معرفی ویلیام شکسپیر
پست معرفی ویلیام شکسپیر ، توسط سایت دانلود کتاب برای شما عزیزان تهیه شده است. ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) در شهر استراتفورد انگلستان، در خانوادهای معمولی، چشم به جهان گشود. پدرش، جان شکسپیر، از طریق شغل پوستفروشی امرار معاش میکرد. ویلیام شکسپیر به مدرسه رفت و در آنجا کمی زبان لاتین و یونانی آموخت، اما به علت مشکلات مالی خانواده، خیلی زود ناچار به ترک تحصیل و یافتن شغلی برای کمک به پدر شد. وی ابتدا شاگرد قصاب شهرشان شد، اما علاقهی او به ادبیات تا حدی آشکار بود که هنگام کار در سلاخخانه، شعر میخواند و خطابه میگفت.
هنری پنجم | آنتونیوس و کلئوپاترا | تروئیلوس و کریسدا |
قیاس برای قیاس | اتلو | هیاهوی بسیار برای هیچ |
ژولیوس سزار | همسران خوش ویندزور | رام کردن زن سرکش |
سیمبلین | هر طور که شما دوست دارید | رؤیای شب نیمه تابستان |
مکبث | طوفان | تیمون آتنی |
رومئو و ژولیت | تجاوز به لوکرسیا | پریکلس |
ریچارد سوم | شاه لیر | کوریولانوس |
درد بیهوده عشق | هملت | هنری هشتم |
دو نجیبزاده ورونایی | کینگ جان | |
هنری ششم | تیتوس آندرونیکوس |
ویلیام شکسپیر تنها هجده سال داشت که دلباخته و عاشق آن هاتاوی، دختری 25ساله از اهالی دهکدهی مجاور، شد. آنها خیلی زود با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب سه فرزند شدند. در همین ایام بود که بخش پرحادثه و سرنوشتساز زندگی ویلیام شکسپیر آغاز شد. او تحت تأثیر هنرنمایی هنرپیشگان سیار، بهتنهایی به لندن رفت تا بتواند با بازیگری، زندگی مرفهی را برای خانوادهی خود فراهم سازد.
ویلیام شکسپیر، به محض ورود به لندن، سراغ تماشاخانههای مختلف این شهر رفت، اما تنها شغلی که در ابتدا به وی سپردند حفاظت از اسبهای مشتریان بود. او با حوصله و صبر بسیار بالا، پس از مدتی توانست به درون تماشاخانه نیز راه پیدا کند. تکمیل و ویرایش نمایشنامههای ناتمام، بازیگری و انجام وظایف مختلف دیگر در پشت صحنه تجارب مفیدی بودند که ویلیام شکسپیر در این برهه از زندگی کسب کرد. شبها که شکسپیر و دوستانش برای استراحت در میکدهای گرد هم میآمدند، او با لطیفهگویی، طنزپردازی و بیان جذاب، تمام شنوندگانش را مسحور خود میساخت.
مسیر موفقیت ویلیام شکسپیر
اشعار و قطعات منظومی که ویلیام شکسپیر میسرود نام وی را بر سر زبانها انداخت. او در سال 1594، در نمایشنامهای کمدی که در قصر گرینویچ، در حضور ملکه الیزابت اول، اجرا میشد بازی کرد. سه سال بعد، در سال 1597، شکسپیر نخستین کمدی خود را با عنوان «تلاش بیهودهی عشق»، در حضور ملکه نمایش داد. ملکه، با مشاهدهی این کمدی، شیفتهی هنر ویلیام شکسپیر شد و پس از آن، از کارهای بعدی او حمایت کرد. مرگ الیزابت در سال 1603 لطمهای به موفقیت شکسپیر وارد نکرد، زیرا جیمز اول نیز همچون ملکه، به او مجوز رسمی نمایش را اعطا نمود.
