معرفی ویکتور هوگو
پست معرفی ویکتور هوگو ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. ویکتور هوگو داستاننویس، شاعر و نمایشنامهنویس مشهور فرانسوی است. او را پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی میدانند. از شاخصترین آثار او میتوان به کتابهای «بینوایان»، «گوژپشت نتردام»، «کارگران دریا» و «مردی که میخندد» اشاره کرد.
بینوایان | گوژپشت نتردام |
آخرین روزهای یک محکوم به اعدام | رنجبران دریا |
کلود ولگرد | مردی که میخندد |
نود و سه | ریبلاس |
روح انسان | برگهای خزان |
نغمات شفق | شرقیها |
کارگران دریا | هنر پدر بزرگ بودن |
ویکتور هوگو (Victor Hugo)، با نام کامل ویکتور ماری هوگو، در تاریخ 26 فوریهی 1802 در فرانسه به دنیا آمد. دوران کودکی خود را در کشورهای متعددی گذراند و ابتدا در کالج نجیبزادگان در اسپانیا و سپس تحت نظر معلم خصوصی در فرانسه تحصیل کرد. ویکتور هوگو همچنین بخش عمدهی تحصیلات ابتدایی خود را در یک پانسیون خصوصی در فرانسه پشت سر گذاشت و در آنجا با آثار ادبی درخشانی آشنا شد که جرقههای اولیهی علاقهی او به ادبیات بودند.
پس از علاقه به اشعار ویرژیل، شاعر رومی، ویکتور هوگو دریافت که بیش از هر چیز به سرایش شعر گرایش دارد. او نخستین کتاب شعر خود را با عنوان «قصیدهها و دیگر اشعار» (Odes et poésies diverses) در سال 1822، زمانی که تنها 20 سال داشت، منتشر کرد و چهار سال بعد، در سال 1826، نخستین رمان خود را با عنوان «بو-ژارگال» (Bug-Jargal) انتشار داد.
ویکتور هوگو در سال 1822 با دوست دوران کودکی خود که آدل فوشه نام داشت، ازدواج کرد. این زوج برای رسیدن بههم مسیر پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشته بودند و مانند اغلب داستانهای رمانتیک ویکتور هوگو، برای رسیدن به یکدیگر با خانوادههایشان جنگیده بودند. ویکتور و آدل تا میانهی راه زندگی با عشق به یکدیگر پیش رفتند و صاحب پنج فرزند شدند، اما خیانت آدل فوشه با یکی از شاگردان ویکتور هوگو این رابطه را به پایان رساند، و ویکتور هوگو پس از این اتفاق با هنرپیشهی مشهور فرانسوی، ژولیت دوئه، وارد رابطه شد.
ویکتور هوگو در طول زندگی خود صاحب پنج فرزند، سه پسر و دو دختر، شد که از این میان، دختر بزرگ او درحالیکه باردار بود و همراه همسرش به قایقسواری در رودخانهی سن میپرداختند، در یک سانحه در رودخانه غرق شد و از دنیا رفت.
او پس از غرق شدن تصادفی دختر و همسرش در سال 1843، از انتشار آثارش کنارهگیری کرد و در خلوت، کار بر روی اثری را آغاز کرد که در نهایت به کتاب مشهور بینوایان تبدیل شد. بسیاری از اشعار هوگو به یادگار ماندهاند و بینوایان امروزه نیز کماکان به طور گسترده خوانده میشود.
سخاوت ایدههای او و گرمی بیان آنها، هنوز هم اذهان عمومی را به حرکت درمیآورد، زیرا هوگو شاعری از جنس مردم عادی بود و میدانست که چگونه به سادگی و با استفاده از قدرت شادیها و غمهای مشترک بنویسد. با این حال، جنبهی دیگری نیز از هوگو وجود داشت، چیزی که پل کلودل آن را «ترس وحشتناک» او نسبت به جهان مینامید، ترسی که در اشعار غمانگیزش از جمله پایان کار شیطان نفوذ میکند.
