیدگاه خودش را در مورد زندگی مجسم میکنند. شخصیتهای اصلی جوانانی هستند با وجود قدرت و اعتماد به نفسی که دارند به دلیل تجربیات در جنگ به شدت ناامیدند و حس پوچی دارند.
همینگوی جهان را آنگونه که احساس میکرد، تجربه میکرد و سپس درمورد آن مینوشت به گونهای که خواننده به همان روش او حس کند. حرفهی روزنامه نگاریاش، سبکی ساده، مستقیم و صریح را در پاراگرافها وجملات و واژههای به او تقدیم کرد.
او ماهیت انسان را نه از طریق بحث و استدلال نظری، بلکه از طریق روایت حوادثی که به شدت و به تمامی قابل درک و احساس بود ارائه میکرد. همینگوی مرتب جملات کوتاه را در قسمتهای مختلف اضافه میکرد تا خواننده را مشغول به خواندن نگه دارد.
از دیگر عناصر سبک او استفاده از کلمات ساده به جای دشوار است. گرچه داستانهایش ساده به نظر می آمدند اما پیچیدگیهای جدید نثر او برای دیگران تازگی داشت. همینگوی به گونهای کلمات ساده را در کنار هم قرار میداد که گویی همهی آنان یک کل جدا نشدنیاند و آوایی که کلمات در کنار هم ایجاد میکند باعث به خاطر سپرده شدن آن کلمات در ذهن خواننده میشود.
داستانهای کوتاه شاید بتوان گفت پیچیدهترین آثار همینگوی در دل همین داستانهای کوتاه وی خلق شد. خوانندگان با شخصیتهای چند لایهای مواجه میشوند که در گفتگوهای آنان رازهایی پنهان است و تنها با دقت بسیار میتوان آنان را برملا ساخت.
انتشار داستان های ارنست همینگوی :
همینگوی مجموعهای از داستانهای اولیه خود را با عنوان کتاب در زمانهی ما منتشر کرد اما کتاب فروش نرفت. به کتاب بعدیاش با نام سیلابهای بهاری نیز همچون هجونامهای بیمحتوا نگریسته شد. ولی کتاب خورشید همچنان میدمد زمانی که منتشر شد، منتقدان پذیرفتند رماننویس جدیدی، با مهارتی بدیع در نگارش گفتگوهای شخصیتهای داستانی و روایتی، ظهور کرده است. همینگوی از گفته گرترود که نسل جوان، نسلی سرگشته است برای نوشتن کتاب خورشید همچنان میدمد استفاده کرد.
اشارهی او به از «دست رفتن عشق و امید پس از دوران جنگ»، برای خوانندگان جوان این کتاب بسیار بامعنا جلوه کرد. همینگوی دائما در سفر بود. به اسپانیا و دیدن مراسم گاو بازی میرفت. بعد از آن به اتریش سفر کرد تا داستانهای بیشتری دربارهی «نیک آدامز»، قهرمان داستانهایش، بنویسد. سپس به کانادا رفت تا پسر تازه متولد شدهاش را ببیند.
بهترین کتابهای ارنست همینگوی :
کتابهای ارنست همینگوی از جمله شاهکارهای تاریخ ادبیات جهان به حساب میآیند. در این بخش تعدادی از بهترین کتابهای ارنست همینگوی را معرفی خواهیم کرد:
- کتاب زنگها برای که به صدا درمیآیند:
کتاب زنگها برای که به صدا درمیآیند روایتی از جنگ داخلی اسپانیاست. ارنست همینگوی تصویری تکاندهنده از کشتار و خونریزیها در جنگ اسپانیا به دست میدهد. این کتاب مورد توجه بسیاری از هنرمندان در حوزههای مختلفی چون سینما قرار گرفته است. شما میتوانید کتاب صوتی و الکترونیکی این کتاب را در کتابراه بشنوید و بخوانید.