ویلیام شکسپیر پس از کسب موفقیت مالی، توانست در مالکیت تماشاخانهی «کلوب» که اغلب نمایشهایش را در آن اجرا میکرد، سهیم شود. از بخت بد او، این تماشاخانه در سال 1613، در حین اجرای نمایشنامهی «هنری هشتم» آتش گرفت. ویلیام شکسپیر پس از این رخداد تصمیم به استراحت گرفت و با سرمایهی مالی هنگفتی که به دست آورده بود، به شهر خود بازگشت.
ویلیام شکسپیر در آوریل سال 1616، در 51سالگی، چشم از جهان فرو بست. دربارهی علت دقیق مرگ او اطلاعات چندان معتبری وجود ندارد. آرامگاه ویلیام شکسپیر در کلیسای شهر استراتفورد واقع شده است.
بهترین کتابهای ویلیام شکسپیر
- نمایشنامهی هملت (The Tragedy of Hamlet): هملت بلندترین اثر ویلیام شکسپیر است. او در این نمایشنامهی مشهور داستان شاهزادهای را روایت میکند که پدر خود را بهتازگی از دست داده است و حالا او میان دو قطب انتقام و گذشت در نوسان به سر میبرد.
- نمایشنامهی لیر شاه (King Lear): ویلیام شکسپیر در لیر شاه قصهی زندگی پادشاهی را به تصویر کشیده که از سر خیرخواهی حکومت خود را میان فرزندانش تقسیم میکند، اما خیلی زود به شومی عواقب این عمل نابخردانه پی میبرد.
- نمایشنامهی مکبث (Macbeth): مکبث کوتاهترین اثر ویلیام شکسپیر است. این تراژدی محبوب، داستان جاهطلبیهای بیحدومرز یک ژنرال نامدار اسکاتلندی به نام مکبث است که سعی دارد با کمک همسرش، تخت پادشاهی را از آنِ خود کند.
- نمایشنامهی تاجر ونیزی (The Merchant of Venice): این نمایشنامهی محبوب روایتی جذاب از درگیریهای بین آنتونیو (تاجری اهل ونیز) و یک رباخوار یهودی است که به او پول قرض داده است. تاجر ونیزی یکی از مشهورترین کمدیهای ویلیام شکسپیر است.
- نمایشنامهی اتللو (Othello): روایتی خیرهکننده از استیلای شر و بدی بر تمامیتِ جهانِ انسانی. شکسپیر در اتللو داستان فرمانده نیکقلبی را به تصویر کشیده که تحت تأثیر خدعههای مردی شیطانصفت، به جادهی زوال و گناه گام مینهد.
سبک نگارش و دیدگاههای ویلیام شکسپیر
آثار نمایشی شکسپیر، در کنار هم و به عنوان یک کل، نمایش بزرگی را عرضه میدارند که صحنهی آن عبارت است از زندگی، و شخصیتهای آن، ما آدمیان. در این بین، شکسپیر کموبیش به خداوند میمانَد. البته نه خدای یهودی ـ مسیحی، بلکه خدای آرام و متینِ فلسفهی یونانی، که فارغ از هیاهوی زندگی انسانهای فانی، صرفاً به تماشای کردار آنان مینشیند.
ویلیام شکسپیر، در مقام نمایشنامهنویس، نه قاضی است و نه موعظهگر. او بیش از هر چیز، راوی است؛ راویای خبره در کار خود که تمام عواطف و احوال انسانی را بهمثابهی مصالحی برای برپایی ساختمان عظیم روایت خود میبیند. و شگفت آنکه این راوی بزرگ و باعظمت، در طول روایت خود، بهتمامی نادیده مینماید. توضیح آنکه شکسپیر، در هیچیک از آثار درخشان خویش، «صدایی» از آن خود ندارد. به نحوی که دقیقترین مخاطبان نیز نمیتوانند موضع شخص او را در مقام مؤلف، نسبت به مسائل مطرحشده در اثر دریابند.