دانش هوگو از منابع شعر فرانسوی و مهارت فنی او در وزن و قافیهی شعر، شعر فرانسوی را از بیباری قرن هجدهم نجات داد. هوگو یکی از آن نویسندگان کمیاب است که مخاطبان عامهپسند و دانشگاهی را به یک اندازه هیجانزده میکند.
هوگو همچنان به عنوان یکی از بزرگترین شخصیتهای ادبیات فرانسه شناخته میشود. اگرچه مخاطبان فرانسوی از او عمدتا بهعنوان یک شاعر تجلیل میکنند، با این حال هوگو در کشورهای انگلیسیزبان بیشتر بهعنوان یک رماننویس شناخته میشود.
سرانجام، ویکتور هوگو در 22 مهی 1885 پس از یک دوره بیماری، در 83سالگی، در پاریس درگذشت. بیش از دو میلیون نفر در مراسم خاکسپاری ویکتور هوگو شرکت کردند.
سبک نگارش و دیدگاههای ویکتور هوگو :
آثار ویکتور هوگو پیش از آنکه روایت داستانهای فردی باشند، روایتهایی تاریخیاند. با مطالعهی آثار او میتوانیم دریابیم که مردم فرانسه در طول تاریخ در چه بافت و بستری میزیستند و ارزشها و رذیلتهای اخلاقیشان چه بود. ویکتور هوگو در آثارش تأکید زیادی بر مفاهیم انسانی دارد و در تلاش است تا بهشیوهای غیرمستقیم، مخاطب را با وجوهی از بخش ناهوشیار شخصیت خویش که تمایلی به دیدنشان ندارد، روبهرو کند.
حمایت ویکتور هوگو از محرومان جامعه و عقاید آزادیخواهانهی او در آثارش بهوضوح قابل مشاهده است و ویکتور هوگو به دلیل همین تمایلات، سالهای زیادی را در تبعید به سر برد، تبعیدی که نهتنها جلو او را برای نوشتن نگرفت، بلکه به او انگیزهی بیشتری برای نوشتن دربارهی انسانیت و آزادی بخشید.
با آنکه در ایران، هوگو بیشتر با رمانهایش شهرت دارد، در فرانسه بیشتر اورا بخاطر اشعار و غزلهایش میشناسند. هوگو باور داشت که شاعر دو وظیفه دارد:
- بازتابدادن عواطف و احساسات جهانی با آشکار ساختن احساسات خود، و بههم پیوستن صدای نسل بشر، طبیعت و تاریخ.
- آموزشدادن و راهنمایی خواننده
آثار هوگو را میتوان بهطور کلی در پنج دسته مرور کرد:
- آثار آغاز جوانی
- شعرها
- نمایشنامهها
- رمانها
- مجموعهای از نامهها، خاطرات، نقدها و مقالات ادبی و سیاسی
نقاشی های ویکتورهوگو :
هوگو بیش از چهار هزار نقاشی کشید که حدود سه هزار تای آنها موجود هستند. او که طراحی و نقاشی را اوایل به عنوان تفریح دنبال میکرد، کمی پیش از تبعیدش تصمیم گرفت نوشتن را کنار بگذارد و وقتش را در سیاست صرف کند؛ نقاشی برایش گریزی خلاقانه در سالهای 1848–1851 بود.
هوگو فقط روی کاغذ و در اندازههای کوچک کار میکرد؛ رنگ نقاشیهای او اغلب قهوهای یا آبمرکب مشکی، گاهی با کمی سفید و به ندرت با رنگهای جز آن بودند.