- کتاب وداع با اسلحه:
حوادث این کتاب در جریان جنگ جهانی اول رخ میدهد و یکی از بهترین آثاری است که به حوادث جنگ جهانی اول پرداخته است. نام شخصیت اصلی کتاب وداع با اسلحه فردریک هنری است. هنری در جنگ مجروح و به بیمارستانی منتقل میشود. او در آنجا عاشق پرستار بیمارستان میشود. هر چند او از جنگ بیزار است، در نهایت مجبور میشود به جنگ برگردد.
- کتاب مردان بدون زنان:
مجموعه داستان کوتاه مردان بدون زنان برای اولین بار در سال 1972 منتشر شد. در دل این کتاب 14 داستان کوتاه جای دارد. از داستانهای این کتاب میتوان به مواردی چون «در کشوری دیگر» و «قصهای پیشپاافتاده» اشاره کرد. ویژگی داستانهای کوتاه این مجموعه جذابیت و پایانهای غافلگیرکننده است.
- کتاب پیرمرد و دریا:
ارنست همینگوی برای نوشتن کتاب پیرمرد و دریا دو جایزهی معتبر ادبیات را به دست آورده است. او با نوشتن کتاب پیرمرد و دریا موفق به کسب جایزهی پولیتزر و جایزهی نوبل ادبیات شده است. داستان رمان پیرمرد و دریا دربارهی پیرمردی کوبایی به نام سانتیاگو است. سانتیاگو که روزگاری است نمیتواند ماهی صید کند، دل به دریا میزند تا دوباره خود و تواناییهایش را به رخ بکشد.
کتاب پیرمرد و دریا روایتگر داستان ماهیگیری پیر و مهربان است که پس از آنکه با از همراه بردن پسرک خوبی که میخواهد با او برود امتناع میکند، به تنهایی در دریا پارو میزند تا به آخرین و بزرگترین صیدش دست یابد. در این سفر طولانی پیرمرد ماهی بزرگی را به سختی شکار میکند اما راه بازگشت به خانه را طولانی میبیند و حفاظت از آنچه که صید کرده در این مسیر دشوار است.
- کتاب خورشید همچنان میدمد:
کتاب خورشید همچنان میدمد رمان دیگری از ارنست همینگوی است که حوادث آن متأثر از فضای جنگ است. شخصیت اصلی این رمان جیک بارنز نام دارد که روزنامهنگار است و در جنگ جهانی اول به عنوان سرباز شرکت کرده است. او مجبور است با مشکلاتی که جنگ برای بدنش به وجود آورده زندگی کند.
- کتاب این ناقوس مرگ کیست؟
کتاب این ناقوس مرگ کیست؟ داستان زندگی «روبرت جردن» امریکایی است که درگیر جنگ های داخلی اسپانیا است. او وظیفه دارد یک پل را منفجر کند. جردن در جریان این جنگ و ماموریتهایش عاشق زنی به نام «ماریا» میشود که جان وی توسط فاشیست ها در خطر افتاده است.
اقتباسهای سینمایی از ارنست همینگوی :
از آنجایی که آثار ارنست همینگوی نقش غیرقابل انکاری در ادبیات آمریکا داشته است، از این آثار اقتباسهای سینمایی بسیاری انجام شده است. در این بخش به بهترین اقتباسهای سینمایی از آثار ارنست همینگوی خواهیم پرداخت:
- آدمکشها (The Killers): این فیلم در سال 1946 و به کارگردانی رابرت سیودماک ساخته شده است. این اثر از داستان کوتاهی از ارنست همینگوی به همین نام اقتباس شده است. این فیلم به قدری نظر منتقدان آمریکا را به خود جلب کرده که در کتابخانهی کنگرهی آمریکا به عنوان گنجینهی ملی فیلم ثبت شده است.
- زنگها برای که به صدا درمیآیند (For Whom the Bell Tolls): سم وود این فیلم را در سال 1942 با اقتباس از کتابی با همین نام ساخته است. این فیلم اقتباسی وفادارانه از کتاب به حساب میآید. شما با دیدن این فیلم به دیدگاه اصلی ارنست همینگوی در رمان پی خواهید برد. از نظر ارنست همینگوی، ضروری است که شما در طرفی که به آن اعتقاد دارید بجنگید و مهم نیست که چه چیزهایی را از دست خواهید داد.