سبک نگارش ویلیام شکسپیر، از سویی، به سبب بیانگریِ شورمندانه، زبان تغزلی و غنای عاطفی نهفته در آن، به سبک رمانتیکها نزدیک است و از سویی دیگر، به علت توجه به اقتصاد کلام و گرایش به زبان آرکائیک (باستانگرایی)، به سبک پیروان مکتب کلاسیسیسم. با این حال، بهتر آن است که به جای انتساب آثار ویلیام شکسپیر به این یا آن مکتب ادبی، منحصراً از «سبک و نوشتار شکسپیری» نام ببریم. چرا که اصالت نهفته در زبان و بیان شکسپیر چنان بوده که نه فقط جریانها و سبکهای ادبیِ پس از خود، بلکه بیاغراق، تمامیت زبان انگلیسی را تحت تأثیر خود قرار داده است.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از ویلیام شکسپیر
- فیلم سینمایی مکبث: رومن پولانسکی، فیلمساز برندهی جایزهی اسکار لهستانی، در سال 1971، با اقتباس از تراژدی مکبث، فیلمی با همین عنوان کارگردانی کرد.
- فیلم سینمایی شاه لیر: شاه لیر (1971) فیلمی به کارگردانی پیتر بروک است. بروک فیلمنامهی این اثر را با اقتباس مستقیم از تراژدی شاه لیر، اثر معروف ویلیام شکسپیر، نوشت.
- فیلم سینمایی هملت: کنت برانا، کارگردان ایرلندی برندهی جایزهی اسکار، در سال 1996، با اقتباس از نمایشنامهی هملت، دست به تولید فیلمی درخشان زد.
- فیلم سینمایی همه چیز حقیقت دارد: همه چیز حقیقت دارد عنوان فیلمی به کارگردانی کنت برانا است که در سال 2018 به اکران رسید. این اثر به روایت روزهای پایانی زندگی ویلیام شکسپیر پرداخته است.
حقایقی جالب درباره ویلیام شکسپیر
دلیا بیکن، 240 سال پس از درگذشت ویلیام شکسپیر، در کتابی با عنوان «تألیف شکسپیری»، شواهدی در جهت اثبات این مطلب آورد که خالق آثار ویلیام شکسپیر در واقع فرانسیس بیکنِ دانشمند بوده است. پس از این کتاب، فرضیههای مشابه دیگری نیز در باب همین موضوع مطرح شد که البته تاکنون، هیچکدام از آنها به اثبات نرسیدهاند.
طبق فرهنگ نقلقولهای آکسفورد، از هیچ نویسندهی انگلیسیزبانی به اندازهی ویلیام شکسپیر در کتابهای مختلف نقلقول نیامده است.
در زمان حیات ویلیام شکسپیر، زنان اجازهی بازی در هیچ نمایشی را نداشتند. به همین خاطر، او مجبور بود یا از خلق شخصیت زن در نمایشنامههایش دوری کند یا در صورت اجبار، نقش آنها را به بازیگران مرد بسپرد. این محدودیت در برخی از نمایشنامههای او بهخوبی آشکار است.
جملات برگزیده ویلیام شکسپیر
- احمق خود را عاقل میپندارد؛ اما عاقل خود را احمق میداند. (نمایشنامهی هر طور شما دوست دارید)
- به همه محبت کن؛ به افراد کمی اعتماد داشته باش؛ به هیچکس بدی نکن. (نمایشنامهی نیک آن باشد که انجامش نکوست)
- چیزی به نام نیکی و بدی وجود ندارد، بلکه این بینش ماست که آنها را میسازد. (نمایشنامهی هملت)
- جهنم خلوت است و تمام شیاطین اینجا هستند. (نمایشنامهی طوفان)
- زبانم خشم قلبم را خواهد گفت. در غیر این صورت، قلبم که آن خشم را پنهان میکند خواهد شکست. (نمایشنامهی رام کردن زن سرکش)
طاها مرادی
ویلیام شکسپیر واقعا بهترین نویسنده از نظر منه