بهترین کتابهای ویکتور هوگو :
نام ویکتور هوگو برای هر کس که ذرهای به جهان ادبیات علاقه داشته باشد آشناست و کتابهای او برای مخاطبان شناختهشده هستند. این مسئله انتخاب و معرفی تعدادی از کتابهای او به عنوان بهترین کتابهای ویکتور هوگو را با دشواری روبهرو میکند. با این حال، در ادامه به معرفی فهرستی از میان آثار شاخص او میپردازیم:
- کتاب آخرین روز یک محکوم به اعدام:
یکی از محبوبترین کتابهای ویکتور هوگو است. این کتاب، همانطور که از اسمش پیداست، روایتی از آخرین روز زندگی یک فرد محکوم به اعدام را بازگو میکند. شخصیت اصلی این کتاب نه نامی دارد و نه مشخص است که چه جرمی مرتکب شده است. تنها میدانیم که او به مجازات اعدام با گیوتین محکوم شده و در تلاش است تا از مردم طلب عفو کند، اما مردم او را جانی میدانند و نمیخواهند او را ببخشند. پس از انتشار این کتاب در سال 1829، انتقادات فراوانی بر مجازات اعدام و جلوگیری از آن مطرح شد.
- کتاب گوژپشت نتردام:
در میان آثار درخشان ویکتور هوگو از محبوبیت و شهرت بالایی برخوردار است. این کتاب که اتفاقات آن در پاریس قرن پانزدهم میلادی میگذرد، داستان عشق بین مردی به نام کازیمودو ـ که بدنی ناقصالخلقه اما قلبی مهربان دارد ـ و زنی زیبا به نام اسمرالدا را روایت میکند. ویکتور هوگو در این کتاب با مهارتی مثالزدنی مفاهیم عمیق انسانی مانند عدالت، عشق و بردباری را به مخاطب مینمایاند.
- کتاب کلود ولگرد:
یکی دیگر از آثار شناختهشدهی ویکتور هوگو است. ویکتور هوگو در این کتاب، بیش از سایر آثارش، بر مفاهیم سیاسی تأکید میکند. این کتاب داستان کارگری باهوش و بااستعداد به نام کلود است که از جبر روزگار، برای سیر کردن خود و خانوادهاش تصمیم به دزدی میگیرد. اما آیا تنها مقصر این رفتار غیراخلاقی خود اوست یا فشار جامعه عامل اصلی دست زدن او به چنین عملی است؟ این پرسشی است که ویکتور هوگو در بطن داستان کتاب به دنبال یافتن پاسخ آن است.
- کتاب بینوایان:
شاید بتوانیم مطرحترین اثر ویکتور هوگو بدانیم. کتابی که ویکتور هوگو دربارهی آن گفته است: «من این کتاب را برای همهی آزادیخواهان جهان نوشتهام.» این کتاب در اصل روایت زندگی مردی به نام ژان والژان است که در فقر و تهیدستی زندگی میکند و سالهای زیادی را در زندان سپری کرده است.
او حالا با کشیشی سخاوتمند و مهربان آشنا میشود که زندگیاش را تا حدودی دگرگون میکند. ژان والژان همچنین سرپرستی دختری به نام کوزت را بر عهده میگیرد و در طول داستان، حوادث متعددی برای ژان والژان و کوزت و سایر شخصیتها رخ میدهد. اما ویکتور هوگو در پس تمام این حوادث و چرخههای پیاپی عشق و نفرت، در تلاش است تا چهرهی واقعی فرانسه در قرن نوزدهم میلادی را به مخاطب نشان دهد.
- مردی که می خندد:
مردی که میخندد کتابی است که هوگو آن را حماسیترین و حتی بهترین نوشتهی خود میدانست. این داستان که بهعنوان اولین کتاب از سهگانهای تصور میشود که هوگو هرگز آن را تکمیل نکرد، ماجراهای ناگوار یک یتیم با چهرهای ناقص به نام گوین پلین را دنبال میکند که سعی میکند با هنرمند شدن و سپردن خود به عشق یک زن جوان، از زندگی نکبتبار خود فرار کند.
- کرامول:
کرامول یکی از نمایشنامههای مشهور ویکتور هوگو محسوب میشود. این اثر از آن جهت حائز اهمیت است که مقدمهی آن مانیفستی به نفع آزادی هنری تلقی میشود. هوگو ملاحظاتی را در این نمایشنامه در نظر میگیرد که درامهای او را از تئاتر کلاسیک مجزا و دری را به روی رمانتیسم فرانسوی باز میکنند. داستان این نمایشنامه در قرن هفدهم انگلستان رخ میدهد، زمانی که الیور کرامول یک شخصیت مهم سیاسی و نظامی است.