- داشتن و نداشتن (To Have and Have Not): هاوارد هاکس این فیلم را در سال 1944 و با اقتباس از کتابی با همین نام ساخته است. این اثر اقتباسی آزاد از رمان داشتن و نداشتن است. هاکس در این فیلم پیرنگ رمان را کنار گذاشته و از طرح اولیهی رمان استفاده کرده است. در این فیلم بازیگران مهمی چون همفری بوگارت به ایفای نقش پرداختهاند.
- پیرمرد و دریا (The Old Man and the Sea): همانطور که پیشتر اشاره کردیم، رمان پیرمرد و دریا یکی از بهترین آثار ارنست همینگوی به شمار میرود و همین موضوع اقتباس از این اثر را دشوار میکند. جان استرجس در سال 1958 فیلمی با اقتباس از این کتاب ساخته است که از جمله بهترین اقباسها از آثار ارنست همینگوی به حساب میآید. او در این فیلم از بازیگر مطرحی به نام اسپنسر تریسی در نقش پیرمرد استفاده کرده است.
جملات برگزیده ارنست همینگوی :
آثار ارنست همینگوی همراه با جملات درخشانشان در جهان ادبیات ماندگار شدهاند. در این به بخش به تعدادی از جملات درخشان ارنست همینگوی خواهیم پرداخت:
– راهی که میتوان انسانها را قابل اعتماد کرد، این است که به آنها اعتماد کنی. (از نامههای ارنست همینگوی)
– زمانی که شخصی صحبت میکند، کامل حرفش را بشنو. به این فکر نکن که میخواهی به او چه چیزی بگویی. بسیاری از مردم حرف دیگری را نمیشنوند. (کتاب در امتداد رودخانه به سمت درختها)
– اما مرد برای شکستخوردن ساخته نشده است. یک مرد میتواند نابود شود، اما شکست نمیخورد. (کتاب پیرمرد و دریا)
– به عنوان یک نویسنده شما نباید قضاوت کنید، شما باید بفهمید.
– برای آنکه بتوانید دربارهی زندگی بنویسید، باید نخست زندگی کنید.
– هیچ دوست وفاداری همچون یک کتاب وجود ندارد.
نظرات سایرین دربارهی ارنست همینگوی :
- «ویلیام فاکنر» نویسندهی هم عصر با همینگوی پس از خواندن کتاب پیرمرد و دریا راجعبه آن گفت: «زمان ثابت خواهد کرد که این کتاب از تمام آثار ما برتر است …»
- «اسکات فیتز جرالد» دربارهی او گفته است: «من با دیدهی احترام به او مینگرم … او یک تکه جواهر است».
ارنست همینگوی در میان ایرانیان :
کتاب پیرمرد و دریا توسط «نجف دریا بندری» به کوشش «انتشارات خوارزمی» ترجمه شد. سپس ترجمهی دیگری از این کتاب توسط «نشر افق» و به دست «نازی عظیما» صورت گرفت. کتاب وداع با اسلحه توسط نجف دریابندری ترجمه شد و «انتشارات نیلوفر» و همینطور «انتشارات علمی و فرهنگی» آن را به چاپ رساندهاند. کتاب این ناقوس مرگ کیست؟ توسط «مهدی غبرائی» ترجمه گشته و در نشر افق به چاپ رسید.
«انتشارات نگاه» نیز به ترجمهی «رحیم نامور» آن را چاپ نمود. کتاب خورشید همچنان میدمد به دست «احسان لامع» در نشر نگاه ترجمه و چاپ شد. نشر نیلوفر نیز به ترجمهی «محمد حیاتی» این کتاب را به چاپ رساند. کتاب مجموعه داستانهای کوتاه ارنست همینگوی توسط «احمد گلشیری» انتخاب و ترجمه و در نشر نگاه چاپ شد.