- لوکرسیا بورجا:
در نمایشنامهی لوکرسیا بورجا، هوگو بار دیگر از یک شخصیت تاریخی برای پیشبرد داستان خود استفاده میکند. در این نمایشنامه، لوکرسیا بورجا، شخصیتی درندهخو است که قادر به مسموم کردن پسر خود است. اعتبار هوگو به حدی زیاد بود که مخدوش کردن تصویر مبهم دختر پاپ الکساندر ششم برای او بسیار آسان بود!
- هانس جزیره:
هانس جزیره، نخستین رمان هوگو، از نخستین افتخارات او نیز محسوب میشود. او این رمان را زمانی نوشت که تازه از دورهی نوجوانی خارج شده بود و جرقههایی از روحیهی نکوهش اجتماعی را نشان میداد که تا آخر عمر او را همراهی کرد. هانس جزیره یک ملودرام در مکانی ساختگی است که دسیسهها و روایتهای عاشقانه در پسزمینهی آن رخ میدهند، زمانی که هانس مرموز، مردی روستایی و خشن که به دنبال انتقام مرگ پسرش است، وارد داستان میشود.
- رنجبران دریا:
کتاب رنجبران دریا که محصول روزهای تبعید هوگو در جزیرهی گرنزی است، یکی از زیباترین کتابهای این نویسنده و در عین حال یکی از کمترشناختهشدهترین آثار اوست. در این رمان، هوگو به خوبی طبیعت را به شخصیتی پویاتر از قهرمانان داستان تبدیل میکند؛ دریا در این کتاب نماد آزادی و در عین حال، مانعی است که افراد باید روزانه با آن دستوپنجه نرم کنند.
- نود و سه:
هوگو بهعنوان یک سیاستمدار، با قدرتمندترین سلاحی که در اختیار داشت، یعنی قلمش، از روحیهی جمهوریخواهی خود دفاع میکرد. او هرگز به اندازهی زمانی که این تفکرات را به داستان تبدیل میکرد، در ابراز ایدههای خود روشن نبود. آخرین رمان او بر اساس واقعیت نوشته شده و در خشنترین سال انقلاب فرانسه یعنی سال 1793 اتفاق میافتد و سه قهرمان خود را در میانهی آتش توصیف میکند. ویکتور هوگو همواره همدردی خود را با این شورش نشان میداد، اساسا به این دلیل که او خود ستونهای دموکراسی آینده را بنا کرد.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از آثار ویکتور هوگو :
از آثار ویکتور هوگو تاکنون اقتباسهای سینمایی و فرهنگی درخشانی تولید شده است که اغلب آنها با استقبالی همارز کتابها روبهرو شدهاند. در ادامه، تعدادی از این اقتباسها را معرفی میکنیم:
- بر اساس کتاب مردی که میخندد (The Man Who Laughs) اثر ویکتور هوگو، تاکنون سه فیلم سینمایی به ترتیب در سالهای 1928، 1966 و 2012 منتشر شده است. کارگردانی فیلم مردی که میخندد در سال 2012 بر عهدهی کارگردان فرانسوی، ژان-پیر آمریس، بود. این اثر با نگاههای مثبت و منفی منتقدان همراه شد.
- فیلم سینمایی شیاطین دریا (Sea Devils) نیز بر اساس کتابی به همین نام، اثر ویکتور هوگو، در سال 1953 راهی پردهی سینما شد. کارگردانی این فیلم ماجراجویی-تاریخی را رائول والش بر عهده داشت و کشورهای انگلیس و آمریکا در تولید آن همکاری کردند.
- در سال 2012، فیلم سینمایی موزیکال و درامی بر اساس کتاب بینوایان منتشر شد. این فیلم سینمایی در 8 رشته نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و توانست در سه رشتهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین گریم و بهترین ترکیب صدا این جایزه را از آن خود کند. گفتنی است که بر اساس کتاب بینوایان، در سال 1958 نیز اقتباس دیگری بر پردهی سینما رفته بود که با استقبال بالای مخاطبان روبهرو شد.